تاريخ انتشار: 18 مهر 1400 ساعت 23:39:39
سیاستمدار افغانستانی: ریشه طالبان، القاعده و داعش یکی است

جنبش مقاومت مردمی افغانستان سراسری است و اختصاص به پنجشیر، بدخشان یا هزاره‌جات ندارد

بهارنیوز -  دکتر عبدالطیف پدرام، سیاستمدار و رهبر حزب کنگره ملی افغانستان در لایو اینستاگرام محمدحسین جعفریان مواضع خود پیرامون وقایع اخیر افغانستان، جبهه مقاومت ملی، تشکیل دولت فدرالی و اجماع سران مقاومت، شفاف‌سازی مواضع همسایگان افغانستان در تعامل با طالبان و بررسی پایگاه مشترک ایدئولوژیک طالبان و داعش را بیان کرد که متن آن را در زیر بخوانید:

* موضع شما در قبال جبهه ملی مقاومت و شخص احمد مسعود چیست؟
- مواضع ما در رابطه با مقاومت روشن است. ما همه بخشی از مقاومت ملی هستیم و آقای احمد مسعود رهبر مقاومت هستند. مقاومت جریان سراسری و میهنی است. گروه‌ها، جریانات و شخصیت‌های سیاسی-دینی می‌توانند در این جریان مشارکت داشته باشند. احمد مسعود فرزند قهرمان ملی افغانستان است و مسئولیت این جبهه را بر دوش دارد. ما از آنها حمایت می‌کنیم. 

* در خصوص اینکه جبهه مقاومت در بخش دیپلماتیک دچار کمبود است نظر شما چیست و همچنین درباره طرح دولت موازی توضیح بفرمایید؟
- هواداران غنی باید بدانند که حکومت غنی بعد از فروپاشی کارش پایان یافته است. هیچ کوششی برای اعاده و بازگشت آن به مصدر قدرت وجود ندارد. آن‌ها سبب مصیبت‌های زیادی برای جامعه افغانستان شدند. هواداران رژیم غنی سعی داشتند چهره جبهه مقاومت ملی را خدشه‌دار و عوامل حکومت ساقط‌شده او را وارد مناسبات سیاسی کنند، اما آن جریان تمام شده است. طرح دولت موازی در داخل جنبش مقاومت است. در این طرح به دنبال تربیت نیروی‌هایی برای استقرار ساختار مدرن، به‌جای امارات طالبان هستیم. مردم افغانستان به همان مقدار که از طالبان نفرت دارند، از رژیم غنی که گام به گام افغانستان را تسلیم طالبان کرد نیز متنفرند. مقاومت ملی به لحاظ دیپلماتیک نتوانسته فعالیت مناسبی داشته باشد، زیرا سقوط کابل بسیار غافلگیر کننده بود. تصور نمی‌شد کابل با این سرعت در اختیار طالبان قرار بگیرد. در زمینه اطلاع‌رسانی و تبلیغات کسری‌هایی وجود دارد. همه چیز از پایه در حال شکل‌گیری است. مقاومت ملی باید شکل دولت بعدی را تعریف کند. از لحاظ جامعه‌شناسی هر جنبش با هر محتوایی اگر نتواند دولت بعدی را تعریف کند، موفق نخواهد شد. جبهه مقاومت ملی، جنبشی سراسری است و اختصاصی به پنجشیر یا بدخشان و هزاره‌جات ندارد. حتی امکان اینکه گروه‌های دیگری نیز به این جنبش اضافه شوند، بسیار زیاد است.

*می‌گویند با شعار‌های مدرن به جنگ طالبان رفتن در جامعه سنتی افغانستان خواستار ندارد، نظر شما چیست؟
- اگر منظور از اسلام سنتی و اسلام قابل قبول و مد نظر مردم، همین اسلام طالبانی باشد، باید بگویم مردم این شکل سنتی تفسیر اسلام را نمی‌خواهند. در همین راستا شاهد تظاهرات زنان و فعالیت‌های جامعه مدنی و علمای افغانستان در محکومیت طالبان بوده‌ایم. روش‌هایی که تاکنون بر افغانستان مسلط بوده، تفسیرهای سختگیرانه طالبانی از اسلام بوده که در حکومت‌های قبل شکست خورده است. امروز افغانستان به یک نگاه جدید، مدرن و به‌روز از اسلام نیازمند است. جنبش‌های مدنی حقوق زنان در خیلی از دوره‌ها مطرح نبوده، ولی الان نیاز جامعه است. با طالبان از موضع مدرن‌تری باید مبارزه کرد. اگر قرار باشد که سنتی‌تر از طالبان و یا در همان حد طالبان باشیم، دیگر چه نیازی به مبارزه است؟ برای مبارزه با طالبان و ایجاد یک آلترناتیو، نیازمند یک ادبیات جدید و مدرن دینی هستیم. قبیله من همه عالمان دین بودند...من مسلمان هستم. خانواده من روحانی هستند. نگاه من به دین با درک ابتدایی طالبان از دین بسیار متفاوت است. نسل امروز افغانستان که بالغ بر ۷۰ درصد جامعه را تشکیل می‌دهند، حرف‌های تازه ای از دین را خواهان هستند.

* نظر شما در خصوص نقش زنان در گذشته[دولت‌های کرزی و غنی]، حال [طالبان] و آینده افغانستان چیست؟
- زنان در دوره‌های تاریخی افغانستان به فراخور سطح رشد کشور حضور و نقش داشتند. در افغانستان بر خلاف ایران اختلاف بر سر حجاب نیست. طالبان اصولا زنان را انکار می‌کنند. مقوله‌ایی به نام زن برای آنها موضوعیت ندارد. زنان در جامعه طالبان غایب‌اند. ابتدا باید ببینیم زن را به عنوان شهروند می‌پذیرند تا بعد درباره حقوق آنان بحث کنیم!

* نظر شما در  خصوص کشمکش‌ها و اختلاف دیدگاه‌هایی که منجر به فاصله و نگرانی‌ در درون جنبش  مقاومت می‌شود چیست؟ 
- باید بگویم به عنوان مثال حزب جمعیت اسلامی افغانستان در لحظه حساس تاریخی گرفتار اشتباهی جدی شد. وقتی جریانی گرفتار بحران و در آستانه فروپاشی است، نمی‌توان اصلاحات انجام داد. اصلاحات نیازمند یک دولت قدرتمند است. جمعیت اسلامی افغانستان باید این بحران را پشت سر می‌گذاشت، بعد به سراغ تعیین رهبری می‌رفت. اختلاف باعث تزلزل پایه‌های جنبش می‌شود. به یقین نمی‌توان گفت جمعیت اسلامی افغانستان یک حزب است، زیرا ساختارهای مدرن یک حزب را ندارد. در مقاومت ملی تأکید بر آن بوده که نیروها وارد مناقشه نشوند. هدف این جنبش نوپا، گذاشتن امکانات در اختیار جوانانی است که برای دفاع از سرزمین آماده شده‌اند. کهنسال‌ها باید به جوان‌ترها مجال بدهند تا کارها را پیش ببرند. مسیر جریان مقاومت خوشبختانه روشن است. نمی‌توان آن را منحرف کرد. با این جریان تاریخی جدید نباید مقابله کنند، زیرا در این مبارزه برد با آنها نیست. جبهه مقاومت ملی، خواستار تغییر ساختار افغانستان، حضور عادلانه اقوام در قدرت و ایجاد دولت منتخبی است که بر اساس دموکراسی عمل کند. طالبان عقب‌مانده هستند. آنها درک وارونه‌ای از اسلام دارند. کارهایی انجام می ‌دهند که به اسلام ضربه می‌زند. به قول آقای حجاریان آنها جریانی هستند که معطوف به تکلیف‌اند.

* نظر شما در خصوص حمله به مسجد شیعیان افغانستان در قندوز چیست؟
-این حمله سازمان‌یافته بود. در این رابطه هشدار داده بودم. متأسفانه در منطقه‌ای هستیم که به لحاظ اقتصادی و امنیتی احتمال جنگی به مراتب بزرگتر پیش‌بینی می‌شود. حمله به مردمان شیعه کاملا قابل پیش‌بینی بود. ایران در رابطه با طالبان خود را درگیر نکرد و حتی با آنها تعامل کرد. نگاه ایران به طالبان زیادی خوش‌بینانه است. طالبان عمدا این حمله انتحاری را انجام دادند تا به سایر کشورها نشان دهند که داعش هم در میدان است [تا آن‌ها را بترسانند].من مطلع هستم که داعش در کشورهای همسایه در حال آموزش است. بی‌شک با جنگی روبه‌رو خواهیم شد که قربانیان این جنگ برادران اهل تشیع خواهند بود. این آخرین حمله نخواهد بود.

* طالبان و داعش چه نسبتی با هم دارند؟ 
- ریشه طالب و داعش یکی است. قرائت عقب‌مانده سلفی وجه اشتراک آنهاست. به لحاظ ایدئولوژی رفتارشان تفاوتی ندارد. داعش را نمی‌شود انکار کرد. داعش و طالبان حتی دایره لغات‌شان شبیه هم است و مولفه‌های ایدئولوژیکی آنها دور از هم نیست، یکی می‌گوید خلافت، دیگری می‌گوید امارت!

* با توجه به اینکه دوشنبه پایتخت مقاومت شده است، آیا احتمال درگیری طالبان با تاجیکستان هست؟
در حوزه کشورهای مشترک‌المنافع، روسیه به دید تازه‌ای از طالبان رسیده است. اوایل مسکو نسبت به طالبان خوش‌بین بود، اما سخنگوی طالبان حرف از سرتاسر خراسان و آسیای مرکزی زد. روسیه که تا چند روز قبل از تعامل با طالبان حرف می‌زد، دیروز بسیار روشن گفت هر نوع تحرک علیه تاجیکستان را سرکوب خواهد کرد. روسیه متوجه عواقب این خوش‌بینی راجع به طالبان شده است. امیدواریم ایران هم با دقت بیشتری به مسائل نگاه کند، چون خطر بزرگی برای ایران و کشورهای منطقه در پیش است. طالبان آماده بحران‌سازی در آسیای مرکزی هستند. تاجیکستان از ابتدا موضع شفافی در زمینه مقاومت مردم افغانستان گرفته و ما از آنها بسیار سپاسگزاریم. در خصوص مقاومت در هزاره‌جات و دایکندی باید بگویم که مقاومت باید سراسری باشد. جنبش مقاومت نباید در محدوده یک ولایت باقی بماند، زیرا تحت فشار قرار می‌گیرد. در این نبرد مردم عادی متضرر می‌شوند، ولی چاره‌ای نیست. نمی‌شود به‌طور مسالمت‌آمیز حرف زد، چون طالبان منطق مسالمت و صلح را نمی‌دانند. طالبان علی‌رغم اصرار بر دولت همه‌شمول، زنان، قوم هزار‌ه‌ و ...را انکار کردند. من تعجب می‌کنم که این واقعیت روشن چرا دیده نشد؟ در خصوص حکومت فدرالی که ما می‌گوییم و حکومت غیر‌متمرکزی که احمد مسعود پیشنهاد کرده است، اختلافی وجود ندارد.یکی از راههایی که به بحران و اختلاف در افغانستان پایان می‌دهد تقسیم ساختار قدرت است. طوری‌که طالبان هم در آن سهم داشته باشد. تنها راه همزیستی میان اقوام این است که حکومت فدرالی شود. در غیر آن خطر تجزیه وجود دارد.

  تعداد بازديدها: 1017
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=90947
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.