جماران: «آن روزها کسی در هوای صله گرفتن، برای حاج آقا روح الله خمینی شعر نمی گفت. با تمام وجود مبارزان و مجاهدان عالم ایشان را می ستودند. ایشان یک نابغه و اعجوبه کم نظیر، نه فقط در جهان اسلام بلکه در عالم بشریت بود. کسی که مدح چنین عالم مجاهدی را می کرد، بعضا از جانب بدخواهان حتی تمسخر و توهین هم می شد.»
این جملات یکی از شاگردان و علاقه مندان حضرت امام خمینی است که در سال های حضور ایشان در نجف بر پای درس و کلام حضرتش می نشست.
حضور امام خمینی در جامعه انقلابی و خصوصا حوزه علمیه نجف در کشور عراق، حادثه ای بود بس مسرت بخش و امیدآفرین، که از مجموعه اشعار و سروده های مربوط به ورود و در مدح امام خمینی، می توان آن را آشکارا دریافت. استقبال و رویکردی مثبت به امام که عموما در نسل جوان و انقلابی جهان عرب، تا هم اکنون باقی مانده است.
ورود امام در عراق با استقبال پرشور و حرارت طلاب جوان و انقلابی حوزه علمیه نجف قرارگرفت، و درست یک ماه پس از ورود امام به نجف در ۲۴ مهر، کرسی تدریس ایشان نیز در ۲۴ آبان ۱۳۴۴برقرار شد.
هرچند حضور امام در نجف و سختی ها و مرارت های متعدد دوران هجرت و تبعید در عراق و تمسخر و توهین و استهزا و تهمت های گوناگون به ایشان و شاگردان ارادتمند، خود کتابی غمبار و بس عظیم است.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمدعلی مکی از طلبه های شهرستان مهر استان فارس از زمره کسانی بود که از نخستین روزهای ورود امام به نجف شیفته نهضت امام (ره) شد.
در شهریور ۱۳۴۴ وقتی حضرت امام از ترکیه به سامرا و سپس به نجف تشریف آوردند، سید محمدعلی مکی به عنوان یکی از مشتاقان و ارادتمندان ایشان از همان لحظه ورود، در هر مراسمی که در مدارس یا منازل دوستداران ایشان در نجف برگزار می شد، حاضر بود.
وی با توجه به ذوق و علاقه شعری که داشت، برای ورود حضرت امام(ره) به نجف چندین قصیده به زبان فارسی و عربی سرود.
شعرهایی که وقتی برای استاد و مراد خود یعنی امام خمینی خوانده می شد، موجی از شوق را در دوستداران امام ایجاد و شراره آتش حسادت و بدخواهی مخالفان نهضت و متحجران همنوا و ثناگوی طاغوت را دو چندان می کرد.
سید محمدعلی مکی با اشاره به خاطرات آن دوره می گوید: «بعد از قرائت یکی از قصایدم در حضور امام، مخالفان انقلاب به استهزاء به من می گفتند که «خمینیست» شدی!»
قصیده زیر با عنوان« یا طائر الذوق السلیم» در جشن میلاد نبی مکرم اسلام و ۱۷ ربیع الاول ۱۳۸۳قمری و پاییز ۱۳۴۴ در ۵۶ سال پیش و در حضور حضرت امام خمینی توسط سید محمدعلی مکی، به مناسبت آزادی امام و گروهی از مبارزان از زندان ستمشاهی و ورودشان به نجف اشرف سروده و قرائت شده است.
این قصیده را بعدها مجله «الاخلاق و الآداب» کربلا در قبل از پیروزی انقلاب منتشر کرد.
یا طائر الذوق السلیم
یا طائِر الذوقِ السلیم المهتدی
سِر فی طریق النور وأقصد أحمدا
أصعد الى جو الخلّىِ مِن الردی
حتى ترى نور الحبیب، محمدا
الیوم أبهجتِ المنی أبهاجها
و توسطت شمش الضحی أبراجها
شمس تبدت فی مدینه مکه
مِنها أنارت، عالمین مجددا
***
هذی سماء الدین فیها نجومها
نجم بِطهرانٍ و لیس موحّدا
خِزى شباب الشعبِ حلّ بِجمعهم
خطت حِسام الدین مِنهم فرقدا
سرنا بِهذا المِهرِجان و بعده
یوما تخلِّص فِیه، مسجون العِدی
أهلا بِمن نصر الِاله بِنطقِه
وحمى مِن الأشرار، امه أحمدا
***
و بِمن حمى التوحید، مِمن سامه
خسفا، فأصبح فی المعالی أوحدا
أن یکن عن بعضِ النجوم، بِأسعد
فلقد تجلتِ کلها لِک أسعدا
و قظیت بالفتوى، أساس کیانِهم
منعت یهودا بعدها أن یعبدا
شیدت عِز المسلمین، بِهدم ما
قد کان عِز الکفر مِنها، شیدا
***
نجم أضاء مِن السجونِ، فمذ بدا
أخفى غمام الغدر مِن أفقِ الهدی
نجم قد ألتفت نجوم، حوله
نِعم الخِصال، و دونِها لن یحمدا
نجم بِقعر السِجن ، یوما أختفى
وغدا لِرِقتِه الورى مستبعدا
فرعون هذا الشعِب خان بشعبِه
أین الکلیم مع العصا، لیجلدا
***
هذا صرِیخ الشعبِ، یملا جونا
یدعوا ألی دستورِ ، حیٍ یقتدا
یستنکِر الوضع الجدید، بشِده
راجٍ یکون موفقا، و مویدا
لولا حماة الدینِ، بین شعوبِنا
لخلا بِطاغیهِ الزمانِ، فأفسدا
***
هذا خمینی العظیمِ، و قد آتی
نحو العصاهِ بِجمرهٍ، لن تحمدا
أیها، حماه الدین، أنفسنا لکم
و نفوس من فِی الشرقِ و الغربِ الفدا
الیوم ینسی فتحکم. ما قبله
عِظما، کما نسی لِفتحِکم غدا