تاريخ انتشار: 31 مرداد 1400 ساعت 21:33:30
مبنای قرآنی امر به معروف و نهی از منکر

موضعگیری قرآن در این زمینه روشن است، قرآن می‌گوید اولاً در ذات اعمال و افعال، حسن وقبح نهاده شده، کارهائی هست که باتوجه به ذاتش حسن است، پسندیده است، خوب است.
کارهائی هست که با توجه به ذات و آثار طبیعی‌ که دارد ناپسند است. قبیح است، زشت است. علاوه بر این قرآن با صراحت از آن خوبی‌ها با کلمه «معروف» یاد می‌کند یعنی خوبی‌هائی که قابل شناختند و نه‌تنها قابل شناختند بلکه همه‌کس شناسند. خوبی‌هائی نشان‌دار و همه‌کس‌شناس داریم و از آن قبیح‌ها و زشت‌ها با «منکر» یاد می‌کند یعنی بدی‌های نشان‌دار و همه کس شناس.
قرآن پایه مطلب را بیش از هر چیز روی چه می‌گذارد؟ روی معروف و منکر. بنابراین نتیجه نهائی این شد که در حقیقت معنای معروف چیست؟ خوبی‌هائی شناخته شده همه کس‌شناس نشان‌دار. منکر چیست؟ بدی‌های شناخته شده همه کس‌شناس نشان‌دار.
«معروف» آنچه به خوبی شناخته شده و مورد قبول است، «منکر» آنچه قابل انکار و مردود است. معروف و مردود و لذا منکر در این اصطلاح با ریشه انکره یعنی او را نفی کرد، رد کرد و از همه ریشه‌های دیگر نزدیکتر و مناسب‌تر است.
قرآن با صراحت می‌گوید: بشریت، (عنایت بفرمائید دوستان) بشریت باید به کمک شناخت روشن انکارناپذیری که از همین خوب‌های نشان‌دار و بدهای نشان‌دار دارد، حق و راه حق و اسلام و آئین راستی را بشناسد.
بار دیگر تکرار می‌کنم، راه روشن اسلام‌شناسی چیست؟ یکی از روشن‌ترین راههای شناخت اسلام راستین، آئین حق، اسلام خدا، این است که جستجوگریت را آغاز کنی با معیارهای همه کس‌شناسی که از زشت و زیبا و نیک و بد دارد. آنوقت کدام آئین، آئین خداست؟ آئینی که در آن آئین از «معروف» خوبی‌های شناخته شده نشان‌دار حمایت می‌شود و از «منکر» بدیهای مردود و مطرود نکوهش و با آنها مبارزه می‌شود.
چه جور نشانی است رفقا؟ دوستان جوان بخصوص در این سخن بیش از همه روی سخنم با شماست اینگونه شناخت اسلام و شناخت راه حق چطور شناختی است؟ با آوای فطرت شما هم‌آوا و یا ناسازگار و ناهم‌آوا؟ بگوئید. هم آوا. ما چرا این راه طبیعی دعوت به حق و دعوت به خدا و دعوت به راه مستقیم و راه راست خدا و صراط مستقیم الهی را اینقدر به آن بی‌اعتنائی کرده‌ایم و می‌کنیم؟
تکیه دارم روی این بحث که چرا باید در تقویت گرایش انسانها به سوی خدا و راه خدا و آئین خدا و کتاب خدا و پیامبر خدا و پیشوای خدا، پیشوای الهی چرا باید از این راه و از آن گرایش فطری انسانهای سالم به سوی خوبی‌ها، نیکی‌های همه‌کس شناس و تنفر و بی‌زاری آنها از زشتی‌ها و بدیها، منکرها، ناپسندهای همه‌کس‌شناس استفاده نشود؟ برای اثبات این مطلب در قرآن آیات فراوانی است و در میان این آیات، آیه بیست و هشت سوره اعراف، سوره هفتم بسی گویا بود، گویا و روشن. «واذا فعلوا فاحشه قالوا وجدنا علیها آبائنا و‌الله امرنا بها قل ان‌الله لایامر بالفحشاء اتقولون علی‌الله مالا تعلمون». کار زشت می‌کنند، می‌گوئی چرا کار زشت انجام میدهی، می‌گویند اولا سنت دیرینه است برای پاسداری از سنت‌ها! ثانیاً خدا بما گفته است که همین کار را بکنیم! برای توجیه کارشان هم به قدمت و سنت بودن آن استناد میکردند و هم مدعی آن بودند که فرمان خدا همین است. قرآن میخواهد رد بکند این ادعا را، چه می‌گوید؟ یک قانونمندی بدست میدهد، می‌گوید بگو اصلاً خدا به کار زشت و ناپسند هرگز فرمان نمیدهد. یعنی برای شناخت اینکه خدا به چیزی فرمان داده یا نه دقت کن که آن کار پسندیده است یا ناپسند است. از راه شناخت ناپسندی می‌توانی بفهمی که اگر هزار عالم برجسته هم آمدند گفتند خدا اینطور فرمان داده، اشتباه می‌کنند، چون «ان‌الله لایامر بالفحشاء» و «ان‌الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن‌الفحشاء و المنکر و البغی» قانونمندی، یک قانونمندی ارزنده.
به این ترتیب از نظر اسلام یک سلسله‌کارها، رفتارها، خصلت‌ها و قانون‌ها و نظامها «معروف» یعنی شایسته و نیک و پسندیده، همه‌کس‌شناس، نشان‌دار و شناخته‌شده هستند، شناخته شده بخوبی و یک سلسله از کارها، خصلت‌ها، خوی‌ها، خلق‌ها، قانونها، نظامهای دیگر «منکر» یعنی رد شده، انکار شده، مردود، مردود نشان‌دار شناخته شده و همه کس‌شناس هستند و اساس این آیه کریمه‌ای که بحث «امر به معروف و نهی از منکر» در قرآن با او آغاز شد این است که چی؟ «ولتکن منکم امه یدعون الی‌الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن‌المنکر» فرد مسلمان و جامعه اسلامی، امت اسلام باید هواداران «معروف» و تشویق‌کنندگان به آن و مخالفان «منکر» و بازدارندگان از آن باشند و چنین فرد و چنین جامعه و امت خودبخود در دنیا، در عالم بشریت برای افراد و فردها و تک‌های جستجوگر و برای توده‌های خلق در سراسر گیتی الگو، نمونه و سرمشق می‌شوند. «وکذلک جعلنا کم امه وسطاً لتکونوا شهداء علی‌الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا» (سوره بقره، آیه143)
پیامبر سرمشق اصلی و مَثَل اعلای فضیلت برای این امت و این افراد و این امت نمونه عمومی و خلقی آن و جامعه‌اش، جامعه نمونه آن برای همه (است). فرد و جامعه اسلامی تا به این پایه نرسد به جایگاه اصلیش در تاریخ بشریت نرسیده است
مجموعه جاودانه تاریخ، جلد 7، گفتارها 5، ص 90 تا 93

*جمهوری اسلامی

  تعداد بازديدها: 1960
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=90487
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.