اين بار ادلب؛ روياي اردوغان جاه طلب! تنشها میان ایران و ترکیه؛ این آغازی جدید برای اتفاقات در خاورمیانه است. بعد از صلح ابراهیم و بهبود رابطه اعراب و اسرائیل، اینبار تنش در سوریه و رابطه ایران و ترکیه .شاید سرآغاز جدید این تنشها در جنگ قرهباغ میان آذربایجان و ارمنستان و پایان آن به سود آذربایجان بود؛ جنگی که البته در ابتدا با اشتباه عجیب استراتژیک ایران و حمایتهای کشورمان از آذربایجان، کلید خورد. بیانیه چهار امامجمعه ضد ارمنستان، اظهارات امثال علیاکبر ولایتی دراینباره و انفعال دیپلماسی و سیاست وزارت خارجه، همه و همه باعث آن شد تا ایران حامی یک کشور در یک جنگ قلمداد شود که البته نتیجه این اشتباه هم بعدها خودش را نشان داد. با پیروزی آذربایجان که با حمایتهای تمام و کمال اردوغان رقم خورد، عملا او دوباره رویای قدیمیاش را زنده کرد؛ احیای امپراتوری عثمانی .
تهدیدی به نام بشار اسد
اظهارات اردوغان در جشن پیروزی در قرهباغ بسيار هشدارآميز بود. او همان موقع روی سخنش را به سمت ایران چرخاند و البته که از سخنانش بوی تهدید و نفاق میآمد. خليفه اردوغان(!) در سخنرانياش در آذربايجان به مناسبت به اصطلاح پيروزي در جنگ قرهباغ بخشهايي از ترانه «آراز، آراز» را خواند. در بخشي که خوانده شد اشارهاي به رود ارس شده است. رود ارس مرز ميان آذربايجان ايران و کشور آذربايجان است و در اين ترانه بر دو تکه شدنش با ظلم اشاره ميکند. اردوغان در سخنرانياش ميگويد که ارس بهزودي قدرت ميگيرد و اين يعني تحريک جنبشهاي پانترکيست داخل ايران. حزب اردوغان یعنی عدالت و توسعه در اين چند سال بهخصوص بعد از انتخابات شهرداري و عدم اقبال مردم به آن، در موضع ضعف قرار گرفته بود اما از قرار معلوم که جنگ قرهباغ نشاط و البته توهم دوبارهاي به اردوغان داده است. اردوغان که سالهاست سودای عثمانیگری در سر میپروراند و آرزومندانه رویای گستردن بساط «حریم سلطان» خویش را در پلکان کاخ قدرت دارد و دل به فرمانروایی دوباره بر شرق دور، بالکان و آسیای میانه بسته است، البته که در این سالها حال و روز خوشی نداشت تا اینکه دوباره قرهباغ و بعد هم ادلب سوریه جان دوبارهای به او بخشیده است. ادلب امروز تبدیل به محلی برای تنشهای حتی نظامی ایران و ترکیه شده است. آنچه مسلم است اینکه در سالهای اخیر اردوغان بسیار آرمانگرایانه و جاهطلبانه یکسری اشتباهات راهبردی را، هم در سیاست داخله و هم در سیاست خارجه خود نشان داد، این عمل او باعث شد تا آن نقشی که اردوغان در دنیای اسلام بازی میکرد به یک نقش منفی تبدیل شود و اوج منفی شدن این نقش در سوریه بود. اردوغان در کنار تهدیدها و اختلافات داخلی که در کشور با آن دست به گریبان است، بیمهای دیگری را هم از ناحیههای مختلف در کنار خود احساس میکند؛ تهدیدی به نام بشار اسد، رابطه «پکک» شاخه نظامی ترکیه و ارتباطش با «پید» شاخه سیاسی حزب دموکرات خلق در سوریه. با همه این احوال، اسب اردوغان همچنان بر زمین تهدید و قدرتنمایی میتازد و اردوغان، افسار هدایت را بر دست گرفته تا شاید بتواند از موانع بیشمار روبهرویش عبور کند. هرچند شاید سرانجامش این باشد تا هم از آن اسب بیفتد و هم از اصل. آنچه مسلم است اینکه این روزها اردوغان روابطش با ایران خوب نیست. ترکیه در حال حاضر در موارد مختلف با ایران اختلاف نظر اساسی دارد؛ نخست در بحث سوریه که ایران از بشار اسد حمایت میکند ولی ترکیه آرزوی رفتن اسد را داشت، دوم ورود روسیه به جنگ سوریه. سوم هم شخص اردوغان است، او معمولا حرفهایی میزند که با منافع ملی ما همخوانی ندارد، صحبتهای وی معمولا بوی توسعهطلبی میدهد، مثل حرفهایی که درباره یمن مطرح کرد و گفت ایران در یمن دخالت میکند! اینها مواضعی است که خوشایند ایران نیست. امروز اما ادلب، دو طرف را وارد تقابل عملی کرده است؛ موضوعی که نشان میدهد تمام آن نشستهایی که با عنوان آستانه مطرح میشد یک شکست تمامعیار بوده است.
شکست آستانه
صباحزنگنه کارشناس مسائل خاورمیانه دراینباره به «آرمان ملی» میگوید: ترکیه پروندههای متفاوتی دارد، بساطش در سوریه و خواست الحاق استان ادلب به کشور ترکیه اکنون به هدف او تبدیل شده است. قطعا ایران و دولت سوریه و روسیه با این موضوع مخالف هستند و اساسا ترکیه با سه کشور در این موضوع اختلافنظر دارد و در عمل هم این سه کشور بارها و بارها اعلام کردند ترکیه باید دست از این کار بردارد. از طرف دیگر، ترکیه در شرایط فعلی که ترامپ کنار گذاشته شده شاهد اخطارهای بایدن به خود است، بایدن رفتار اردوغان را مناسب ندانسته و تنشهایی بین ترکیه و آمریکا درگرفته است؛ از همین رو ترکیه به فکر این است تا مسالهای جدید در روابط بین ایران و آمریکا ایجاد کند تا همان فشارهای قبلی بر ایران تداوم بیابد و فشار بایدن بر او کاهش پیدا کند. از طرف دیگر، عربستان هم که با ترکیه اختلاف داشت، نگران نزدیکی بایدن به ترکیه شده است. البته این نزدیکی نه بهخاطر مسائل بنیادی بلکه صرفا به این دلیل است که این کار ایران را ناراضی و فشار به تهران را مضاعف کند. زنگنه میافزاید: اقدام بعدی ترکیه توسعهطلبی در بحث قفقاز جنوبی است که شامل آذربایجان، ارمنستان و گرجستان نیز میشود. در این مورد ترکیه گروههای تکفیری مسلح را از جاهای دیگر آورده و در این منطقه قرار داده و از آنها حمایت میکند. وی درباره نشستهای متعدد آستانه اظهار میکند: عملا این نشستها شکست خورده و ممکن است آثار سوء آن شامل حال همه کشورها بشود. زنگنه میگوید: علت تنشهای دولت فعلی اردوغان ناشی از انتخاب ضعیف در انتخابات گذشته شهرداریها هم هست که حزب اردوغان در استانبول و شهرهای مهم شکست خورد، اکنون بیم آن میرود تا او در انتخابات پارلمان هم افت بکند. او تلاش دارد تا با تحریک انگیزههای ملی و کشورگشایی، احزاب دیگر را به سمت خودش بکشاند. پشت اغلب این تنشها و بحثهای سیاسی و تبلیغاتی، گریز از مشکلات خانگی اردوغان است. وی ادامه میدهد: اما قطعا مصلحت ایران و ترکیه در جنگ نیست و نیاز به تفاهمی جدی است.
*آرمان ملی
|