تحلیل سیاسی هفته دو ماه پر حزن «محرم» و «صفر» به پایان آمد و ماه ربیعالمولود از راه رسید. شیعه پس از دو ماه عزاداری برای سید و سالار شهیدان، حضرت امام حسین علیهالسلام و یاران باوفای ایشان و همچنین رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی و امام رضا علیهمالسلام اکنون به ایام پرسرور ولادت پیامبر رحمت و صادق آلمحمد(ص) نزدیک شده است.
البته امروز در هفته اول ماه ربیع، در آستانه ایام شهادت حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام قرار داریم که لازم است این حادثه دردناک و مصیبت جانکاه را به آخرین وصی الهی و ذخیره خدایی حضرت بقیهاللهالاعظم تسلیت گفته و دستان التجا را برای فرج آن برپادارنده دین الهی به سوی آسمان بلند کرد و ظهور ایشان را مسئلت نمود.
در این هفته که کرونا میرفت وارد شیب نزولی شده و از شدت درگیری و تعداد قربانیان آن کاسته شود، مجدداً اوج گرفت و به حدود 300 قربانی در روز نزدیک شد که کارشناسان، علت آنرا بیارتباط با موج عادیانگاریها و کثرت تعداد مسافرتهای بین استانی نمیدانند؛ این در حالیست که برخی کارشناسان هم سخن از در پیش بودن موج ششم کرونا به میان آورده و زنگ خطر را به صدا درآوردهاند.
منابع موثق علمی و سازمانهای بهداشتی معتقدند که با گذشت 18 ماه از آغاز همهگیری کرونا، هنوز امکان تعیین زمان مشخصی برای پایان این ویروس منحوس وجود ندارد و لحظهای را هم برای اعلام پیروزی بر آن نمیتوان اعلام کرد ولی اظهارات وزیر بهداشت دولت سیزدهم که خبر از برگزاری جشن پیروزی بر کرونا در 22 بهمن امسال داده است، آنقدر بیمبنا و شعاری است که حتی منابع داخلی، ازجمله رئیس فرهنگستان علوم پزشکی نیز آنرا به باد انتقاد گرفته و در قبال اینگونه اظهارات غیرکارشناسی موضعگیری کرده است.
این روزها در موضوع ادامه تحریم علیه ملت ایران، اوضاع چندان به نفع کشورمان به پیش نمیرود، از این رو روند بازبینی مذاکرات احیای برجام از سوی دولت سیزدهم عملیاتی شده و آنها نیز سرانجام به ادامه مذاکرات برجام رای دادند، بر همین اساس آقای امیرعبداللهیان رسماً اعلام کرد ایران بزودی به مذاکرات باز میگردد.
برجام که نتیجه چندین دور مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 بود و میتوانست شروع فصل جدیدی در روابط بینالمللی باشد، توسط ترامپ نقض شده و دولت سابق آمریکا علاوه بر بازگرداندن تحریمهایی که به واسطه برجام رفع شده بود، دهها تحریم یکجانبه و غیرقانونی جدید علیه ایران وضع کرد و سیاست فشار حداکثری علیه ایران را ادامه داد. اما اکنون بنظر میرسد که طرفهای آمریکایی و ایرانی که هر دو زمانی علیه برجام داد سخن میدادند، با بازگشت به پشت میز مذاکرات موافقت کرده و بزودی دور هفتم مذاکرات را در وین از سر خواهند گرفت.
این روزها فشار کمرشکن اقتصادی همچنان روی خانوارهای ایرانی سنگینی میکند و وعدههایی را هم که دولت سیزدهم برای گشایش معیشتی مردم میداد، نتوانسته حتی از عهده کنترل قیمت مرغ و تخممرغ هم برآید، تا چه رسد به سایر مقولات و کالاهای اساسی.
این نابسامانیها و عدم کنترل دولت بر قیمت ارز، سکه، خودرو و.... کمکم مردم را به سمت و سویی سوق میدهد که رئیس سازمان نظام روانشناسی کشور صراحتاً اعلام میکند سلامت روحی و روانی ایرانیها در مرز بحران قرار دارد و اگر فکر عاجلی برای بهبود شاخصهای زندگی در کشور نشود، باید در انتظار اختلالات گستردهتری در زمینه سلامت روانی و اجتماعی شهروندان باشیم. وی معتقد است علاوه بر فشارهای معیشتی، مشکلات روانی ناشی از همهگیری ویروس کرونا و عدم پوشش بیمههای پایه نیز روح و روان مردم را مورد فرسایش قرار داده است.
به هر حال تاخیر و تعلل در حل مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور ازجمله برجام، نهتنها تداوم فشارهای سنگین ساختاری بر مردم را به همراه دارد بلکه عوارض ناپیدا و پنهان دیگری را به دنبال خواهد داشت که اثرات آن کمتر از عوارض اصلی نبوده و میتواند بنیانهای جامعه را دچار تزلزل سازد. افسردگی، پژمردگی، عدم شادابی و ناامیدی نسبت به آینده، از کلیدواژههایی است که امروز در صدر نگرانیهای کارشناسان اجتماعی و دلسوزان انقلاب قرار داشته و نسبت به آینده ابراز نگرانی میکنند.
همچنین از دیگر مشکلات ساختاری نظام اقتصادی و اجتماعی حاکم بر کشور، افزایش هشداردهنده شکاف طبقاتی در ایران است که به اذعان کارشناسان، باعث شده اقتصاد ایران در خدمت طبقات مرفه و ثروتمند قرار گرفته و قاطبه ملت روز به روز فقیرتر شوند. در این رابطه هرچند که مسئولان جامعه تمایلی به پذیرش این واقعیت تلخ نداشته و ندارند، ولی در سه دهه اخیر شاهد بودهایم که سیاستهای کلی در توزیع ثروت، از سمت طبقه متوسط و کمدرآمد به سمت ثروتمندان سوق داده شده و ارقام اقتصادی نیز گویای ایجاد شکاف هولناک طبقاتی در جامعه است که باید هرچه زودتر در جهت متوقف کردن این روند خطرناک، سیاستگذاریهایی صورت پذیرد.
در بررسی موضوعات خبری خارجی، ابتدا به حادثه قتلعام شیعیان در یک مسجد در شهر قندوز افغانستان میپردازیم که یکبار دیگر بحران افغانستان و ظلمهایی که از جانب تروریستهای تکفیری به مردم افغانستان، به خصوص شیعیان این کشور وارد میشود را در انظار جهانیان قرار داد.
حمله تروریستی روز جمعه گذشته به مسجد سیدآباد در شهر قندوز افغانستان، 150 شهید و 200 زخمی برجای گذاشت، حادثهای دردناک که علاوه بر بازتابهای گسترده داخلی در افغانستان، در ابعاد خارجی نیز با محکومیت گسترده از سوی افکار عمومی مواجه شد. گروه حاکم بر افغانستان این حمله را به گروه داعش منتسب کرده این در حالی است که بسیاری از ناظران، این انتساب را اقدامی در جهت تحریف واقعیات میدانند. این ناظران، داعش و طالبان را، جریانهایی با منشا مشترک میدانند که تفاوتی از جهت ساختار فکری ندارند.
اگر در نظر گرفته شود که سرکرده فعلی داعش، پیشتر یکی از فرماندهان طالبان بوده است قرابت این دو جریان بیشتر آشکار میشود. واقعیت این است که افغانستان گرفتار گروههایی افراطی و تروریست شده است که همچنانکه سابقه این گروهها نشان میدهد، برای رسیدن به قدرت و اهداف خود، از هیچ جنایتی فروگذار نبودهاند.
این جریانهای افراطی که طالبان هم بنا به استناد تاریخ و عملکرد دو دههای آنها، بخشی از آن است، هیچ تفکری را به جز تفکر متحجر و افراطی خود قبول ندارند و در مسیر رسیدن به مسند قدرت، جنایات گسترده و تکاندهندهای را در افغانستان و سایر نقاط مرتکب شدهاند.
گروه تروریستی حاکم بر افغانستان که با رعب و وحشت به قدرت رسیده است تلاش میکند تا با تبلیغات گمراهکننده، چهره خود را تطهیر کند و در قضیه قندوز نیز با معرفی داعش به عنوان عامل این جنایت سعی در فرار از مسئولیت داشته است.
جنایت قندوز علیه مردم مظلوم این منطقه، هرچند با محکومیت گسترده مردمی در سطح جهان مواجه شد ولی از قدرتهای بینالمللی و مجامع جهانی، حرکتی در جهت محکومیت آن مشاهده نشد. این رویه غیرانسانی، دست افراطیون را در افغانستان برای ادامه سیاستهای ضدانسانی باز میگذارد.
انتخابات عراق، موضوع مهم دیگر این هفته در صحنه بینالمللی بود. انتخابات اخیر عراق از جهات مختلف دارای اهمیت، هم در عراق و هم در خارج از عراق بود. این انتخابات قرار بود سال دیگر برگزار شود ولی برپایی اعتراضاتی در سال گذشته، که هنوز هم ماهیت و گردانندگان آن در ابهام قرار دارند، باعث شد تا دولت به انتخابات زودرس تن دهد.
در انتخابات اخیر مطابق انتظار، جریانهای شیعه اکثریت را کسب کردند. جریان صدر و دولت قانون به رهبری مقتدی صدر و نوری مالکی، در صدر قرار گرفتند. در یک نگاه کلی میتوان نتیجه گرفت که نتیجه این انتخابات کمابیش شبیه انتخابات قبلی بود.
آنچه که پیرامون انتخابات عراق حائز اهمیت است تلاشهایی است که از جانب عوامل خارجی برای تاثیرگذاری و تغییر واقعیتهای موجود در جریان بوده است. هدف عمده این تلاشها که در طول سالهای اخیر شدت گرفته، این بوده است که ابتکار عمل از گروههای شیعه و گروههایی که حامی مقاومت و مخالف دخالتهای خارجی هستند، گرفته شود.
هرچند مردم عراق حاضر نیستند زیر بار این دخالتهای خارجی بروند و در انتخابات اخیر نیز این حقیقت جریان داشت ولی این امر موجب نشده است این تلاشهای مداخلهگرانه متوقف شود و قطعاً در آینده نیز ادامه خواهد یافت.
نکته دیگری که در انتخابات اخیر مشهود بود، فضای امن و شرایط امنیتی مساعدی بود که بیانگر ثبات سیاسی این کشور است. وظیفه مجلس جدید که حدود یک ماه دیگر تشکیل خواهد شد بسیار سنگین است چرا که طبق قانون اساسی هم دولت و هم رئیسجمهور را، مجلس تعیین میکند. به همین جهت روزهای آینده، روزهای حساس سیاسی برای عراق میباشد.
*جمهوری اسلامی
|