مدیران احمدینژادی این دولت «نگاه امنیتی » به مسائل دارند « آن چیزی که تاکنون درباره دولت سیزدهم رخ داده این است که دولت بی برنامه و سردرگم عمل کرده است. در زمان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری نیز کاندیداها برنامههای خود را به صورت مشخص ارائه نکردند. آقای رئیسی در حدود چهل سال است که در حکومت حضور دارد. با این وجود در رقابتهای انتخاباتی و حتی پس از آن فاقد یک تیم منسجم بود. به همین دلیل تصمیم گیری و انسجام کافی بین ارکان مختلف دولت وجود ندارد. نکته دیگر اینکه دولت سیزدهم فاقد اتاق فکر است و به همین دلیل به هم ریختگی در تصمیمها در دولت سیزدهم مشهود است». جملات ذکر شده سخنان شهربانو امانی نماینده پیشین مجلس و عضو سابق شورای شهر تهران است. این سخنان در حالی مطرح میشود که براساس عرف مرسوم سیاسی روسای جمهور پس از سه ماه یا 100 روز گزارش از عملکرد و تصمیمات اولیه خود را به مردم ارائه میکنند. با این وجود هنوز این اتفاق در دولت رئیسی رخ نداده و چالشهای مهم کشور از جمله چالشهای اقتصادی همچنان به قوت خود باقی است. در ادامه ماحصل گفت وگوی «آرمان ملی» با شهربانو امانی را میخوانید.
در ماههای آغــاز یک دولت رویکردها نسبت به آینده دولت مشخص میشود و دولتها تلاش میکنند در این مدت مهمترین برنامه ریزیها و اولویتهای خود را برای مردم تشریح و تبیین کنند. ارزیابی شما از ماههای ابتدایی دولت سیزدهم چیست؟ آیا دولت رئیسی موفق شده افکار عمومی را با سیاستهای آینده خود همراه کند؟
در بین کشورهای جهان و حتی در ایران مرسوم است که روسای جمهور پس از سه ماه یا صد روز که از ابتدای دولت خود میگذرد به مردم درباره عملکرد و تصمیماتی که در این مدت گرفتهاند گزارش میدهند. آقایرئیسی در یک انتخاباتی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند که کمترین میزان مشارکت را در بین انتخابات گذشته داشته است. در چنین شرایطی انتظار این بود که کابینهای که تشکیل میشود بتواند افکار عمومی را با خود همراه کند و پایگاه اجتماعی دولت را تقوت کند. با این وجود در عمل چنین اتفاقی رخ نداده و ما شاهد هستیم یکی از ضعیفترین دولتها از نظر نیروی انسانی در سطح وزرا، معاونان و سایر مدیران دستگاههای اجرائی شکل گرفته است. به نظر میرسد کابینه ضعیفی که شکل گرفته در راستای میزان مشارکت پائین مردم در انتخابات صورت گرفته است. آقای رئیسی در ابتدایی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند بهرغم اینکه از مدتها قبل تقریبا مشخص بود که ایشان رئیس جمهور آینده ایران هستند فاقد یک تیم منسجم بود. از سوی دیگر اغلب مدیرانی که در دولت استفاده کردند از جمله مدیران رده دوم و سوم دولت احمدینژاد بودند که بیشتر نگاه نظامی و امنیتی به مدیریت کشور دارند. جامعه امروز ایران با مشکلات و چالشهای جدی و مهمی است. شرایط نیز به گونهای است که مشکلات از دولتها به دولت بعدی انتقال پیدا میکند و این شرایط برای دولت رئیسی نیز وجود داشته و برخی از مشکلات از دولت گذشته به دولت سیزدهم به ارث رسیده است. ما در آستانه آبان ماه قرار داریم که یادآور روزهای خوبی برای مردم کشور نیست. به همین دلیل انتظار این بود در ابتدای دولت به شکلی عمل شود که اعتماد اجتماعی بازگردد اما تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده است.
چرا دولت نتوانسته اعتماد اجتماعی را باز گرداند؟
آقای رئیسی تلاش میکند با ادب و احترام صحبت کند که این موضوع جای خوشحالی دارد. با این وجود من با مشاهده عملکرد و تصمیمات ایشان در سفری که به استان بوشهر داشتند که به استاندار ده روز برای حل یکی از مشکلات فرصت دادند یاد دوران مدیریت احمدینژاد در کشور افتادم که بیشتر به دنبال این بودند که به صورت دستوری مشکلات را مرتفع کنند. این در حالی است که با دستور و حرف مشکلات کشور و بهخصوص مشکلات اقتصادی حل نمیشود. از سوی دیگر در سفری که رئیس جمهور به شیراز داشتند و در این سفر از تخت جمشید بازدید کردند اظهاراتی را بیان کردند که خلاف واقع است. ایرانیان از جمله کسانی بودند که در کنار هویت ملی و ایرانی خود هویت اسلامی را نیز پذیرفتند و به آن غنا دادند. بههمین دلیل آثار تمدنی و فرهنگی ایرانیان نشان دهنده فرهنگ و تمدن والای این سرزمین است و نمیتواند نشان دهنده ظلم ظالمان باشد. این انتقاد درباره اظهارات آقای ضرغامی به عنوان وزیر گردشگری درباره آرامگاه کوروش نیز وجود دارد. اظهارات آقای ضرغامی نیز متناسب با حفظ هویت ایرانی و تمدنی نبود.بدون تردید اگر چنین آثار فرهنگی و تمدنی ارزشمند و بی بدیلی در کشورهای توسعه یافته وجود داشت به یکی از منابع بزرگ اقتصادی و توریستی این کشورها تبدیل شده بود. بههمین دلیل توصیــه بنده به این عزیزان این است که اگر برای بازگشت اعتماد اجتماعی مردم تلاش نمی کنند حداقــل با چنین موضع گیریهایی خاطــر مــردم را مکدر نکنند. امــروز همه ارکــان حاکمیت با آقای رئیسی همراه و همصدا هستند و به همین دلیل شرایط برای حل مشکلات کشور فراهم است. بدون تردید اگر برخی اتفاقاتی که در دولت رئیسی رخ داده در دولتهای خاتمی و روحانی رخ داده بود تندروها کفن می پوشیدند و به خیابانها میآمدند. یکدستی قدرت این فرصت را به دولت رئیسی داده که کشور در مسیر بهتری مدیریت شود.
دولت رئیسی به چه میزان واقعیتهای موجود در جامعه ایران و شرایط خطیر امروز را درک کرده است؟آیا اظهار نظرهایی که از سوی دولتمردان صورت میگیرد نشان دهنده درک واقعیتهای موجود است؟
آن چیزی که تاکنون درباره دولت سیزدهم رخ داده این است که دولت بی برنامه و سردرگم عمل کرده است. در زمان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری نیز کاندیداها برنامههای خود را به صورت مشخص ارائه نکردند.آقایرئیسی در حدود چهل سال است که در حکومت حضور دارد. با این وجود در رقابتهای انتخاباتی و حتی پس از آن فاقد یک تیم منسجم بود. به همین دلیل تصمیم گیری و انسجام کافی بین ارکان مختلف دولت وجود ندارد.نکته دیگراینکه دولت سیزدهم فاقد اتاق فکر است و به همین دلیل به هم ریختگی در تصمیمها در دولت سیزدهم مشهود است.اعضای دولت در شرایط کنونی به جای اینکه در راستای انسجام دولت حرکت کنند تلاش می کنند جایگاه خود را مستحکم کنند و برای خود تیم و گروه درست کنند. در ماههایی که از عمر دولت گذشته باید اقداماتی انجام می شد که مردم نسبت به آینده کشور امیدوار شوند. این در حالی است که دولتسیزدهم در مسیری حرکت نکرده که امیدواری را در بین مردم افزایش بدهد.آقای رئیسی پس از پیروزی در انتخابات عنوان کردند که علاقه دارند از همه طیفهای فکری در مدیریت کشور استفاده کنند. البته این سخنان در زمانی عنوان شد که ایشان رئیس جمهور منتخب بودند. با این وجود پس از اینکه ایشان به صورت رسمی رئیس جمهور شدند شاهد رویکرد دیگری بودیم و در این زمینه اقدامی صورت نگرفت. در ابتدای شکل گیری دولت آقای رئیسی با برخی از اصلاحطلبان تماس گرفتند و دیدگاههای آنها را درباره مدیریت کشور جویا شدند. با این وجود این روند ادامه پیدا نکرد و در شرایط کنونی دولت با نوعی سردرگمی در تصمیم گیریها مواجه شده است. از سوی دیگر نوعی عدم انسجام در دولت وجود دارد که احتمال داده میشود ناکارآمدی دولت در آینده بیشتر شود. شرایط انتخابات ریاست جمهوری به شکلی بود که بیش از پنجاه درصد مردم به پای صندوقهای رأی نیامدند. به همین دلیل دولت باید به شکلی عمل کند که اعتماد اجتماعی از دست رفته مردم را بازگرداند. اعتماد اجتماعی نیز با رویکردی که صدا وسیما در پیش گرفته باز نمیگردد و بلکه نیازمند تحولات ملموس در زندگی مردم است. اتفاقاتی که امروز در زندگی مردم و کوچه و بازار رخ میدهد، نگران کننده است.
با توجه به اینکه دولت رئیسی در مهـار تورم و گرانیها هنوز موفقیــت قابل توجهی به دست نیـاورده و با توجــه به هشـدارهایی که از سوی کارشناسان و اقتصاددانان مطرح میشود چه چشم اندازی را میتــوان بــرای وضعیت معیشتی و اقتصــادی مـردم متصور بود؟
بحرانهای اقتصــادی در کشور جدی است و گزارشها و هشدارهایی که در این زمینه داده میشود نشان دهنده این وضعیت است. آقای رئیسی معتقد بود پس از استقرار دولت تصمیماتی در زمینه اقتصادی گرفتــه میشود کــه چالشهای اقتصادی را کاهش میدهد. با این وجود این دولت تلاشی در جهت تحریمهای اقتصادی علیه ایران انجام نداد. دولت آقای روحانی تاکنون شش دور مذاکره با کشورهای غربی درباره برداشته شدن تحریمها انجام داده بود. با این وجود اجازه داده نشد در دولت گذشته برجام احیا شود و مذاکرات به نتیجه برسد. مخالفان دولت روحانی نیز از این وضعیت استفاده کردند و فشارها را نسبت به دولت روحانی افزایش دادند. از سوی دیگر بحران کرونا در کشور نیز تشدید شد که در بدتر شدن وضعیت معیشتی مردم تأثیرگذار بود. در شرایط کنونی جامعه ایران در وضعیت رکود و تورم قرار دارد که باعث شده هشدارهای زیادی در این زمینه داده شود. دولت رئیسی هنوز نتوانسته در زمینه اقتصادی اقدام موثری انجام بدهد و قیمتها نسبت به سه ماه قبل بیشتر شده و مردم با تنگاهای اقتصادی بیشتری مواجه شدهاند.گزارشها و هشدارهایی که از سوی کارشناسان و نخبگان داده میشود نیز باعث شده که مردم امید زیادی به بهبود وضعیت اقتصادی در آینده نداشته باشند.از سوی دیگر مجلس شورای اسلامی که در اختیار اصولگرایان قرار دارد نیز هنوز هیچ برنامه کاربردی و عملیاتی برای حل مشکلات مردم ارائه نکرده اند. در شرایط کنونی همه قوا در اختیار اصولگرایان قرار دارد و به همین دلیل این فرصت برای این جریان سیاسی فراهم شده که به وعده هایی که به مردم دادهاند عمل کنند. با این وجود در عمل چنین اتفاقی رخ نداده است. برخی از اقداماتی که دردولت سیزدهم رخ میدهد نیز جای سوال دارد. اینکه ایران با کشوری مانند ونزوئلا که از وضعیت اقتصادی نامناسبی برخوردار است و با تورم افسارگسیخته مواجه است سند همکاری20 ساله امضا میکند چه دستآوردی برای اقتصاد کشور خواهد داشت؟ در شرایط کنونی ارزش پول ملی ونزوئلا یکی از کم ارزشترین پولهای رایج در جهان است. به نظر میرسد چنین اقداماتی تکرار دوران دولت دوم احمدی نژاد است که کشور را به لبه پرتگاه رساند. در سال92 مردم قطاری که در حال سقوط به پرتگاه بود را دوباره به ریل بازگرداند. هر چند در طول هشت سال دولت روحانی به اندازه ای چوب لای چرخ دولت گذاشتند که دولت روحانی نتواند موفق شود. البته دولت روحانی نیز در این زمینه بیتقصیر نبود اما نگاه تنگ نظرانه و جزمی اجازه نداد دولت روحانی در تحقق اهداف خود محقق شود.
دولت جدید هنوز تصمیم مشخصی درباره ادامه مذاکرات نگرفتــه است. بــه نظـر شما سیاست مبهم دولت سیزدهم در برابر مذاکرات و تعویــق در این زمینه چه پیامدهایی برای کشور خواهد داشت؟
ما نمی توانیم آقای رئیسی را به تنهایی مقصر بدانیم. مقصر کسانی هستند که با حذف کاندیداهای توانمند در انتخابات اجازه ندادند افراد شایسته که توانایی حل مشکلات کشور را داشتند وارد صحنه شوند.من در این زمینه مثال هایی را می زنم. به عنوان مثال آقای اسلامی چه تخصصی در زمینه هستهای داشتهاند که به عنوان رئیس سازمان انرژی اتمی انتخاب شدهاند. از سوی دیگر اگر رفتار و اظهارات آقای ظریف را با آقای امیر عبداللهیان با هم مقایسه کنیم به این نتیجه می رسیم که بین یک دیپلمات کاردان و باتجربه مانند آقای ظریف با دیپلماتی که در حال تجربه کردن است، چه تفاوت هایی وجود دارد و آقای ظریف از چه تسلطی نسبت به امر برخوردار بودند که متأسفانه آقای امیرعبداللهیان فاقد آن هستند. آقای امیرعبداللهیان در ابتداییترین امور دیپلماتیک نیز با چالش مواجه هستند. این در حالی است که عملکرد آقای ظریف در وزارت خارجه یک الگو برای سایر دیپلماتها بود. شاید برخی عنوان کنند تصمیم اصلی در زمینه مذاکرات را باید نظام بگیرد. با این وجود این تیم مذاکره کننده و وزارت خارجه است که باید مجریان این تصمیمها باشند. این در حالی است که این تیم فاقد تجربه و تخصص کافی در این زمینه است. آقای رئیسی نیز دارای تجربه قضائی است و در زمینه اجرائی تجربه زیادی نداشته است. این در حالی است که زندگی روزمره مردم به تصمیماتی بستگی دارد که آقای رئیسی و اعضای دولت میگیرند.
*آرمان ملی
|