ساقی مستان (غزلی به مناسبت بازگشت امام راحل به میهن اسلامی ) بساطِ عیش بگستر ، که می فروش آمد
چو خونِ مرده به رگها ، به جنب و جوش آمد
ببر خبر ، به کسوتِ می خوارگان ، که ای یاران
خبر ز انتهای طریقت ، مرا بگوش آمد
بگو بپای گشته و بر چشمِ من فرود آیید
که فصلِ بی خبری رفت و عصرِ هوش آمد
بیا که ساقیِ مستان ز خانه بیرون شد
لباسِ زهد و ریا ، کند و خرقه پوش آمد
رسید مژده مهاجر ، سپیده در راه است
به یُمن همّت والا ، تبر به دوش آمد
**علی اکبر پورسلطان (مهاجر)**
استفاده از این غزل با ذکر منبع http://www.fajr57.ir/ بلامانع است.
|