تاريخ انتشار: 04 فروردين 1400 ساعت 12:10:37
یادداشتی از حاج حسن وفایی

بسم رب الشهدا و الصدیقین

وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ


شهادت را هنر مردان خدا می دانستیم و همه شاهدیم و شهادت می دهیم که یکایک عزیزان سفر کرده حائز ویژگی و صفاتی بودند و شدند که حتما سزاوار دوری از مرگ و نیستی و دریافت حیات طیبه شناخته شوند که همجواری با ذات احدیت جز با حیات طیبه میسر نبوده و نیست.
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا
بندگانی مقرب و صاحب ایمان و پایبند به صداقت ، امانت و وفای به عهد که جز رستگاری راهی پیش رو ندارند و بسیاری که باید بسیار بمانند تا شاید به لطف و کرمش در مسیری بسیار طولانی و پر مشغله به قدر لحظه لحظه زندگی سلامت و سعادت را جستجو کنند.
عزیزان همسال مسجد و محل سایر شهدای معظمی چون حسین وفائی ، پرویز هاشملو ، یوسف رزاقی و بسیاری دیگر از دوستان و همراهان دوران انقلاب ، بسیج و دفاع مقدس را به خاطر داشته باشند . جوانانی مومن که ایمان تنها یکی از وجوه ارزشمند وجودشان بود . جوانانی که جز به پاکی ، صداقت ، امانتداری ، درستی ، تدین ، اخلاص ، مجاهدت ، ازخود گذشتگی و... شناخته نمی شدند . جوانانی که از گروه ملائک نبودند اما به اراده خود به تقربی دست یافتند تا شایسته مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا و  بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ شناخته شوند.
پدرم عباس آقا وفائی کارگری ساده بود که مردم محل به ایمان ، تدین ، پاکدستی ، امانتداری ، صداقت ، سلامت و شاید در یک کلام مردانگی می شناختند . پدری که علی رغم بضاعت بسیار ناچیز مالی از نوجوانان و جوانان غافل نبود و با برپایی خیمه امام حسین در منزل کوچکمان به خدمت خاندان رسول مکرم (ص) عرض ارادت داشت . پدری که هرگز لقمه نانی شبه ناک بر سفر نیاورد و از بخشش دارایی بسیار ناچیز زندگی به نیازمندان دریغ نکرد.
پس از فوت پدرم در ۲ فروردین ۵۰ ، حسین در کنار سایر برادران و مادر ، ناچار از تلاش و کار برای ایجاد امکان امرار معاش خانواده بود و خانواده زندگی توام با سختی را متحمل شد . بیاد ندارم هیچ تابستان و دوران تحصیلی را در حال کار و کسب درآمد برای خانواده نبوده باشیم ، اما از پدر و مادر آموخته بودیم که زنگی پاک بی زحمت نخواهد بود و به لطف باریتعالی چهار برادر در تمامی دوران اشتغال به ایمان و پاکدستی و امانتداری و صداقت شناخته می شدیم که شاید برای فرزندان مردی چون مرحوم عباس آقا که برخی دوستان هیئت و مسجد پدرم را دیده و می شناختند کار و ویژگی خاصی نبود . همواره می اندیشیدم که اگر با شهادت به مرتبت و موقعیت مرحوم پدرم برسیم حتما سعادتمند خواهیم بود.
حسین روحی آرام داشت ، اخلاقی ستودنی و به رفتاری متین شناخته می شد .ب رخلاف آرامش رفتاری اما بسیار پر تلاش و در عرصه بسیج ویژه فعال و پیگیر بود . گروه مقاومت ویژه قدر به واسطه حضور تعدادی از عزیزان همراه از جمله شهید حسین و پرویز شکل گرفت . گروه مقاومتی خاص که با بخش ویژه و متمایزی در سپاه مرتبط و فعالیت می کرد . دوستانی که تماما در همان دوران به کسوت مربی درآمده و در زمینه آموزش تخصصی نیروهای بسیج و در ارتباط با سپاه فعالیت می کردند.
شهید حسین و پرویز نازنین دو جوان محجوب و پرتلاش گروه مقاومت قدر بنابر صلاحدید مسئولان ذیربط سپاه باید در قالبی پوششی به دو گروهک چپ و نفاق نزدیک و تحت عنوان فعالیت به کسب اطلاعات مشغول بودند و برخی از اهالی محل هم طبیعتا حسین و پرویز را در چنین شرایطی دیده بودند.
اعضای گروه مقاومت قدر پس از پایان تحصیل تماما جهت عضویت در سپاه اقدام کردند و در روندی طبیعی پذیرش انجام و در بخش های تخصصی مشغول به کار شدند حسین و پرویز هر دو در مراحل پذیرش و تحقیق به دلیل فعالیت در گروهک چپ و نفاق مورد سوظن قرار گرفته و مقرر بود پرونده گزینش مجددا با استعلام از واحد اطلاعات بررسی شود که با اعزام دو هر به جبهه و شهادت حسین در فتح المبین و شهادت پرویز در بیت المقدس قصه گزینش تمام شد.
پس از مدتی چند تن از برادران گزینش به منزل و پیش من آمدند ضمن تشریح جریان گزینش توضیح دادند که براساس گزارش مردمی در مورد مشاهده فعالیت حسین و پرویز در حواشی گروهک چپ و نفاق مراحل گزینش به مشکل خورد و سوالات مکرر ما از دو بزرگوار برای توضیح به جایی نرسید تا اینکه پس از مدتی پاسخ استعلام از واحد اطلاعات مبنی بر ماموریت محوله به دو برادر عزیز به دست ما رسید که بعد از شهادت بود.
عزیزان گزینش در بخش مصاحبه و تحقیق اشک می ریختند و بزرگواری و رازداری این دو مرد را می ستودند که حتی به رغم زیر سوال بودن اعتبار ، شخصیت و باورشان حاضر نشدند بدون کسب اطلاع از واحد مربوطه نسبت به افشاء ماموریت محوله اقدام کنند . روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد
تصور می کنم بزرگترین موهبت الهی به اهل بهشت همان موقعیتی است که باریتعالی در آیه ی شریفه ی ۱۶ سوره مبارکه واقعه به مومنین اهل سبقت در ایمان وعده فرمود مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ که وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ در بهشت همنشین هم خواهند بود و با هم گفتگو و معاشرت خواهند کرد که همواره شهیدام معظم حسین وفائی و پرویز هاشملو را مشمول و مصداق این آیات می شناسم.

  تعداد بازديدها: 3952
   


 
06 فروردين 1400   
pdnv

روحشان شاذ و خدا حق آنها را بر ما حلال کند و به عصمت زهرای اطهر (س) قیامت شرمنده امام وشهدا و خانواده های داعدارشان نشویم یادشان گرامی و راهشان پر رهرو




این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=89063
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.