«صحنه را خالي کردن که هنر نيست» اين جمله مرد آشنايي است، مردي که بارها نشان داد فشار مخالفان را تحمل ميکند اما يک گام در مسير کمک به حل مشکلات عقبنشيني نميکند. عملکرد و رزومه اسحاق جهانگيري چنان است که روساي دولتها هيچگاه نتوانستند در چينش کابينه از کنار نام او عبور کنند چنانکه در دولت آيتا... هاشمي استاندار اصفهان بود و پس از آن هم وزير صنايع و معادن دولت اصلاحات شد. در دولت روحاني هم تا به امروز معاون اول است. در اذهان همگان هست که جهانگيري هيچگاه در انتظار پست و مقام نبود بلکه تواناييها و تدابيري که براي بهبود شرايط کشور داشت او را به برگ برنده دولتها تبديل ميکرد و روساي دولتها نميتوانستند از اين ظرفيت بهراحتي چشمپوشي کنند. اما از سوي ديگر برخي بودند که بهرغم اعتراف به جايگاه و تواناييهاي جهانگيري، او را سد راه خودشان ميدانستند و در آرزوي کنار رفتن جهانگيري از سمتهاي کليدي در دولتها بودند. هجمهها به جهانگيري زماني افزايش پيدا ميکند که بيم نقشآفريني او وجود دارد مانند روزهاي اخير که جرياني از کانديدا شدن او براي انتخابات رياستجمهوري هراس دارند و ميخواهند شخصيت او را در نزد افکار عمومي تخريب کنند، بنابراين پيام ميدهند از دولت روحاني کنارهگيري کن تا مردم به تو راي دهند!
کنارهگيري نميکنم
«جهانگيري کنارهگيري کند» اين جمله دوستداشتني مخالفان دولت است، چراکه ميدانند تا زمان حضور او در کنار رئيسجمهور نميتوانند ضربه اساسي به روحاني و کابينه وارد کنند. اسحاق جهانگيري اخير گفته است: «از همان سال 1396 عدهاي بهدنبال آن بودند که نگذارند دولت کارهايش را انجام دهد و بهدنبال زدن دولت بودند. در آمريکا هم رئيسجمهوري روي کار آمد که فشارها را تشديد کرد و جنگ اقتصادي تمامعياري عليه ما به راه انداخت. با تمام اين مشکلات تلاش کرديم نگذاريم زندگي مردم از هم بپاشد و اقدامات زيادي براي بياثر کردن تحريمها انجام شد. در اين مقطع برخي به من ميگفتند وقت کنارهگيري است، اما معتقد بوده و هستم اگر بتوانيم گرهي از مشکلات مردم باز کنيم نبايد عرصه را خالي کرد. صحنه را خالي کردن که هنر نيست.» آنچه جهانگيري بيان کرد يعني مخالفان دولت از خواب حذف او بيدار شوند، چراکه جهانگيري شخصيتي نيست که مانند برخي مسئولان بهويژه در دولت قبل، يکشبه به جايگاهي رسيده باشد. او پلههاي ترقي را يکي پس از ديگري طي کرد و طي اين دوران تجارب زيادي کسب کرد که عامل موفقيتش است. شايد جالب و قابل تامل باشد که مخالفان جهانگيري بدانند پدر مرد کرماني کارگر معدن کروميت آبدشت (از معادن توابع اسفندقه) بود و اسحاق جهانگيري پس از انقلاب 1357، در سال 1358 در جهاد سازندگي ريگان کار خود را شروع کرد که بعد از مدتي بهعنوان مسئول جهاد سازندگي جيرفت مشغول به کار شد. عملکرد و خدمت او در جهاد سازندگي به نحوي بود که مردم جيرفت او را بهعنوان نماينده خودشان به مجالس دوم و سوم فرستادند يعني جهانگيري در فاصله سالهاي 1363 تا 1370 در دورههاي دوم و سوم مجلس، نماينده جيرفت بود. براي جهانگيري تنها سازندگي اهميت دارد و برايش مهم نيست در چه جايگاهي باشد، زيرا رزومه او نشان ميدهد فعاليتهاي خودش را از سطح پايين آغاز کرده و بهتدريج براساس شايستگيهايش پيشرفت داشته تا به معاون اولي رئيسجمهور برسد.
يک بار کنارهگيري کرد
يک روز ميگويند جهانگيري قهر کرد، روز ديگر ميگويند بدون استعفا دولت را ترک کرده است و حتي داستانهاي عجيب از اختلاف جهانگيري با نوبخت منتشر ميکنند تا مرد سخت کوش کرماني با دولت خداحافظي کند. کنارهگيري جهانگيري آرزوي بسياري از اصولگرايان و مخالفان دولت است و طي دوره مسئوليت او بارها شايعه کنارهگيرياش را منتشر کردند تا او را ضعيف نشان دهند اما جهانگيري با موفقيتهايي که در عرصه مسئوليتش داشت به اين مخالفان پاسخ داد. تنها يکبار کنارهگيري اسحاق جهانگيري صحت داشت که آن هم سال 96 بود. او در آن مقطع کانديداي رياستجمهوري شد اما پس از تاييد شوراي نگهبان و مشخص شدن کانديداهاي انتخاباتي به شيراز رفت و در يک نشست انتخاباتي خبر داد که به نفع روحاني کنارهگيري ميکند. جهانگيري اگر کنارهگيري نميکرد راي بالايي داشت اما به سبب روحيه خدمتي که دارد ترجيح داد روحاني در 4 سال بعدي به اتمام برنامههايش بپردازد.
رسوا در انگ اقتصادي به جهانگيري
برخي نتوانستند جهانگيري را در قامت معاون اول در ذهن خود تثبيت کنند، چرا که بهخوبي از قدرت تصميمگيري او در حوزههاي مختلف بهويژه در حوزه اقتصاد آگاه بودند، پس از مسيري کوشيدند تا نقش او را تنزل دهند. پاکدستي ويژگي بارز اسحاق جهانگيري است و سالها کوشيدند اتهامات اقتصادي به او وارد کنند اما شفافيت مالي و عملکردي او چنان بود که دلواپسان را ناکام گذاشت اما مهدي برادر معاون اول پرونده داشت و دلواپسان دل به رسوا کردن ايشان به سبب پرونده مهدي سپردند که باز هم ناکام ماندند چون معاون اول رئيسجمهور هيچ اقدام و خواستهاي براي محاکمه نشدن برادرش نداشت و خواست مطابق قانون عمل شود. باز هم تير دلواپسان به سنگ خورد و اسحاق جهانگيري رفتاري مشابه آيتا... هاشمي داشت يعني همه براي قانون برابر هستند.
دلار 4200 نظر جهانگيري نبود
پروژه ناکام ديگر مخالفان دولت براي اسحاق جهانگيري منتسب کردن ارز 4200 هزار توماني به او بود. ماجرا از زماني آغاز شد که اسحاق جهانگيري اعلام کرد: «تصميم گرفتيم که نرخ دلار براي تمام فعالان اقتصادي و براي رفع همه نيازهاي قانوني و اداري آنان، نيازهاي خدماتي مسافران، دانشجويان، محققان و دانشمنداني که براي کارهاي تحقيقاتي خودشان به ارز نياز دارند، 4هزار و 200 تومان خواهد بود» برخي عنوان کردند نرخ دلار 6هزار تومان بود که با اظهارات جهانگيري به 10هزار تومان رسيد اما واقعيت چنين نبود و پروژه تخريب ارزي جهانگيري فاش شد. 22 ديماه بود که معاون اول رئيسجمهور با بيان اينکه ابقاي ارز 4200 توماني تصميم سران قوا بود گفت: «همه در روزهاي سخت از مسئوليت شانه خالي ميکنند و هر کاري هم ميکنند به دنبال يک قرباني هستند و ميخواهند يک نفر اين مسئوليت را بر عهده برگيرد.» جهانگيري ماهها بداخلاقي دلواپسان را تحمل کرد و در برابر سياهنماييهاي مخالفان درباره نقشش در افزايش نرخ ارز سکوت کرد تا زماني که فضا مساعد است با بيان واقعيت سبب رسوايي آنها شود.
*آرمان ملی