اینکه از نظر تو ای عزیز، ویروسی در حرم نیست «اذیت شدن مردم» را منتفی نمیکند. درست مانند این است که لیوانی پر از آب زمزم را به میان مردمی ببری که فکر میکنند که این لیوان پر از اسید است و هر لحظه ممکن است روی دست و پایشان بریزد. بدون شک چنین کاری مصداق آزار است ولو اسیدی در کار نیست. علاوه بر این، آزار زائران یک «آزار مضاعف» است.
جماران: چندی پیش، شاهد بودم که وقتی در کنار ضریح مطهر امام رضا(ع)، یکی از خدّام از یک روحانی خواهش کرد که ماسک بزند با لحنی خاص گفت: «اگر به امام، معرفت داشتی نمیگفتی ماسک بزن». متاسفانه این روحانیون محترم و کم شمار دو نکته را فراموش کردهاند.
فرض کنیم پزشکان و اکثر روحانیان - که بر تبعیت از متخصصان تأکید دارند – همگی در اشتباهند و در حرم هیچگونه ویروسی وجود ندارد. اکثریت بالای افرادی که به حرم مشرف میشوند ماسک دارند و این نشان میدهد که – درست یا نادرست - از نظر آلودگی ویروسی، تفاوتی میان حرم و غیرحرم قائل نیستند.
نکته مهم این است که افراد دارای ماسک، با دیدن فرد بیماسک (روحانی یا غیرروحانی)، احساس میکنند که احتمال مرگ آنان بر اثر کرونا افزایش مییابد و بنابراین نه تنها آزرده بلکه گاهی عصبانی میشوند. آیا اذیت کردن دیگران از محرّمات قطعی دینی نیست؟ اذیت مؤمن در حدیث قدسی به منزله «جنگ با خدا» خوانده شده است: «قَالَ اَللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: لِیَأْذَنْ بِحَرْبٍ مِنِّی مَنْ آذَى عَبْدِیَ اَلْمُؤْمِنَ» (کافی، ج۲، ص۳۵۰).
اینکه از نظر تو ای عزیز، ویروسی در حرم نیست «اذیت شدن مردم» را منتفی نمیکند. درست مانند این است که لیوانی پر از آب زمزم را به میان مردمی ببری که فکر میکنند که این لیوان پر از اسید است و هر لحظه ممکن است روی دست و پایشان بریزد. بدون شک چنین کاری مصداق آزار است ولو اسیدی در کار نیست.
علاوه بر این، آزار زائران یک «آزار مضاعف» است. ارزش زیارت، وابسته به میزان «حضور قلب» و «خود را در محضر خداوند و امام دیدن» است که نیازمند تمرکز است، تمرکزی که به دست آوردنش سخت است و از دست دادنش آسان. متأسفانه این ماسک نزدن، علاوه بر ایجاد احساس عدم ایمنی، ضایع ساختن حال معنوی زائران را هم به دنبال دارد و لذا آزاری است مضاعف. به قول علامه طباطبایی(ره) بزرگی هر گناه به میزان ظلمی است که در بردارد. سلب حال معنوی زائرانی که برخی از آنان شاید هرگز در عمر خود توفیق زیارت دوباره ای پیدا نکنند ظلم کوچکی نیست.
اما این تمام مساله نیست. لزوم ماسکزدن – ولو کسی آن را نادرست بداند - قانون کشور است و ماسکنزدن یک روحانی (طرفدار نظام باشد یا نباشد) به اعتبار روحانیت آسیب وارد میکند.
بسیاری از مردم بر این باورند که لباس روحانیت در مواقعی مصونیت و تبعیض میآورد و البته پر بیراه هم نمیگویند. مثلا در گزارشهای تلویزیونی تاکنون با هزاران فرد بیماسک مصاحبه شده و در برابر دوربین مورد توبیخ قرار گرفتهاند. کدام روحانی بیماسک مورد سؤال قرار گرفته است؟
البته خبرنگاران حق دارند که از خیر چنین مصاحبههایی بگذرند زیرا نگران اتهاماتی از قبیل «تبلیغ علیه روحانیت» و «تشویش اذهان» هستند در حالی که پخش چنین گزارشی چون نشانه عدم تبعیض است قطعا به نفع روحانیت است.
پس انگیزه این دسته از برادران روحانی از ماسک نزدن در حرم چیست که آنان را هم از «آزار مردم» و هم از «تضعیف روحانیت» غافل کرده است؟ حقیقت این است که با این کار غالبا میخواهند کرامتی را برای امام اثبات کنند و نشان دهند که به طرز معجزهآمیزی در حرم ویروس نیست (چگونه؟ خدا میداند) و حتی برخی ماسک زدن را جفا و توهین به امام میدانند.
اتفاقا - از اندک زائران دیرباور یا علمزده که بگذریم - تمام زائران به درستی باور دارند که در این آستان، خوارق عادات و کرامات عجیبی رخ داده و میدهد که شفای برخی بیماران لاعلاج از آن جمله است. حال، آیا این دسته از روحانیان می خواهند کرامتی از امام را به اثبات برسانند که از شفای افلیج یا نابینای مادرزاد - که عموم زائران به آن باور دارند - اگر کمتر نباشد بیشتر نیست؟ بنابراین نه «ویروس نداشتن» حرم بر معرفت و ارادت زائران میافزاید و نه «ویروس داشتن» حرم به جایگاه امام نزد آنان آسیب میزند.
همچنین ماسک زدن در حرم جفا یا توهین به امام نیست، جفا به امام آنجاست که گمان کنیم مقام ملکوتی امام با باور نداشتن به وقوع یک مصداق از خوارق عادات آسیب میبیند. بسیار محتمل است که یک مرتاض هندی که قطار را با نگاه خود از حرکت باز میدارد بتواند ویروسهای یک محیط را هم از بین ببرد. اما امام کجا و مرتاض بینوا کجا؟!
بهراستی اینان از مقام امام در عالم هستی - که «واسطه فیض خداوند»، «حجت خدا بر زمین»، «صاحب ولایت تکوینی» و «هدایتکننده به هدایت باطنی» بخشی از اوصاف اوست - چه فهمیدهاند که معرفت و احترام به ایشان را با اعتقاد به نبود ویروس در حرم گره زدهاند؟!
بپسندیم یا نپسندیم، زیارت بدون ماسک یعنی «زیارت توأم با آزار» و «تشدید بدبینی نسبت به روحانیت». خوب است این عزیزان پای درد دل برخی خدّام و نیز کادر درمان بنشینند تا بهتر بفهمند که بر سر هیچ چه خونی به دلها کردهاند.