اعتقاد برخی کارشناسان و صاحب نظران بر این است که فضای مجازی دنیایی متفاوت و متمایز با فضای واقعی و حقیقی است ولی از مصوبه اخیر مجلس چنین به نظر میرسد که نمایندگان مجلس پیش فرض خودشان را بر این بنا نهادند که فضای مجازی متفاوت از دنیای واقعی نیست و به همین دلیل هرآنچه که در حوزه «صدا» و «سیما» تولید میشود میبایست تحت نظارت سازمان «صداوسیما» باشد و از نظرات و تصمیمات این سازمان تبعیت کند.
یک استاد دانشگاه در حوزه مطالعات رسانه با انتقاد از مصوبه مجلس درباره اختیارات صداوسیما در نظارت بر فضای مجازی، می گوید «صداوسیما چه تاجی بر سر فرهنگ کشور زد که حالا قرار است بر سر فضای مجازی بزند؟»
دکتر عبدالله گیویان در گفتوگو با «انتخاب» با اشاره به مصوبه اخیر مجلس مبنی بر واگذاری نظارت بر فضای مجازی به سازمان صداوسیما گفت: اعتقاد برخی کارشناسان و صاحب نظران بر این است که فضای مجازی دنیایی متفاوت و متمایز با فضای واقعی و حقیقی است ولی از مصوبه اخیر مجلس چنین به نظر میرسد که نمایندگان مجلس پیش فرض خودشان را بر این بنا نهادند که فضای مجازی متفاوت از دنیای واقعی نیست و به همین دلیل هرآنچه که در حوزه «صدا» و «سیما» تولید میشود میبایست تحت نظارت سازمان «صداوسیما» باشد و از نظرات و تصمیمات این سازمان تبعیت کند.
این استاد حوزه رسانه، ادامه داد: به نظر من از مصوبه مجلس چنین به نظر میرسد که تصمیم آنان برای انحصارگرایی صداوسیما بر تولیدات سمعی و بصری است و در همین راستا نیز فضای مجازی جزیی از دنیای واقعی محسوب شده است.
وی با طرح این پرسش از نمایندگان مجلس که تاکنون صداوسیما چه تاجی بر سر فرهنگ کشور گذاشته که قرار است فضای مجازی نیز در انحصار این سازمان قرار بگیرد، تصریح کرد: آیا تاجی که صداوسیما بر سر فرهنگ کشور گذاشته کفایت نکرده که حالا با این مصوبه دنبال انحصار دیگری برای صداوسیما هستید؟ صداوسیما اگر امکانات و توانایی و توانمندی لازم را در تولید محتوای سمعی و بصری دارد، شاید بد نباشد تا آنچه را که دارد به ارتقای کیفیت محصولات خودش اختصاص دهد و سپس به سراغ فضای مجازی برود.
این استاد دانشگاه با انتقاد از نگاه جزیرهای و انحصاری در حوزه رسانه، گفت: ظاهر اتفاقات چنین به نظر میرساند که همگی باید از یک سلیقه و مشی واحد تبعیت کنند و در این میان حتی امکان نوآوری و تجدیدنظر در قوانین و ساختارها وجود ندارد و هر پدیده جدیدی و هر نوآوری در این ساختار و قوانین محکوم به «رد» شدن و «نه» شنیدن است و فقط باید یک سلیقه و مشی واحد بر همه چیز حاکم باشد که قطعا چنین رویکردی نه راهکار مناسبی خواهد بود و نه عواقب و نتایج خوبی خواهد داشت. چنین رویکردی زمانی شکل میگیرد که ما درک و شناخت درستی از موضوعات از جمله بحث فضای مجازی نداشته باشیم.
گیویان با طرح این پرسش که اگر فرضا بتوانیم با نظارت صداوسیما محتوای سمعی و بصری را در فضای مجازی کنترل و فیلتر کنیم، نسبت به محتواهای خارجی و دور از دسترس صداوسیما چه رویکرد و راهکاری را میخواهیم اجرایی کنیم، گفت: دوستان که محتوای سمعی و بصری خارجی را نماد شومی و بدی تصور میکنند، چگونه میخواهند با این مصوبه اخیر جلوی آن را بگیرند؟ امروز که ما در دوران مدرن و تکنولوژی هستیم و رفته رفته شاهد پیشرفت ماهوارهها و اینترنت هستیم، چگونه میتوان با این مصوبه جلوی این حجم بالا از اطلاعات و محتواهای بصری و سمعی را گرفت؟
وی افزود: این رویکردی که ما در پیش گرفتیم مانند همان رویکردی است که برخی کشورها دائما جلوی رسانهها و وسایل ارتباطی جدید اتخاذ میکنند که همیشه چند قدم عقبتر از جهان بوده و به معنای دیگر یک رویکرد رو به عقب و درجا زدن محسوب میشود. به ویژه آنکه در دنیای امروز امکان دسترسی به محتواها بهتر و بیشتر شده است و برهمین اساس باید اذعان کرد که مصوبه اخیر مجلس و ایجاد رویکردهای ممنوعیتزا و محدودکننده صرفا یک جور نمایش تبلیغاتی در حوزه فرهنگ محسوب میشود و نه بیشتر.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: توصیه من به آقایان این است که به جای انرژی گذاشتن و تمرکز کردن بر روی مسائل این چنینی که به عنوان مثال فضای مجازی را در انحصار صداوسیما قرار بدهیم، بهتر است بر ظرفیت و توانایی خودمان تمرکز کنیم تا بتوانیم با تهیه محتواهای بهتر و مناسب مردم را به جای گرایش به سمت آثار ضعیف و مبتذل خارجی ، به سمت محتواهای مناسب و سازگار با فرهنگ و ارزشهای خودمان جذب کنیم. امیدواری من این است که روزی به یک بلوغ فرهنگی برسیم و به جای ساخت سدها و ممنوعیتها به دنبال رقابت و جذب مردم باشیم.
گیویان در پاسخ به این پرسش که چرا طی دهههای گذشته به جای تمرکز بر تقویت محتواهای داخلی و ایجاد آزادی رسانهها و شبکههای اجتماعی مدام بر رویکرد فیلترینگ و محدودیت تاکید داشتیم تا بارها و بارها شکست در این مسیر را تجربه کنیم، گفت: این مساله دلایل مختلفی دارد که یکی از مهمترین دلایل مرتبط با این مساله عدم درک و شناخت درست از موضوعات است. اینکه اگر رسانه چیزی گفت حتما موثر خواهد بود و با همین تصور درصدد اجرای فیلترینگ و محدودیت برآمدیم، یک تصور و رویکرد غلط و باطل است. متاسفانه برخی دوستان درگیر تصورات غلط هستند.
وی افزود: فضای مجازی شرایط خاص خودش را دارد و دوستان تصور میکنند که دربرابر این پدیده باید یک عمل تدافعی را در برابر یک اتفاق و عمل تهاجمی تدارک ببینند. ما فکر میکنیم که باید به فعل منفی در برابر همه پدیدهها به ویژه پدیدههای ارتباطی رفتار کنیم. زمانی علیه دوچرخه، زمانی علیه بلندگو، زمانی علیه ویدئو، زمانی علیه ماهواره و .... همین رفتار را داشتیم. این به یک عادت و سنت برای ما بدل شده است. ما فکر میکنیم که به هرچیزی در قدم اول باید «نه» بگوییم و بعد که به ناتوانی خودمان رسیدیم، آن را نادیده بگیریم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: یک زمانی به پشت بام خانهها میرفتند و دیشهای ماهوارهای را جمع میکردند، حالا چه اتفاقی افتاد؟ حالا آن را نادیده میگیرند. اشکال کار ما این است که به جای تمرکز و نگاه به عوامل درونی مشغول عوامل خارجی و بیرونی شدیم. ما متاسفانه به ظرفیتهای داخلی خودمان بیاعتنایی میکنیم و به همین دلیل است که دچار یک رویه باطل و اشتباه شدیم.