تصحیح فرهنگ انتخابات مقایسه جامعه ایرانی که با نظام جمهوری اسلامی اداره میشود با آمریکا و هر کشور دیگری که مدعی پیروی از احکام الهی نیست در هیچ زمینهای مقبول نیست. ما یا نباید مدعی اسلامی بودن حکمرانی کشورمان باشیم و یا اگر چنین ادعائی داریم باید به لوازم آن که یکی از مهمترین آنها رعایت اخلاق است پایبند باشیم. اگر در انتخابات آمریکا بداخلاقی میشود، ما نباید با استناد به آن بداخلاقیهای خودمان را توجیه کنیم.
اخلاق را علمای علوم انسانی در دو بخش نظری و عملی مورد بحث قرار میدهند. دانستن اصول اخلاقی و نوشتن و گفتن درباره آن، کار آسانی است ولی انسان اخلاقمدار کسی است که اهل اخلاق عملی باشد.
عرصه اخلاق عملی بسیار گسترده است؛ از سلوک شخصی و خانوادگی تا محیط کار و صحنه معاشرت و میدان مسئولیت، همگی عرصه اخلاق عملی هستند. از میان اینها، مناظره بیش از سایر عرصهها پایبندی اصحاب اخلاق را محک میزند. در مناظره، ممکن است طرف مقابل سخنی بگوید که برخورنده باشد. درست در همینجاست که داعیهداران اخلاق عملی نشان خواهند داد واقعاً اخلاقمدار هستند یا فقط ادعای اخلاقمداری دارند.
به مناظرههای شهید مظلوم آیتالله بهشتی با سران احزاب غیراسلامی و حتی ماتریالیستی در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نگاه کنید و ببینید ایشان با چه سعه صدری به سخنان دیگران گوش میدادند، با چه ادبی با آنان سخن میگفتند و با چه منطق رسائی افکار آنها را بدون آنکه به کوچکترین اهانتی متوسل شوند نقد میکردند. این روزها که در ایام سالگرد فاجعه هفتم تیر و شهادت مظلومانه آیتالله بهشتی و 72 تن در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی قرار داریم، بسیار مناسب است رسانه ملی مناظرههای این متفکر بزرگ و معلم اخلاق را پخش کند تا نمونهای از برخورد اسلامی و پایبندی به اخلاق عملی در جامعه محروم از اخلاق امروز ما به نمایش گذاشته شود. این مناظرهها را لازم است نامزدهای ریاست جمهوری انتخابات 1400 ببینند و در کنار آن، فیلم مناظرههای خود را نیز تماشا کنند تا با مقایسه این دو به این نتیجه برسند که مناظره نامزدها از اخلاق محروم بود.
قطعاً یکی از دلایل پائین بودن میزان مشارکت مردمی در انتخابات ریاست جمهوری 1400 کیفیت مناظرات نامزدها بود. این کیفیت در چند محور دچار مشکل بود که مهمترین آنها همین فقدان اخلاق بود. محور دیگر، بیبرنامه بودن نامزدها و یکی از محورها نیز توسل آنها به شعارهای غیرعملی بود. وعدههای مادی، یکی از این شعارها بود که علاوه بر غیرعملی بودن، اصولاً نوعی توهین به مردم تلقی شد. تکریم مردم کشور به اینست که حکمرانان با حل ریشهای مشکلات اقتصادی سطح زندگی را با نیازها متناسب کنند و از عهده رفاه مردم برآیند. پولپاشی و بالا بردن میزان آن در یک مسابقه بیمنطق، نوعی صدقه دادن است و جامعهای که با صدقه دادن اداره شود هرگز به نصاب قابل قبول عدالت اقتصادی نخواهد رسید. بیاطلاعی نامزدها از واقعیتهای کشور نیز در تمام مناظرهها کاملاً مشهود بود.
محور دیگر مناظرههای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، نادیده گرفتن خدمات نظام جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته بود. خوبست عملکرد دولتها نقد شود ولی نقد را نباید کسی با نفی اشتباه بگیرد. معنای نقد اینست که مثبت و منفی در کنار هم دیده و نمایانده شوند و در جمعبندی نهائی برای تقویت عملکردهای مثبت و برطرف ساختن ضعفها برنامه عملی ارائه شود. نامزدهای ریاست جمهوری 1400 فقط از منفیها گفتند و مثبتها را نادیده گرفتند. این، ظلم به نظام و تمام کسانی بود که در چهار دهه گذشته، شرایط سخت و بحرانی را تحمل کردند و در حد توان و امکان به انجام وظیفه پرداختند.
شاید بازخوردهای مناظرهها و اظهارنظرهای مردم به اطلاع نامزدهای ریاست جمهوری نمیرسید و آنها فقط به تعریف و تمجیدهای اطرافیان خود توجه میکردند و از واقعیتهای جاری در جامعه بیخبر بودند. همین خطر متوجه کسانی که به قدرت میرسند نیز هست و این از آفات قدرت است. جامعه ما به تصحیح جدی فرهنگ انتخابات نیازمند است. این تصحیح اگر با تذکر و هشدار میسر نباشد، باید با وضع قانون عملی شود.
*جمهوری اسلامی
|