جیغ حمایت از مردم خدا نکند خیلی از رفتارهای ما برای بازار گرمی و جذب فالور باشد. مردم بیشتر از فریاد برای نان و واکسن، به یاری وهمدلی نیاز دارند. برای یک سلبریتی که کارش ایفای نقش است جیغ وداد و فریاد وگریه به سادگی آب خوردن است. بیش از یک سال است که پرویز خان پرستویی جوانمردانه وچراغ خاموش در دورترین نقاط کشور از نقطه صفر مرزی در پیشین و کنارههای پر سوسمار(گاندو)رود سرباز گرفته تا روستای خشک وبی آب وعلف جکیگور در بلوچستان و کورههای آجرپزی پاکدشت، با کمک چند جوان بامعرفت و جهادگر در حال کمکرسانی به هم وطنانمان هستند. امروز شوآف و نقش بازیکردن ابزار برخی از افراد شده است بهطوریکه اشخاصی هستند که در کسادی کار، یک روز از فراموش شدن و باندبازی گله میکنند و روز دیگر فضای اینستاگرام را با داد وفریاد تحت سیطره خود درمیآورند. یک نفر نیست که به این سلبریتی بگوید: «تهیدستان ومنتظران واکسن، گوششان از انواع جیغهای بنفش بظاهر طرفدارانه پر است؛ اگر راست میگویند با صداقت وسکوت، نان وپنیری در سفرههای رنگ و رو رفته نیازمندان بگذارند.» نکته قابل تامل اینجاست که ممکن است چند نوجوان وجوان تحت تاثیر این نقشآفرینیهای دراماتیک قرار بگیرند و لایک بارانشان کنند. اما ما وهمسالان که بیش ازچند سال است که زیر تازیانههای وعدههای تهی هستیم چارهای جز زهر خند ژکوند براین صحنهها نداریم. عجیب است دوران گریههای برخی از سلبریتیها توام با انتقادهای سیاسی شروع شده وهمزمان یاد فقر، گرسنگی وواکسن برای فقرا افتادند. هر چند دهها انتقاد ریز ودرشت به عملکرد دولت در ابعاد مختلف دارم و سخنان شبیه طنز رئیس محترم دولت در نشاط وخوشبختی مردم همچون جوالدوز به چشمانم فرو میروند اما حمله به دولت را دستمایه جلب توجه به سوی خودم نکرده و زبانم از گفتن نقاط ضعف اجتماعی مو در آورده. نمیدانم شاید گریههای صوتی وبی اشک بعضی از این سلبریتیهای دلسوز راه ورود واکسن را باز کند، اما فقط میخواهم عرض کنم چشمان مردم مخصوصا نیازمندان مثل ذره بین، واقعیتها را دیده و در پیگیری آنها هستند. حیف است که خود را بیهوده خسته نماییم و دنبال سکوی بالاتر باشیم.
*آفتاب یزد
|