سیاست «بنشین و تماشا کن» مسوولان دیپلماسی کشور، گویی در فراغت کامل قلیان چاق کرده اند و با پک زدن به آن و فرستادن حلقه های دود به آسمان، منتظر چرخ گردون اند تا گوشه ای از آسمان سوراخ شود و از غیب، تحفه ای برسد و... . آقای امیرعبداللهیان که گهگاه خوش خیالانه سخن می گوید، از زمانی برای مذاکره حرف می زند که برای فهم آن باید به علوم غریبه تسلط داشته باشیم. اخیرا یک مقام روسی هم که از وعده های سر خرمن او به تنگ آمده است، با لحنی طعنه وار از اینکه وعده «آینده نزدیک» را ترجمه نمی کند، خواستار روشن شدن تکلیف شده است. همین رفتاری که این روزها و هفته ها شاهدش هستیم، در دوره دولت دهم نیز وجود داشت. درحالی که مرتبا باران قطعنامه بر سر ایران می بارید، دیپلماسی خفته و بی رمق وزارت خارجه، فقط قلیان چاق می کرد. متاسفانه دستگاه دیپلماسی کشور گمان می کند که الان امریکایی ها از فراق برجام له له می زنند و هر روز که ما آنها را سر کار می گذاریم، میلیاردها دلار زیان می بینند. ازسوی دیگر، آقای رییس جمهور می گوید، ما مذاکره ای را می خواهیم که به نتیجه منجر شود. گویی مثلا همه دنیا از روی بیکاری و برای تنوع با همدیگر مذاکره می کنند و دنبال نتیجه نیستند! خب، اگر با طرف های غربی روبه روی هم ننشینیم و حرف نزنیم، می فهمیم آنها از ما چه می خواهند؟ و ما چه خواسته ای داریم؟ یا عملا کاری کرده ایم که هر دو طرف از مواضع یکدیگر دچار توهم باشند؟ در دولت آقای احمدی نژاد، دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به ریاست آقای سعید جلیلی رسانه ها را از انتشار اخبار مربوط به تصویب قطعنامه های سازمان ملل برحذر می داشت و دقیقا روش رسانه ای کره شمالی را اجرا می کرد اما امروز چنین امکانی وجود ندارد و مردم در همه نقاط کشور، اخبار را رصد می کنند.
گره ای که به کار معیشت و صنعت خورده قطعا از رهگذر تحریم ها است حتی اگر ما بخواهیم اقتصاد را به برجام گره نزنیم، باید مذاکره کنیم تا دست حریف را بخوانیم. قطعا ما دوست نداریم برجام به معیشت مردم گره بخورد اما طرف مقابل چه؟ آنها با گسترش تحریم ها فشار را نه به دولت که بر مردم و سفره شان وارد می کنند. اتفاقا آنها سوراخ دعا را پیدا کرده اند و اگر ما هوشمند نباشیم، در زمین آنها بازی می کنیم. اگر دستگاه دیپلماسی کشورمان قلیان را خاموش کند و از صدای قلقل آن به خواب نرود، شاید بتواند راه به جایی ببرد وگرنه با سیاست «بنشین و تماشا کن» راه را بر محمود افغان باز می کند.
*اعتماد
|