حماسه عظیم دفاع مقدس و برکاتش برای کشور و ملت سی و یکم شهریورماه سالروز آغاز جنگ تحمیلی رژیم عفلقی صدام علیه جمهوری اسلامی ایران است و هفته اول آغاز جنگ "هفته دفاع مقدس" نام گرفته است، جنگی که با هشت سال مقاومت و ایستادگی مردم و جوانان غیور میهن اسلامی به دفاع مقدس تبدیل شد و امام خمینی رضواناللهتعالیعلیه این حماسه عظیم را دارای برکات فراوان برای کشور و ملت دانستند. متاسفانه به دلایل مختلف، بسیاری از جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب به این دوران کمتر توجه دارند و کمتراز خاطرهها و حماسههای آن دوران مهم شنیدهاند، درحالی که هنوز نسل دلاور و شرکتکننده مستقیم در دفاع مقدس حضور دارند و زنده و گواه تاریخی این واقعه عظیم هستند.
در 31 شهریور 1359 که رژیم بعث صدام با حمایت دولتهای استعماری و زورگو جنگ را به کشورمان تحمیل کرد، کمتر از دوسال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذشت. انقلاب اسلامی ایران از جهات متعدد با سایر انقلابها متفاوت بود ودرتعارض مستقیم با منفعت طلبیهای قدرتهای سلطهگر قرارداشت. همین تفاوت و تعارض موجب نگرانی قدرتهای بزرگ شده بود و لذا از همان ابتدای ایجاد نظام جمهوری اسلامی ایران با مقابله همه جانبه و جدی آنان مواجه شد. قدرتهای سلطه طلب برای اینکه سایردولتهای منطقه را همراه خودکنند، با دروغ پردازیها، صدور اندیشههای انقلاب اسلامی برای کشورهای منطقه را خطرناک جلوه میدادند ومدعی بودند انقلاب اسلامی ایران درصدد سرنگونی حکومتهای آنان است. البته دروغ بودن این ادعاها برای سران کشورهای منطقه محرز بود اما از آنجا که بیشتر دولتهای منطقه سرسپرده قدرتهای سلطه گر بودند، با این دروغ پردازیها همنوایی میکردند.
در آن دوره کشورمان با بحرانهای فراوانی روبرو بود و همزمان با این بحرانها، فشارهای زیادی عمدتاٌ ازسوی قدرتهای بزرگ و کشورهای منطقه به ایران وارد میشد تاشاید نظام جمهوری اسلامی ایران را به دست برداشتن از اصول خود وادار نمایند. در آن سالها درون ایران مواجه با فعالیت انواع گروههای سیاسی و شبه نظامی اعم از منافقین، ملی مذهبیها، لیبرالها و جریانهای سیاسی دیگربود که گمان میکردند بدون حمایت قدرتهای بزرگ نمیشود کشور را اداره کرد و لذا با ایجاد غائلههای مختلف در گنبد، کردستان، ترور شخصیتها و آدمهای موثر انقلاب اسلامی با تلاش در حذف نیروهای انقلابی و وفادار به حضرت امام خمینی(ره) خواهان بدست گرفتن حکومت بودند تا وجهه دینی انقلاب و نظام اسلامی ایران را از آن بزدایند. از طرفی مشکلات اقتصادی کشور و مردم ایران در سالهای 58 و 59 کمتر از مشکلات سیاسی و امنیتی نبود و مشکلات سالهای قبل از پیروزی انقلاب به دلیل اعتصابات انجام گرفته در بخشهای نفت که اقتصاد ایران به فروش آن بستگی داشت، عملاً اقتصاد کشور را فلج کرده بود، تقریباً اکثر بنگاههای تجاری و کارخانجات به علت وابستگی به خارج و بلوکه شدن دارائیهای ایران در بانکهای آمریکا و تحریم اقتصادی ایران تعطیل بودند. اگرچه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به فرمان امام، کارگران و کارمندان فعالیت خود را از نو آغاز کردند اما به دلیل عدم انسجام سیاسی در داخل و تحریک گروهکهای وابسته حرکت اقتصادی شکل مناسبی نداشت و کشور شدیداً در رکود اقتصادی بسر میبرد.
اوضاع نظامی ایران نیز در سالهای 58 و 59 به مراتب بدتر از اوضاع سیاسی و اقتصادی بود. ارتش جمهوری اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال 57 دچار تحولات عمدهای گردید. امام خمینی ضمن تاکید بر حفظ انسجام ارتش، فرصت لازم را در اختیار این نیرو قرار داد تا ساختار جدید خود را بر مبنای معیارهای ارتش مکتبی توسعه دهد، اما علیرغم وجود نیروهای دلسوز و مومن، به دلیل اینکه سازمان ارتش تا عمق استخوان وابسته به طاغوت و کارشناسان نظامی بود و فرار فرماندهان ارشد نظامی به خارج از کشور نیاز به مدت زمان برای بازسازی داشت و از طرفی برخی اقدامات عجولانه سازمان ارتش را دچار تزلزل کرده بود وشعار انحلال ارتش ازسوی گروهکهای مخالف، هماهنگ با سیاست کاهش توان دفاعی ارتش ازسوی دگر اندیشان باعث نوعی از هم گسیختگی در مجموعه ارتش شده بود. ازسوی دیگر سپاه تازه تاسیس پاسداران انقلاب اسلامی درگیر با ضد انقلاب بود و فرصت برپایی تشکیلات و سازمانی که بتواند جلوی تهاجمی نظیر حمله رژیم بعث عراق را بگیرد پیدا نکرده بود.
رژیم بعثی عراق با اطلاع کامل از وضعیت نظامی، سیاسی و اقتصادی ایران در 31 شهریور 1359 با تصمیم و طرح قبلی و با هدف برانداختن نظام نوپای جمهوری اسلامی جنگی تمام عیار را علیه ایران اسلامی آغاز کرد. صدام رئیسجمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربینهای تلویزیون عراق با پاره کردن قرارداد 1975 الجزایر، آغاز تجاوز رژیم بعثی به خاک ایران را اعلام کرد. جنگی نابرابر در شرایطی به ایران اسلامی تحمیل شد که از جانب استکبار جهانی بویژه آمریکا تحت فشار شدیدی قرار داشت و در داخل کشور نیز جناحهای وابسته به غرب و شرق، با ایجاد هیاهوی تبلیغاتی و ایجاد درگیریهای نظامی در صدد تضعیف نظام بودند. امام خمینی در روز 31 شهریور 1359، طی پیامی به مناسبت باز شدن مدارس، درباره آغاز جنگ تحمیلی فرمودند: "این جنگ، جنگ با اسلام است به هواداری کفر و یک همچنین جنگی برخلاف رضای خداست. و خدای تبارک و تعالی نخواهد بخشید بر این کسانی که بر ضد اسلام قیام کنند به واسطه همراهی با کفر."
شرایط آن روزها باعث شد که عراق موفق به تصرف شهرهای مرزی از شمالیترین نقطه تا سر انجام خرمشهرگردد، اما سرانجام امام خمینی با توجه به موضع منفی بنی صدر درقبال رزمندگان ارتش اسلام وی را از فرماندهی نیروهای مسلح عزل و در ادامه بر لزوم شکسته شدن حصر آبادان تاکید کردند و به این ترتیب ماشین پیشروی ایران در مسیر بازپسگیری مناطق اشغالی شروع به حرکت کرد. تدبیر موثر و تاریخی دیگر امام خمینی، انتخاب آیتالله هاشمی رفسنجانی به جانشینی خود در فرماندهی نیروهای مسلح و فرمانده دفاع مقدس بود که این فرمانده شجاع با ایجاد هماهنگی میان ارتش و سپاه و بسیج به بهترین شکل جنگ را اداره کرد. پس از عملیات ثامنالائمه که به محاصره آبادان پایان داد در عملیات طریقالقدس رزمندگان اسلام بستان را آزاد کردند. دهلاویه، غرب شوش و دزفول در عملیات بزرگ فتحالمبین آزاد شدند و در نقطه اوج پیروزیها در عملیات بیتالمقدس خرمشهر نیز آزاد گشت. همه این عملیاتها به صورت مشترک و هماهنگ میان نیروهای ارتش و سپاه اعم از زمینی و هوایی اجرا میشد.
جنگ هشت ساله که با تحریک و حمایت همه جانبه استکبار جهانی، توسط رژیم بعثی عراق بر مردم ایران تحمیل شد، تنها محدود به خطوط مقدم جبههها نبود، بلکه تمام سرزمین اسلامی ما اعم از شهرها و روستاها را در برگرفت. تجاوز عراق به ایران که در31 شهریور 1359 آغاز شد 8 سال ادامه یافت، اما تاریخ از هشت سال دفاع، برای ایران، شرف و آزادگی و مقاومت و ایمان به خدا را در صفحات خود ثبت کرد، و از متجاوز و متحدان او که هشت سال او را یاری و تشویق کردند، جز به زشتی یاد نمیکند.
بر همین اساس بود که امام خمینی فرمودند: «هر روز ما در جنگ برکاتی داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودهایم ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نمودهایم. ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدهایم. ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناختهایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیدیم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ ریشههای انقلاب پربار اسلامیمان را محکم کردیم. ما در جنگ حس برادری و وطندوستی را در نهاد یکایک مردممان باور کردیم. ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها میتوان سالیان سال دفاع کرد.» (منشور روحانیت – اسفند 67)
|