بستن قرارداد با چين در دوره تحريم،خطاست برنامه ۲۵ ساله همکاریهای مشترک ایران و چین یک توافق سیاسی، استراتژیک و اقتصادی میان نظام جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین برای سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران، شرکت ملی صادرات گاز ایران، شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران، زیرساختهای ایران و همکاری نظامی، امنیتی، فرهنگی و قضایی است. ادعای «پترولیوم اکونومیست» آن است که حجم سرمایهگذاری معادل ۲۸۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار آمریکا است. بخش قابلتوجهی از این سرمایهگذاری چینیها طی سال نخست اجرای قرارداد ۲۵ ساله با آنها به صنعت نفت و گاز ایران تزریق میشود و مابقی آن بهصورت مرحلهای و براساس توافق دو طرف از سوی پکن در ایران انجام میشود. این سند بخشی از طرح کمربندی چین است. این توافق در ایران با واکنشها مثبت و منفی مختلفی مواجه شده است. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان ملی» با دکتر بهمن آرمان، اقتصاددان گفتوگو کرده است. دکتر آرمان در این زمینه معتقد است:« چینیها باید حسننیت خود را از اقداماتی که در اقتصاد ایران انجام خواهند داد، نشان بدهند. با توجه به عملکرد پرابهام چین در اقتصاد ایران اگر درباره این قرارداد از طرف دولت ایران و چین شفافسازی صورت نگیرد این مسأله به استخوان لای زخم تبدیل میشود و سودی هم برای ایران به همراه ندارد. چینیها بدونگرفتن امتیازهای ویژه از ایران، ترکیه و عربستان این کشورها را از خود دور نخواهند کرد. این درحالی است که کشورهای ترکیه و عربستان از زیرساختهای اقتصادی مانند ایران برخوردار نیستند. به نظر میرسد چینیها نسبت به منابع نفت و گاز ایران طمع دارند و به دنبال این هستند که از معادن ایران در راستای منافع خود استفاده کنند. در چنین شرایطی منافع ایران نادیده گرفته خواهد شد». در ادامه ماحصل این گفتو گو را میخوانید.
قرارداد ایران و چین در حالی به امضا رسید که گمانهزنیهای مثبت و منفی درباره این قرارداد در سطح جامعه وجود داشت. به نظر شما این قرارداد به چه میزان میتواند منافع ملی ایران را تأمین کند؟
وضعیت این قرارداد به شکلی بود که واکنشهای متفاوتی را در بین اقشار مختلف جامعه به وجود آورد. وضعیت بهگونهای بود که افراد غیرسیاسی مانند هنرمندان سینما، سلبریتیها و چهرههای فرهنگی نیز در شبکه های اجتماعی نسبت به این قرارداد واکنش نشان دادند. مردم نیز چه در سطح جامعه و چه در شبکههای اجتماعی درباره این قرارداد اظهارنظر و حساسیتهای خود را نسبت به آن ابراز کردند. به همین دلیل این سوال در بین افکار عمومی جامعه به وجود آمده که این همه واکنش و حساسیت برای انعقاد یک قرارداد به چه دلیل است؟ بنده معتقدم نحوه عملکرد چینیها در اقتصاد ایران میتواند مبنایی برای این همه حساسیت در جامعه باشد. واقعیت این است که مردم ایران نسبت به تمامیت ارضی و یکپارچگی سرزمینی خود حساس هستند. نمونه بارز این اتفاق نیز در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران وجود داشت که اقشار مختلف مردم در آن مشارکت داشتند. درباره این قرارداد نیز این شائبه مطرح شده بود که بخشهایی از جزایر ایرانی قرار است در اختیار چینیها قرار بگیرد. شائبههایی که البته از سوی دولت به صورت رسمی تکذیب شد. از سوی دیگر عنوان شده بود قرار است نیروهای امنیتی چینی امنیت این سرمایهگذاری را در خاک ایران برعهده بگیرند که این شایعه نیز تکذیب شد. با این وجود انتشار این شایعات حساسیت مردم را نسبت به این قرارداد افزایش داد. البته واکنشها در این زمینه ادامه دارد و باعث شده صداوسیما چند برنامه در این زمینه پخش کند تا از حجم نگرانیهای مردم کم کند. به طور سنتی روسها هیچگاه نسبت به توسعه اقتصادی ایران روی خوش نشان ندادند .این مسأله تنها به دوران پس از انقلاب ارتباط ندارد؛ بلکه در دوران قبل از انقلاب نیز این وضعیت وجود داشت. روسها در همان زمان نیز مایل نبودند یک کشور ثروتمند مانند ایران به توسعه صنعتی و اقتصادی دست پیدا کند تا به یک قدرت صنعتی بزرگ تبدیل شود. به صورت طبیعی یک قدرت صنعتی و اقتصادی بزرگ از قدرت سیاسی و چانهزنی بیشتری نیز در سطح منطقه و جهان برخوردار خواهد بود. در گذشته روسیه چند سال پیش توافقی با ایران امضا کرد که بر مبنای آن قرار بود راهآهن گرمسار به اینچهبرون در مرز ترکمنستان به شبکه راهآهن میانه متصل شود تا زمینه ترانزیت کالاهای صادراتی و وارداتی جمهوریهای تازه استقلال یافته شوروی سابق را فراهم سازد؛ ساخت نیروگاه1400مگاوایتی در بندرعباس که ایران به آن نیازمند است. علاوه بر این راه اندازی نیروگاه رامین در اهواز و شهید منتظری در اصفهان که در زمان شوروی سابق ساخته شدند. با این وجود روسیه با بهانه قرار دادن تحریمهای ترامپ از تعهدات خود سر باز زد. این در حالی است که روسیه حاضر نیست جایگاه خود را در ترانزیت آسیای میانه به ایران واگذار کند. این در حالی است که پس از فروپاشی شوروی، روسها رویکرد دیگری در پیش گرفتند و این کمکها را انجام ندادند. رویکرد چینیها نیز تا حدود زیادی مانند روسیه است.
چرا عملکرد چینیها در اقتصاد ایران سبب حساسیت افکار عمومی جامعه نسبت به آنها شده است؟
رویکرد چینیها در اقتصاد ایران تا حدود زیادی مانند روسیه بوده است. شاید شاخصترین عملکرد چینیها در اقتصاد ایران مربوط به فعالیت مشترک این کشور با ایران در حوزه نفتی آزادگان در غرب کارون است که با عراق مشترک است. پس از اینکه ژاپنیها بهرغم قراردادی که با ایران امضا کرده بودند از ایران خارج شدند، چینیها فعالیت خود را در این پروژه آغاز کردند. چینیها به دلیل برخی مسائل خاص قادر به انجام کار نبودند و به همین دلیل دولت ایران قرارداد آنها را لغو کرد. پس از مدتی نیز مشخص شد چینیها نقشههای این حوزه نفتی را که بخشی از آن در عراق قرار دارد، به تعبیری بردند و پس از مدتی در عراق با این کشور قرارداد جدیدی امضا کردهاند. درباره پالایشگاه آبادان نیز چینیها متعهد بودند در یک قرارداد سنگین، مبلغ4/2میلیارد دلار از ایران بگیرند و پالایشگاه آبادان را نوسازی کنند. با این وجود پس از تحریمهای بینالمللی چینیها از این پروژه خارج شدند و در شرایط کنونی در پالایشگاه آبادان فعالیتی ندارند. مورد دیگری که باعث نگرانی شده و حتی شرکتهای ساختمانی ایران نسبت به آن معترض هستند شیوه عملکرد چینیها در ساخت سد نسبتأ بزرگ طالقان است که قرار بود چینیها به همراهی پیمانکاران ایرانی آن را به سرانجام برسانند. با این وجود در عمل چینیها پیمانکاران ایران را کنار گذاشتند و حتی رانندهها و خدمه خود را نیز از چین آوردند. مورد دیگر راهآهن بجنورد به گرگان است که چینیها برای انجام آن مبلغی در حدود9 میلیارد یورو یعنی مبلغی به اندازه تونل زیردریای مانش که به عنوان بزرگترین پروژه ساختمانی قرن بیستم نامگذاری کردهاند، به ایران پیشنهاد دادند. این مبلغ بالا نیز به دلیل تحریمهای ایران بود. این مبلغ چندان استانداردهای جهانی همخوانی نداشت و دولت ایران زیر بار انجام آن نرفت. قطار تندروی تهران به قم و اصفهان که400 کیلومتر است، به عنوان نخستین قطار تندرو در ایران دیگر پروژهای بوده که قرار بود چینیها در ایران انجام بدهند. با این وجود این پروژه نیز نیمهکاره متوقف شده و هنوز به نتیجه نرسیده است. مورد دیگر ساخت بزرگترین کارخانه کاغذ از ضایعات نیشکر در جنوب اهواز است که در این زمینه نیز عملکرد چینیها مناسب نبوده است. پروژه بزرگ دیگری که در بخش صنعت قرار است بین ایران و چین انجام شود پروژه نورد گرم شماره دو فولاد مبارکه است که این پروژه نیز به سرانجام مناسبی نرسیده است. علاوه بر آن چینیها از پروژه قطار تندروی تهران به مشهد نیز بنا به دلایل واهی خارج شدند. به دلیل عملکرد ضعیف و معنادار چینیها در اقتصاد ایران این پرسش همواره مطرح است که چرا در چنین شرایطی باید قرارداد مهمی با این حجم از سرمایهگذاری بین ایران و چین منعقد شود.
وزیر خارجه چین قبل از سفر به ایران برای امضای این قرارداد به عربستان و ترکیه نیز سفر کرد. هدف چینیها از این سفرها در آستانه قرارداد با ایران چه بود؟
وزیر خارجه چین در این سفرها از سه قدرت بزرگ خاورمیانه بازدید کرد. نکته مهم در این زمینه این است که بهرغم اینکه حجم اقتصاد عربستان و ترکیه از ایران بیشتر بوده و ارتباط اقتصادی این دو کشور با چین بیشتر از ایران است اما این دو کشور هیچ قرارداد بلندمدتی با چین منعقد نکردهاند. اینکه چرا در سفر سوم به ایران اقدام به انعقاد یک توافق25 ساله و بلند مدت شد که کمتر اتفاق میافتاد، جای پرسش است. این ابهامات نیز باعث نگرانی شده است. این نگرانیها این شائبه را در بین مردم جامعه به وجود آورده که چینیها در موقعیت ضعیف اقتصادی ایران، که بر اثر تحریمهای بینالمللی ایجاد شده چنین قراردادی را منعقد کردهاند. مردم گمان میکنند چینیها از این موقعیت سوءاستفاده کرده و امتیازات ویژهای از ایران گرفتهاند. دولت ایران نیز در این دوران هیچگونه اطلاعرسانی و شفافسازی درباره مفاد این قرارداد انجام نداده است. این اقدام دولت نیز به افزایش شایعهها و شائبهها دامن زده است. این در حالی است که وزیر خارجه ایران عنوان میکند این قرارداد جنبه عملی پیدا نمیکند مگر اینکه ایران به افایتیاف بپیوندد. در نتیجه ملغمهای از این ماجرا در سطح جامعه ایجاد شده است. بنده معتقدم در چنین شرایطی مهمترین نکتهای که وجود دارد شفافسازی درباره مفاد و ماهیت واقعی این قرارداد است. از سوی دیگر چینیها باید حسننیت خود را نسبت به این قرارداد نشان بدهند. این در حالی است که تاکنون در مراودات اقتصادی و تجاری ایران و چین هیچگونه عملکرد مثبتی مشاهده نشده است. در پروژه تهران- شمال نیز ما مشاهده کردیم بهرغم اینکه چینیها امتیازات زیادی در اختیار داشتند اما این پروژه را نیمهکاره رها کردند. در نهایت نیز در دولت آقای روحانی این شرکتهای ایرانی بودند که این بخشی از این پروژه را به نتیجه رساندند و این پروژه استراتژیک راهاندازی شد.
*آرمان ملی
|