رد نظرات آیت الله مصباح یزدی ✍️اینکه چرا هیچ کس در برابر توهین ها تا رد نظرات آیت الله علامه مصباح یزدی نظریه پرداز مورد وثوق جریان فکری خاص همه صُم و بُکم ساکتند و کسی چیزی نمی گوید، شاید همانطور که قدیانی تاکید کرده از اتکای بر مخزن الاسرار سخن می گوید و حرف بسیار دارد. مخزن الاسراری که زمانی قاضی مرتضوی در رهایی خود از سیل اتهامات به آن اشاره کرد، مخزن الاسراری که به مناسبتی مورد اشاره آیت الله لاریجانی در ایراد اتهامات متقابل با آیت الله شیخ محمد یزدی مورد اشاره قرار گرفت، حجت الاسلام رئیسی هم در مناظره انتخاباتی ۹۶ در چند نوبت به مخزن الاسرار خود علیه برخی اشاره کرد.
✍️اینکه جریان فکری امثال مصباح یزدی و بسیاری از مطلعین از رازهای مگوی مخزن الاسرار مانند نصیری ، مهاجری ، قدیانی و... به کجا خواهد رسید بماند، اما اینکه جریان فکری که زمانی به مخالفت با حاکمیت دینی شناخته می شد امروز مدعی دو آتشه جیزی جز تبعیت محض از ولایت فقیه نباشد و هر صاحب اندیشه با نگاه متفاوت را تکفیر کند، حتما نیازمند بررسی و تامل است که به توصیح مختصر ذیل اکتفا می کنم.
✍️آنگاه که مفاهیم خاص اجتماعی و سیاسی مانند مسأله حقوق طبیعی و مخصوصا حق حاکمیت ملی انکار شد و عدهای به نام دین طرفدار استبداد سیاسی شدند و برای توده مردم در مقابل حکمران حقی قائل نشده و تنها چیزی که برای مردم در مقابل حکمران قائل شدند وظیفه و تکلیف است، مردم به دین گریزی ترغیب می شوند.
✍️این عده در استدلال های خود برای اینکه پشتوانهای برای نظریات سیاسی خود پیدا کنند، به مسأله خدا چسبیدند و مدعی شدند که حکمران در مقابل مردم مسؤول نیست، بلکه او فقط در برابر خدا مسؤول است، ولی مردم در مقابل حکمران مسئولند و وظیفه دارند. مردم حق بازخواست حکمران را ندارند، مردم نمی توانند برایش وظیفه معین کنند فقط خداست که میتواند او را مورد پرسش و بازخواست قرار دهد، مردم حقی بر حکمران ندارند ولی حکمران حقوقی دارد که مردم باید ادا کنند.
✍️جریان فکری مذکور که در اندیشه امثال مصباح یزدی ، محمد یزدی و .... می بینیم طبعا در افکار و اندیشه اندیشمندان و مردم نوعی ملازمه و ارتباط تصنعی به وجود می آورد. تضاد و تقابل میان اعتقاد به خدا و اعتقاد به لزوم تسلیم در برابر حکمران و اینکه سلب حق هرگونه مداخله از مردم در برابر کسی که فقط در مقابل خدا و خود مسئول است. تضادی که قهراً به تقابل انتخاب بین حق حاکمیت ملی و دین گریزی می انجامد.
✍️اگر منطق ایجاد تقابل بین حق حاکمیت ملی و تبعیت بدون پاسخگویی حکمران را پذیریم می توانیم به ادعای قدیانی در مورد مرحوم مصباح یزدی هم نگاه متفاوتی داشته باشیم، نگاهی که شاید ما را به باوری برساند که جریان فکری امثال مصباح یزدی تا ... و بعضا اعضای مجلس خبرگان رهبری که بارها بر لزوم تبعیت محض از ولی فقبه تاکید و هر سطحی از سوال و نظارت بر ولی فقیه را با این استدلال که خبرگان مولّی علیه ولی امر هستند و هیچ مولّی علیه ناظر بر اعمال ولی خودش نیست به باور قدیانی نزدیک کند.
✍️بهرحال به نظر می رسد جریان فکری مسلط مصباح یزدی و ... جامعه را به نتیجه استدلال مذکور ناشی از تقابل بین حق انتخاب ملی در برابر تبعیت محض از حکمران غیر پاسخگوی منصوب الهی می رساند مسیری که با استدلال مذوکر راهی جز تشدید دین گریزی مردم ندارد.۲۱تیر۰۰
|