قیام 15 خرداد 1342 آخرین زنجیره این تحول، قبل از وقوع انقلاب اسلامی است . امام خمینی بارها از قیام 15 خرداد، به عنوان منشأ، مبدأ و نقطه آغازین انقلاب اسلامی یاد کرده و بر شناخت آن تأکید کردند.
جماران: تاریخ معاصر ایران اتفاقات مهم و نقاط عطف چندی را پشت سر نهاده است؛ از جمله جنبش تنباکو، انقلاب مشروطه، نهضت ملی شدن نفت، قیام 15 خرداد. انقلاب اسلامی 1357 را که از مهمترین و حساسترین این نقاط عطف است میتوان برآیندی از این تحولات برشمرد.
قیام 15 خرداد 1342 آخرین زنجیره این تحول، قبل از وقوع انقلاب اسلامی است. امام خمینی بارها از قیام 15 خرداد، به عنوان منشأ، مبدأ و نقطه آغازین انقلاب اسلامی یاد کرده و بر شناخت آن تأکید کردند. نخستین جرقههای انقلاب اسلامی در این قیام زده شد و زمینههای سیاسی، اجتماعی و مبانی فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی در این برهه فراهم گردید.
قیام 15 خرداد 1342
امام خمینی عصر روز 13 خرداد 1342ش که مصادف با عاشورا بود، در مدرسه فیضیه و در میان جمعیت انبوهی از مردم، از شهدای مدرسه فیضیه تجلیل کرده و علیه حکومت و شخص شاه سخنرانی تندی کرد.
این مسأله باعث شد در سحرگاه 15 خرداد 1342، کماندوهای حکومت پهلوی با یورش به منزل امام خمینی در قم، ایشان را دستگیر و به پادگان عشرت آباد تهران منتقل کنند. صبح روز 15 خرداد و پس از اطلاع مردم از دستگیری ایشان، تظاهرات گستردهای در شهرهای مختلف از جمله قم، تهران، ورامین و مشهد برپا شد. حکومت پهلوی برای جلوگیری از گسترش اعتراضات، دست به کشتار وحشیانه مردم زد.
این اتفاقات واکنشها و بازتابهای بسیاری در داخل و خارج از کشور داشت. علما و حوزههای علمیه سراسر ایران، همچنین حوزههای علمیه نجف، کربلا، کاظمین و حتی علمای لبنان را بر آن داشت تا با برگزاری جلسات و صدور اعلامیهها و تلگرافهایی، مراتب اعتراض خود را به این رفتارهای حکومت و حمایتشان از علما و مردم ایران اعلام نمایند. این حمایت گسترده تنها از طرف روحانیت شیعه نبود؛ بلکه علمای اهل سنت را هم به واکنش واداشت.
دانشگاه الازهر مصر از مراکز دینی و علمی است که قدمتی هزار ساله دارد که مرکز اصلی ادبیات عرب و علوم اسلامی اهل تسنن در جهان است. در حوزه دین، این دانشگاه با داشتن یک نظام منسجم و مدرن آموزشی، شخصیتهای علمی ممتازی را تربیت و به جهان اسلام معرفی کرده است. همچنین در عرصۀ سیاسی، پیوسته از عوامل تعیین کننده در صحنه سیاسی کشور مصر و جهان اسلام بوده است.
شیخ محمود شلتوت عالم بزرگ و رئیس وقت دانشگاه الازهر که در مصر بود. او مدافع تقریب و از مؤسسان «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» بود. از جمله اقدامات ارزنده او تأسیس کرسی فقه شیعه جعفری بود که پس از تأسیس دو کرسی فقه حنفی و شافعی در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران در سال 1335ش، به عنوان عمل متقابل انجام شد.
حضور در انقلاب مردم مصر در سال ۱۹۱۹م، مخالفت با اقدام دولت ایران در به رسمیت شناختن دولت اسرائیل در سال ۱۳۲۶ش و اعتراض به سرکوب قیام ۱۵ خرداد در ایران از موضعگیریهای سیاسی وی به شمار میرود.
حادثه 15 خرداد 1342ش، در آخرین ماههای عمر شیخ محمود شلتوت اتفاق افتاد. وی پس از این اتفاق، با تماس و ارسال پیامهایی برای شخصیتهای تأثیرگذار در کشورهای مختلف، این کار حکومت پهلوی را محکوم و پشتیبانی کامل خود را از علما و ملت ایران اعلام کرد.
این اقدامِ وی را میتوان آخرین اقدام مهم و جهانی سیاسی-اجتماعی در زمان حیاتش برشمرد. وی در 21 آذر 1342ش، یعنی 6 ماه پس از قیام 15 خرداد درگذشت.
شیخ محمود شلتوت 5 روز پس از قیام 15 خرداد 1342، طی اعلامیهای از عموم مسلمانان خواست از علمای مجاهد ایران که به جرم دفاع از حق، زندانی شدهاند، پشتیبانی کنند. وی در این اعلامیه از دستگیری علما و اهانت به ساحت مقدس آنان به عنوان داغ ننگی بر پیشانی بشریت نام برد. ترجمه اعلامیه شیخ محمود شلتوت بدین شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم. هذا بیان للناس.
مسلمانان!
ما در آستانه دورهای به سر میبریم که در آن برخی از مردم را زرق و برقهای تمدن و لذتها و تجملات زندگی سرگرم ساخته و از دین غافل گردانیده است؛ در حالی که در شرق و غرب گیتی، دیدگان بسیاری از مردم در جستجوی راه نجات و رستگاری گشوده شده است و بسیاری دلها به روی تعالیم اسلام و روشنایی دل انگیز دین خدا در گشوده و فطرت پاک و سلیمشان، آنان را به سوی اسلام رهنمون گشته است؛ زیرا که بزرگی را در جلالش و آرامش را در بخشایشگری و رحمتش و قدرت را در رهنمودها و درست روی را در ارشادش و عدالت را در نظام و قوانینش یافتهاند.
آری، این رو آوری، معلول سلامت فطرتشان است «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» (روم (30): 30)
در این دوره، جریانهای تبلیغاتی شوم و تجاوزاتی آشکار رخ میدهد که قربانیانش علمای اسلام در ایرانند. آن رادمردانی که به راه خدا میخوانند و از دینش پاسداری میکنند و جرمی جز این ندارند که تعلیمات الهی را باز میگویند.
مسلمانان! اقدام به نجات مظلوم، کاری است که اسلام آن را واجب گردانیده است و رفع زیان و دور کردن خطر و ضرر از مردم رفتاری است که اسلام به آن خوانده و فرض شمرده است و میدانیم که ضروریترین نمونههای اقدام به نجات مظلوم، رفع زیان در مورد کسانی است که به خاطر دفاع از اسلام و ادای وظیفه دینی و جانبازی در راه رسالت الهی به بند و گرفتاری کشیده شده و زیان دیدهاند.
علمای اسلام و روحانیان ایران بارها مورد تجاوز رژیم قرار گرفتهاند و بارها زندانی شدهاند و از انجام وظیفه امر به معروف _ که هر غیرعاجزی بدان مکلف است _ و از وظیفه نهی از منکر _ که بر هر غیرعاجزی واجب است _ باز داشته شدهاند؛ حال آنکه خیر و فواید انجام این دو وظیفه عاید امت اسلام میشود و نتایج فرخندهاش نصیب ملت می گردد؛ زیرا حیات هر ملتی وابسته به اخلاق اوست و شالوده اخلاق را دین خدا _ در مجموعه احکام و آداب و نظامات و تعلیماتش تشکیل میدهد و پرچمداران جنبش تکامل اخلاقی و رهبران معنویت و عناصر مؤثر در این کار، همان علمای اخلاقی هر ملتند که با تبلیغ و رهبری و ارشادشان زمینه و شرایط و عوامل تکامل معنوی او را فراهم میگردانند.
از طرفی شک نیست که تا جان و آزادی علما حفظ نشود و احترام و تکریم درخورشان صورت نپذیرد، از عهده این مهم بر نتوانند آمد. وقتی علمای ملتی از ادای نقش خلاق و اخلاقی خویش بازداشته شدند، حال آن ملت چگونه خواهد گشت؟
بی تردید ارزشهای معنوی بیارزش خواهد شد و آرمانها و نمونههای رهبری پایمال خواهد گشت و انسانیت، معنی و کمال خود را از دست خواهد داد؛ زیرا در طول تاریخ بشر مجاهدت علما، نیروی انگیزنده و توان کارآفرین هر کار بشردوستانه و میهنپرستانه و خیرخواهانه بوده است و تاریخ ملت ایران، خود شاهد زندهای است و این حقیقت؛ آنجا که علمایش گنجینهای از افتخار خدمت و مجاهدت ارجدار و فداکاری و جانبازی در راه خدا و ملت و میهن را در بردارند و تاریخ پرشکوهی در این میدان به ثبت رسانیدهاند.
مسلمانان دست تجاوز بر علمای دین و روحانیان دراز کردن، جنایتی در حق اخلاق است و داغ ننگی بر پیشانی ملت و بر چهره بشریت. آن روز که علمای دین را خوار دارند و اهانت نمایند، فرمان و تصمیم با هوسرانان و کامجویان خیرهسر خواهد بود و با نیروهای تبهکار ویرانگر ضد اخلاق و با صاحبان بنگاههای فساد «فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ» (یونس (10): 32)
هان! به شما مسلمانان هشدار میدهم، به مسلمانان همه کشورها و به ملت مسلمان ایران که این تجاوز و دستدرازی بیشرمانه را به سادگی نگاه نکنید و با تمام نیرو برای نجات علمای ایران از چنگال دژخیمان دیکتاتور ایران مبارزه کنید «وَلَا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ» (هود (11): 113)
به چنین جنایتی تا به حال فقط کسی دست زده است که پاک از دین بریده و از اسلام خارج شده و همه حقوق و احتراماتی را که خدا برای علما واجب گردانیده، منکر گشته است. «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ» (آل عمران (3): 18) که «إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ» (فاطر (35): 28). و من چنین شهادت میدهم که خدایا جنایت دست درازی و تجاوز به پرچمداران اسلام به وقوع پیوسته و کوشش برای رفع ضرر و خطر از پیروان و دوستداران تو بر همه کسانی که به تو ایمان دارند واجب است «نِعْمَ الْمَوْلَی وَنِعْمَ النَّصِیرُ» (انفال (8): 40)
18 محرم 1383 ـ 10 ژوئیه 1963 ـ محمود شلتوت ـ شیخ الازهر»
شیخ شلتوت در بخشی از پیام خود به آیت الله سیدمحمد هادی میلانی بیان داشت: «برای من موجب تأثر است که رهبران دینی در کشور شما مورد تجاوز بیرحمانه قرار گرفتهاند. تأثرات ما را ابلاغ کنید. من و مقامات الازهر با شما در این حادثه اظهار همدردی میکنیم. تجاوزی که به شما شده است، تجاوز به رسالت مقدس علمای دین و تاریخ درخشان خراسان میباشد.»
همچنین در تلگرام وی به حوزه علمیه قم چنین آمده است:
«مدرسین محترم دانشگاه علمیه قم ـ ایران
تجاوز جنایتباری که بر ضد رهبران دینی در کشور شما شده است، برای من و همه مقامات الازهر مایه تأسف گردیده است. ما آن را تقبیح میکنیم. ما به شما طلاب و مردم ایران اطمینان میدهیم که دوشادوش شما در برابر تجاوزی که به شما شده است، ایستادهایم. تجاوز به شما، تعدی بر ضد عقاید مقدسی است که ما به آن معتقدیم و در راه آن میکوشیم.»
مفتی بزرگ الازهر شیخ شلتوت در تلگرام خود به آیتالله سیدمحسن حکیم آورده است: «خصومت و دشمنی با علمای دین در هر جا باشد، دشمنی با مقام رسالت پیغمبر اسلام است که علما حامل بار سنگین آن هستند و در راه تبلیغ و نشر احکام آن انجام وظیفه میکنند. اخبار متواتر حاکی است که در ایران ظلم و ستم به علمای دین ادامه دارد ... شخص من و سایر همکارانم خصوصاً علمای دانشگاه الازهر، خشم و نفرت و انزجار خود را در برابر این فجایع و مظالم بیشمار ابراز میداریم و در این راه استواریم و ثبات و استقامت نشان میدهیم.
آرزومندم که آنجناب احساسات پرشور من و دیگر علمای الازهر را به عموم برادران دینی در ایران اعم از علما، افراد ملت، طلاب و دانشجویان برسانید. جانفشانی و فداکاری علمای نجف اشرف کمتر از ما نیست و غیرت دینی آنها اجازه نمیدهد که مقدسات و معتقدات عزیز ما بدینگونه پایمال شود. تا دم مرگ و تا آخرین لحظههای زندگی، از پشتیبانی دین مقدس اسلام و هواداران آن فروگذار نخواهیم کرد.»
شیخ محمود شلتوت به پیام به علما و مراجع شیعه اکتفا نکرد بلکه طی پیامی به پاپ جان پل ششم، رفتار خیانتبار حکومت شاه با علمای دین در ایران را مورد نکوهش قرار داد و از وی برای فشار به شاه یاری خواست. در تلگرام وی به پاپ آمده است: «ما و شیعیان و همه فرقههای اسلامی که چهارصد میلیون هستیم، از روش رژیم ایران نسبت به مذهب و روحانیت در آن مملکت و ضرب و کشتار و تخریب مدرسه فیضیه متأسف هستیم. چهارصد میلیون مسلمان دنیا از شما میخواهند هنگامی که کِندِی رئیس جمهور آمریکا به نزد شما میآید، موضوع را مطرح کنید و به او یادآور شوید که مردم ایران، همه این اعمالی را که در ایران صورت گرفته و وحشیانه بوده است، از ناحیه آمریکا میدانند. ما مسلمانان راضی نیستیم وجهه آمریکا در میان چهارصد میلیون مسلمان جهان اینگونه وانمود شود.»
شیخ شلتوت طی پیام شدیداللحنی به شاه، مقام روحانی و معنوی عالمان دینی و پیشوایان اسلامی را یادآور شد و تجاوز به مقام آنان را تجاوز و اهانت به ملت دانست. در این پیام که متن آن از رادیو قاهره و برخی خبرگزاریها منتشر شد، خطاب به شاه چنین آمده است: «به نام خداوند و به نام همه مسلمانان جهان. به شما هشدار میدهم که علمای اسلام را از زندان آزاد کنید و به مقام مقدس آنان، که از قداست رسالتی است که در میان مردم به امانت بردوش دارند، احترام بگذارید. ارجگذاری به آنان، احترام به حضرت محمد بن عبدالله (ص) صاحب رسالت و دعوت کننده به حق و طریق مستقیم است و اهانت به مقام آنان، اهانتی بزرگ به امت میباشد.
آنگاه که عالمان دینی و پیشوایان اسلامی خوار داشته شوند، همه ارزشها از میان میرود و قداست خود را از دست میدهد.
باید بدانید که اهانت به علما، برآیندی جز هلاکت ندارد و هلاکت و تباهی، جز یاران حق و داعیان حقیقت و برپادارندگان آن، همگان را فراگیرد.»
خاتمه
شیخ محمود شلتوت از علمای اهل سنت پیشرو در تقریب مذاهب و دفاع از حقوق ملتها بود. دفاع از اسلام و پیامبر _ فارغ از مذاهب مختلف ـ و کرامت انسان را میتوان در گامهای مختلف زندگی او دید.
او مرد بزرگی بود که باید الازهر به داشتن چنین فرزند عالم، فقیه، مفسر و مجاهدی در دامان خود و تقدیم او به امت اسلامی به خود ببالد. نسلهای جدید با فعالیتهای بسیاری از متفکرین و مصلحین ناآشنا هستند. برای نسلهای امروز لازم است که از زندگی این مرد بزرگ آگاهی یابند تا از امثال او الگو بگیرند.