امام هم زمان با تقدس زدایی از نهادها یا اشخاص فوق، به تقدس بخشی به دو گزاره تازه «مردم» و «عدالت»، اقدام می کنند که در کل تاریخ توسط حاکمان اسلامی تحقیر و تخفیف داده شده است.
جماران؛ سلمان کدیور در کانال تلگرامی خود فیلمی از بیانات امام خمینی (س) را منتشر کرد و نوشت: «امام خلاف باور غالب علما و مراجع کنونی و هم عصر خودشان که دین را فقط برای آبادانی آخرت می پنداشتند، تنها قرائتی از اسلام را پذیرفته بودند که رسیدن به سعادت اخروی، در گرو نیل به سعادت دنیوی است.
و برای همین بود که در اندیشه ایشان، دین باید گره گشای مسائل جامعه امروز بشری، پاسخگوی پرسش های ذهن آدمی و مروج یک روش زندگی خاص و به عبارت بهتر، یک نوع تمدن باشد.
امام اما هوشیارتر از آن بود که «حکومت اسلامی» را با «اسلام حکومتی» اشتباه بگیرد و خود موسس نوعی «حکومت مذهبی نامشروع» گردد.
امام با دیدی همه جانبه به تاریخ اسلام به این حقیقت دست یافته بود، که غالب حکومت های مذهبی پس از پیامبر .ص.، که در تمام سرزمین های اسلامی تشکیل شده بودند، نه تنها دینی نبوده اند بلکه نامشروع و ضد دینی نیز بوده اند.
حکومت هایی که یک وجه مشترک خاص با یکدیگر داشتند و آن "قدسی کردن" تمام شئونات اجتماعی سیاسی، تحت تئوری «السلطان ظل الله» که سلطان و حاکم اسلامی سایه خدا است و هیچکس حق اعتراض به او و عملکرد او را ندارد، و حکومت اسلامی خواست خداوند است و مردم آنقدر بالغ و رشید نیستند که در کار خدا فضولی کنند، و در یک کلام با سنگر گرفتن پشت مقدسات، به مقدسات خنجر می زدند، و مردم را استعمار و استحمار می نمودند و ستم روا می داشتند.
امام اما وقتی حکومت اسلامی تشکیل داد، تمام بت های دینی را شکست و در اولین اقدام از تمام گزاره هایی که می شود از آنها تقدس سازی کرد، تقدس زدایی نمود تا مردم و توده ها، جسارت مواجهه و پرسش و استیضاح آنان را داشته باشند.
کارکتر هایی مثل روحانیت، رهبری، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، سپاه پاسداران، ارتش، بسیج، مراجع تقلید، حوزه های علمیه، انتظار فرج، انسان مومن، انسان انقلابی و ... را هر چند امام برخی را تاسیس و برخی را ترویج می کند، اما در مقام تایید، نه تنها از مقدس کردن آنها شدیدا اجتناب می کنند، بلکه آنان را کامل زمینی، ملموس، قابل خطا و انحراف و قابل دسترس توده ها قرار می دهند، به نحوی که خودشان اولین نفری هستند که در مقام منتقد برخی از آنها ظاهر می شوند.
امام حتی پا را فراتر گذاشته و تعریف و فلسفه تازه ای از عبادات به ظاهر شخصی، چون حج و نماز و روزه و ... ارائه می دهند که عمیقا ضد نگاه سکولار و مقدس ماب به دین است.
امام هم زمان با تقدس زدایی از نهادها یا اشخاص فوق، به تقدس بخشی به دو گزاره تازه «مردم» و «عدالت»، اقدام می کنند که در کل تاریخ توسط حاکمان اسلامی تحقیر و تخفیف داده شده است.
امام، با احیا کردن این دو اصل، مشروعیت حکومت اسلامی را در گرو "کسب رضایت مردم و اجرای عدالت اجتماعی" قرار دادند و هیچ شخص، نهاد و گزاره دینی را فرای این دو شرط مورد تایید اسلام قلمداد نکردند.
امام با تکرار مکرر عباراتی چون «وای بر روزی که مردم از جمهوری اسلامی ناامید گردند، می ترسم ما کاری با اسلام کنیم که محمدرضا نکرد، آن روز که مردم قیام کنند علیه شما مسئولین، یوم الله است، مردم ما را سرکار آوردند و ممکن است ما را کنار بزنند، می ترسم عاقبت ما عاقبت هیتلر بشود و ...» برای "مردم" نقشی اصلی، به صورت آغاز کننده و تمام کننده قائل شدند.
بر خلاف نظر برخی علمای کنونی که برای مردم نقشی صرفا مقبولیتی و نه مشروعیتی قائل اند.
فلذا آنجا است که گزاره «نظام مقدس» آنچنان که امروزه صبح تا شب لق لقه زبان ها شده و برای گریز از نقد، تکرار می شود، در گفتار و اندیشه امام، مطلقا تبلیغ و ترویج نشده است.»