تاريخ انتشار: 15 مرداد 1400 ساعت 12:26:07
در جهان سوم، شعور ملت از دولت بیشتر است!

در جوامع توسعه نیافته ما با عدم رشد اجتماعی-سیاسی جامعه روبرو هستیم چنانکه طبقه نخبه و الیت جامعه نمی‌تواند در فرایندی شایسته سالار وارد گفتمان قدرت شود و چرخش نخبگان زیر آوار الیگارشی افراد نزدیک و رانتجو و عموماً بی صلاحیت، که معیار انتخابشان دایره تنگ مجیزگویی ایدئولوژی بوده است، مدفون گشته.

*هر که بله قربانگوتر و تابع منویات ایدئولوژی حاکمیت باشد مقام بالاتری می‌یابد. پس نه شایسته سالاری، بلکه پیروی و اطاعت و وفاداریِ صرف، معیار برگزیدن مسئولان است. یعنی تعهد، مقدم بر تخصص است.

*پس در این ساختار، با قطع رابطۀ جامعۀ نخبگان از حاکمیت مواجه می‌شویم. همین اتفاق در شوراهای محلی و پارلمان نیز استمرار یافته، قدرت را بالا و مجزا نگه داشته از سرریز آن به بخشهای بزرگی از جامعۀ مدنی (مردم در مقابل دولت) جلوگیری میکند.

*دایره قدرت از بالا تنگ و از پایین عاجز از بکارگیری پتانسیل نخبگان است. فرار نخبگان و انزوای آنان از نتایج این ساختار سیاسی است. در نتیجه، این امکانِ دموکراسی که الیت ملت بتواند اکثریت را احراز کند و اعتماد عمومی کسب کند و راهی پیش پای مردم قرار دهد مسدود میشود به تعدادی نخبه و ضد نخبه دستچین شده و مداح و مجیزگوی هسته گفتمان قدرت و ایدئولوگها.

*بنابراین در اینجا در واقع امکان بالا رفتن از نردبان قدرت توسط جامعه مدنی و مردم از بین رفته متوسط شعور حاکمان از محکومان پایینتر قرار میگیرد..
 زیرا نخبه ملی در کار نیست که شعور ملی را نمایندگی کند. از آن مهمتر امکان چرخش نخبگان ملت و تصحیح اشتباه آنان فراهم نمی شود.رکود و فساد ویژگی اول چنین ساختار ضد دموکراتی است.

*پس به واقع شعور دولت معطوف و محدود به یکسری فرمان ایدئولوژیک برای بقا و دوام سیستم به هر قیمت می شود و مجرایی برای راهیابی نخبگان ملت که ویژگی دموکراسی است نیافته، فسادها بر هم تلنبار می شود و امکان اصلاح بصورت ساختاری مسدود می‌گردد.

*پس در جوامع بسته جهان سوم و ماقبل دموکراسی، نخبه ملت عاطل و باطل در  مقام اپوزیسیون که در توتالیتاریسم بر خلاف دموکراسی نخبه خارج از دولت و نظام قرار دارد!به هدر می رود. اصولا جامعه مدنی به رسمیت شناخته نشده و فاقد حق است تا بتواند در معادلات وزنه ایی را به دوش گیرد.

*پس شعور ملت در نخبگان مطرودش،قطعا از شعور دولت و پخمگانش بالاتر قرار می گیرد.
دایره بستۀ قدرت اجازه بهره‌گیری از شعور ملت را نمی‌دهد.

*این حکومتها همیشه آماج انتقادات سنگین نخبگان مطرود و محروم و سرکوب شده هستند، انتقادتی بدیهی و حتی ساده که ایدئولوژی حاکم چشمان اصحاب قدرت را از دیدن ساده ترین اشکالات و دلایلش کور کرده است.

*موج تمسخر رفتارهای سبکسرانه حکومت توسط مردم بدان علت است که که چون فردمحور است و تصمیمات بدون مشورت با گروه‌های متکثر با منافع متکثر اتخاذ می‌گردد و تنها نفع خود و اطرافیان در راستای ایدئولوژی محوری در نظر گرفته می‌شود و به همان میزان از عقلانیت نفع عمومی نیز دور می‌گردد.

*یک فرق مهم ساختار دموکراتیک  با یک الیگارشی رانتی و ایدئولوگ در همین عدم امکان و تجمیع شعور مغزها و بلا استفاده ماندن نخبگان و در نتیجه کاهش شعور و فهم دستگاه حاکم و رکود و فساد آن است. این خلع سلاح جامعۀ مدنی در مقابل قدرت مطلقه و کم خِردی مرسوم دولتی بوده است.

*مجمع فعالان اقتصادی

*کارل ریموند پوپر ۱۹۰۲-۱۹۹۴ فیلسوف اتریشی

  تعداد بازديدها: 1152
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=90377
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.