دخالتهای غیرصحیح روحانیون آبروی روحانیت را میبرد زمینههای حفظ آبرو
مرور تاریخ تشیع نشان میدهد سهم حضرت امام خمینی در کسب اعتبار و آبروی حوزه و روحانیت و جایگاه رفیع در جامعه بسیار فراتر از تصور است. ایشان، در جایگاه یک مبارز سیاسی و حتی مرجع دینی، انتقادات زیادی به طیفی از روحانیت داشت، اما در عین حال اهتمام زایدالوصفی هم به حفظ حیثیت حوزه و روحانیت به خرج میداد و این رسالت را در درجه اول به عهده خود روحانیت میدانست. ایشان حتی در سختترین شرایط انقلاب و نظام، در حالی که هرج و مرج پس از هر انقلابی طبیعی مینمود، و برخی روحانیون میداندار حرکات انقلابی بودند، در درجه اول به دنبال آبروی حوزه و روحانیت بود و به صورت مکرر روحانیون را به حراست از این حیثیت دعوت میکرد. ایشان به جد معتقد بود که در شرایط انقلاب اسلامی و تاسیس نظامی اسلامی با رهبری روحانیت حیثیت روحانیت و اسلام در گرو اعمال خود روحانیون است و به دست خود آنان رقم میخورد. ایشان تاکید داشت که روحانیون نباید اعمالی مرتکب گردند که با انعکاس بد در میان مردم، حیثیت روحانیت را خدشهدار کند، زیرا به اعتقاد ایشان: «حیثیت روحانیت و حیثیت اسلام الآن بسته به کارهاى ماست. اگر ما کارمان یک کار صحیح مطابق با قواعد اسلام باشد، هم حفظ روحانیت مىشود، هم حفظ اسلام و اگر خداى نخواسته از ما ببینند که باز مخالفتها شروع شد و باز این بکش آن طرف و آن بکش آن طرف و این کمیته چه بکن، آن کمیته چه، یک همچو مسائلى اگر از ماها دیدند؟ روحانیت حیثیتش را از دست مىدهد، و با از دست دادن روحانیت حیثیت خود را، اسلام عقبنشینى مىکند» (صحیفه امام، 9/510). حتی از نظر امام خمینی پیروزی اصلی و واقعی روحانی در این انقلاب و نظام زمانی است که این صنف بتواند آبروی خود را در نزد مردم محفوظ نگه دارد: «ما اگر چنانچه به وظیفه اسلامى خودمان، روحانى خودمان عمل بکنیم، حیثیت روحانیت در یک همچو مقطع زمانى محفوظ مىماند و بیمه مىشود. براى بعد هم اگر در این انقلاب، ما پیروزى معنوى پیدا بکنیم این پیروزى معنوى باقى مىماند و اگر خداى نخواسته در این انقلاب ما پیروزى نداشته باشیم و حیثیت خودمان را از دست بدهیم، باید دیگر کنار برویم و فاتحه روحانیت را بخوانیم و دنبال آن فاتحه اسلام براى مدت طولانى» (همان). از نظر ایشان: «امروز آبروی اسلام... بسته به اعمال روحانیین است، روحانیین که مربی انسانها هستند، به جای انبیا نشستهاند، مبعوث از طرف انبیا هستند. آبروی اسلام امروز، آبروی اسلام در ایران امروز، بسته به اعمال همه است و خصوصاً روحانیون... همه مسئولید. لکن روحانیون بیشتر مسئولند. مبادا یک وقت اعمالی صادر بشود از این طایفه... [آنگاه] اشخاص مغرض گفتهاند و میگویند که «ما از زیر بار دیکتاتوری رضاخان بیرون آمدیم و زیر بار دیکتاتوری آخوندها واقع شدیم». آخوند دیکتاتور نیست و دیکتاتور آخوند نیست.» (صحیفه امام، 8/258).
دخالتهای غیرصحیح
از نظر امام خمینی، یکی از عرصههای لغزنده برای روحانیت در شرایط فعلی، دخالتهای بیجا و ناصحیح در امور غیر مرتبط به روحانیت است. امری که ایشان از اوان پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس نظام جمهوری اسلامی به آن هشدار میدادند و آنان را از دخالتهای بیجای روحانیون در اموری که ارتباطی با آنها ندارد، باز میداشتند. پیروزی انقلاب به رهبری روحانیت و احترام زایدالوصف مردم به آنان، این توهم را برای عدهای از روحانیون ایجاد کرده بود که در هرکاری از جمله عزل و نصبهای حکومتی میتوانند دخالت کنند. امام خمینی در آغاز سومین سال پیروزی انقلاب اسلامی، طی پیامی، با هشدار صریح و تند به اینگونه روحانیون، عمل آنان را ازسوی شیاطین و موجب خدشهدار شدن حیثیت روحانیت دانست و از مسئولان صلاحیتدار خواست از آن جلوگیری نمایند. ایشان در این باره فرمود: «شیاطینى که شما را وادار به این نحو دخالتها مىکنند دشمنان سرسخت روحانیت و اسلامند، با این عمل خود نتایج شیطانى گرفته و شما را منزوى و کشور را به تباهى مىکشند. دخالت در امور اجرایى، عزل و نصب و امثال اینها به استثناى دخالت کسانى که دولت مستقیماً گماشته است، دخالت غیر مشروع و موجب اختلال در امر کشور و باید از آن اجتناب بشود. من خوف آن دارم که جوانهاى روحانى که مکلف به حفظ آبرو و حیثیت اسلام و روحانیت هستند، به حسب اعمالى که بعضى از آنها و لو با حسن نیت انجام مىدهند، چهره روحانیت و اسلام را غیر از آنچه هست نمایش دهند. من بیم آن دارم که شیاطینى که براى شکست جمهورى اسلامى با قلمهاى مسمومشان نشستهاند تا یکى را صد کنند و اعمال بىرویه اشخاص را به پاى جمهورى اسلامى محسوب دارند، با فریاد وا اسلاما جمهورى اسلامى را مشوه کنند. شکى نیست که دخالتهاى غیر صحیح بعضى از اشخاص که به صورت روحانى درآمدهاند و اشخاص غیر روحانى که خود را بدون هیچگونه صلاحیتى در امور کشورى وارد کردهاند، زیاد هستند. باید مراجع صلاحیتدار از این گونه اعمال شدیداً جلوگیرى کنند و باید نویسندگان و گویندگان ذى صلاحیت در رفع آنها با نصایح برادرانه و انتقاد سالم بکوشند». (صحیفه امام، 14/ 74).
مورد دیگری که موجب دخالت بیجای برخی روحانیون شده و فضای تندروی را در کشور ایجاد کرده بود، سرپرستی کمیتههای انقلاب ازسوی برخی روحانیون بود. با تاسیس کمیتههای انقلاب در اوائل پیروزی و فرماندهی برخی از روحانیت بر این کمیتهها، برخی افرادی که با آنان کار میکردند، فکر میکردند در لوای روحانیت میتوانند به هر کاری دست بزنند. امام با رد صریح این تندرویها، آن را اگرچه ازسوی افراد غیر روحانی اما موجب لطمه به آبروی روحانیت میدانست چرا که رفتار افراد زیردست نیز به پای روحانیت نوشته میشود: «همان طورى که مقام شما و پُست شما، یک پُست شرافتمند بزرگى است، مسئولیتتان هم یک مسئولیت بزرگى است. به همان اندازه که مقام شما بالاست، مسئولیتتان هم زیاد است. اگر یک وقتى مثلاً فرض بفرمایید یک کمیتهاى تحت نظر بعضى از آقایان باشد و در آنجا یک شخص نابابى باشد و یک کارى انجام بدهد که بر خلاف باشد، آنهایى که مىخواهند مناقشه کنند با ما، نمىگویند که یک شخص نابابى در این کمیته بود، آقا خودش خوب است اما آن شخص ناباب این کار را کرد؛ مىگویند آخوندها این کار را کردند! آنها به آخوند نسبت مىدهند نمىگویند که این کمیته این طور است؛ مىگویند آخوند این طور است. حیثیت روحانیت، الآن بسته است به اعمال ما. همیشه بوده اما حالا بیشتر است». (صحیفه امام، 9/509).
عملکرد روحانیون، به نام دین
از نظر امام خمینی اهمیت رفتار روحانیون آن است که کژرویهای آن به نام دین، رسول اکرم(ص)، امام زمان (عج) و اسلام نوشته میشود و این امر گناه آنان را مضاعف و سنگینتر میکند: «روحانیون که نماینده رسول خدا هستند در بین مردم، اگر خداى نخواسته روحانیونى که مدعى این هستند که نماینده امام زمان الآن هستند در بین مردم، اگر خداى نخواسته، از یکیشان یک چیزى صادر بشود که برخلاف اسلام باشد، این طور نیست که فقط خودش را از بین برده، این حیثیت روحانیت را لکهدار کرده. این یک وظیفه بزرگى به عهدهاش هست. روحانى همچو نیست که اگر یک خلافى بکند، بگویند که زید این خلاف را کرده. خلاف روحانى، به اندازهاى که سعه شعاع نفوذش هست، خطایش خطاى بزرگ هست. خطایى است که عفوش در درگاه خدا بسیار مشکل است. براى اینکه این نماینده، یعنى مدعى نمایندگى از طرف امام زمان - سلاماللهعلیه - و اسلام دارد. نماینده امام زمان اگر خداى نخواسته یک قدمى کج بگذارد این اسباب این مىشود که مردم به روحانیت بدبین بشوند» (همان، 11/250).
*امام خمینی: آخوند دیکتاتور نیست و دیکتاتور آخوند نیست
*امام خمینی: روحانیونى که مدعى این هستند که نماینده امام زمان الآن هستند در بین مردم، اگر خداى نخواسته، از یکیشان یک چیزى صادر بشود که برخلاف اسلام باشد، اینطور نیست که فقط خودش را از بین برده، این حیثیت روحانیت را لکهدار کرده است
*امام خمینی: شیاطینى که شما را وادار به این نحو دخالتها مىکنند دشمنان سرسخت روحانیت و اسلامند، با این عمل خود نتایج شیطانى گرفته و شما را منزوى و کشور را به تباهى مىکشند.
*جمهوری اسلامی
|