نباید اشرفغنی را به ایران راه میدادند ! این یادداشت حاوی نکات مهمی درباره مواضع دولت فعلی افغانستان در قبال ایران است.
"آقای غنی به تهران آمد؛ برخلاف آنچه در امریکا رخ داد، اینجا استقبال گرمی از او شد؛ اما در تاریخ افغانستان کسی بقدر اشرف غنی باعث تیرگی روابط تهران و کابل نشده است! هیچ زمامداری بقدر او با زبان فارسی نجنگید! تعصبش در دشمنی با پارسی و پارس زبانان حیرتآور بود!! تاریخ افغانستان فراموش نخواهد کرد رئیس جمهوری را که در اوج جنگها و خطر سقوط کابل، مهمترین دغدغهاش پایین کشیدن تابلوی فارسی دانشگاهها و تبدیلشان به پشتو بود!! ایرانیان را دزد خواند!! گفت مشهد را به قریهای از هرات بدل میکند!!در حالی که هیچگاه ایران از افغانستان طلب آب رایگان نکرده بود، برای تهییج مردم برعلیه کشورمان گفت: ایران اگر آب مفت میخواهد! نفت مفت بدهد!
با آنکه ۸۰ درصد کشور یا فارسی زبانند و یا زبان فارسی را میدانند، سفیری که به تهران فرستاد را از متعصبترین پشتونها برگزید. چهرهای که اصرار دارد زبان فارسی و دری دو زبان مجزایند. باور نمیکنید اما جناب سفیر در مدح یک اجتماع پشتونها در پاکستان برای استماع سخنان رهبر جوانشان بهنام "منظور پشتین"، نوشت: "این انقلاب شرق را چنان متحول میکند که انقلاب فرانسه غرب را"! عجیبترین کار اشرف غنی اما دشمن تراشی آشکار برای تهران بود. او سران و فرماندهان ناراضی طالبان را زیر چتر خود گرفت. به آنها پول و سلاح داد تا علیه هزارهها، شیعیان و ایران بجنگند.
ملاعبدالمنان نیازی مشهورترین آنها بود. خوب است این اعجوبه خونخوار را بیشتر معرفی کنم.
او یک چهره سرشناس طالبان و فرمانده اصلی حمله به مزارشریف در سال ۱۳۷۷ بود. ۱۷ مردادماه همان سال هستهای از نیروهای او هنگام تسخیر شهر به کنسولگری ایران رفته، یک خبرنگار و ۸ دیپلمات ما را شهید کردند. جمله معروف "تاجیکها به تاجیکستان بروند، ازبکها به ازبکستان و هزارهها به گورستان" از اوست. نسلکشی!!! هولناک شیعیان مزار در ۱۳۷۷ از شاهکارهای این قصاب نفرتانگیز بود. نیازی امید داشت با اتکا به جنایاتش جانشین ملاعمر شود. اما ملا اختر منصور جای او را گرفت. از همان لحظه او و ملارسول(ناراضی سرشناس دیگر طالبان)بنای انشعاب گذاشتند. ولی پول برای تامین نیرو، سلاح کافی برای جنگ و دشمن مشخص نداشتند. این مشکل را اشرف غنی و اداره امنیت افغانستان برای آنها حل کردند. نیازی اصالتی هراتی داشت. پس با نیروهایش در غرب افغانستان، در شهرستان شیندند مستقر شد تا مرزهای شرقی ایران را نا امن و جنگ شیعه و سنی را شعلهور کند. فیلم او نزد ایرانیان بسیار مشهور است. همان ملایی که میگوید ما هزارهها را با ان مذهب دروغینشان[مرادش مذهب تشییع است]هر روز صدتا صدتا میکشیم. به ایران هشدار میدهد که سرگرم انتقال سلاح به خاک کشورمان و بمب گذاری در زاهدان و تایباد و مشهد و تهران است. جالب است بدانید ایشان اصولا نیروی تحت پوشش امنیت افغانستان بود.
همزمان که ایران را تهدید میکرد و هزارهها و شیعیان را صدتا صدتا میکشت، پول فشنگها، حقوق نیروهای قاتل و جانی، حتی بنزین مورد نیاز ادواتش را اداره امنیت افغانستان و جناب اشرفغنی میدادند. خودش در بیابانهای لب مرز بود، خانه مجللاش چسبیده به اداره امنیت در شهر هرات. جالبتر آنکه حکومت آقای غنی هم مرتب اعمال او را به عنوان فعالیتهای طالبان تقبیح و محکوم میکرد. تا آنکه خود طالبان برایش کمین گذاشت. او را زدند. مجروح شد. غنی با هواپیمای اختصاصی این جلاد را برای درمان از هرات به کابل برد. بعد هم رایزنی شد تا برای درمان پیشرفته با هواپیما به ترکیه منتقل شود. اما بر اثر جراحات مرد. پس از مرگ هم خاکسپاری و محفل عزاداری باشکوهی در هرات برایش گرفتند. برسرقبرش، خالد پسرش را بهعنوان جانشینش معرفی کردند. وقتی خبرنگاران از وحیدقتالی استاندار جناب غنی در هرات پرسیدند؛ چنین رفتاری با یک تروریست و قصاب مشهور چه معنایی دارد، گفت: ما پشت سر مرده گپ نمیزنیم! بله! ما از چنین رئیس جمهوری با آن شکوه در تهران استقبال کردیم!
او اکنون که از واشنگتن ناامید شده، آهنگ ایران کرده است. امید آنکه سران این همسایه عزیز اینبار با تهران مهربانتر باشند. ایران آب مفت نمیخواهد. از یاد نبرند که برای برقراری این سهم آبه! پهلوی اول "دشت ناامید" را که مساحتی دوبرابر بحرین داشت! به افغانستان بخشید!! این دشت برای همیشه از ایران جدا و ضمیمه افغانستان شد!! با اینحال باز هم ایران آب رایگان نمیخواهد!! منت بگذارند در این روزهای بیآبی، به قدر آب مصرفی ۴ میلیون اتباع خودشان که ۴۰ سال است عزیز ما هستند و روی چشم ما جای دارند، اب را به ما بفروشند.
*رایزن فرهنگی اسبق ایران در مزارشریف افغانستان
|