تاريخ انتشار: 13 بهمن 1399 ساعت 22:33:56
سخنی با برادر گرامی جناب آقای اکرمی: تا پای جان به امام حساسیت داریم

جماران: امروز در کمال ناباوری در خبرها خواندیم که جناب حجه الاسلام و المسلمین اکرمی درباره وصیت امام خمینی مبنی بر «عدم حضور نظامیان در سیاست» گفته اند: «منع ورود نظامیان به عرصه سیاست مربوط به دوران ابتدای انقلاب و بیش از همه مربوط به دوران جنگ است. شاید زمان آن رسیده تا یک بار درباره موضوع نظامیان و ورود آنها به انتخابات و عرصه سیاست با شفافیت صحبت و تعیین تکلیف کنیم.در شرایط فعلی دیگر حساسیت‌های گذشته درباره کاندیداتوری نظامیان وجود ندارد».

برای من این سخنان به قدری ناباورانه است که از خدا می خواهم ایشان صدور آن را تکذیب کند. زیرا:

۱- سخنان امام درباره دخالت نکردن نظامیان فقط مربوط به زمان جنگ نیست بلکه این مطالب را ایشان در وصیت نامه خویش بیان کرده اند. آیا جناب آقای اکرمی وصیت نامه را مربوط به زمان جنگ می دانند؟ متأسفانه باید خدمت ایشان عرض کنم که یا از زمان و موقعیت صدور این سخنان بی اطلاع هستند و یا معنای وصیت به نسل های بعد را نمی دانند!!

وصیت شخصیتی همانند پدر پیر و مراد عارف مردم ایران زمان دار نیست و برای نسل های بعد است. 

۲- بسیار مناسب است که ایشان درباره این موضوع - بنا به گفته خودشان- با شفافیت صحبت کنند. اما قبل از آن لازم است بفرمایند که آیا هنوز به امام و راه و خط امام ملتزم هستند؟ آیا به فرموده رهبر معظم انقلاب که همه هویت انقلاب را از امام می دانند، باور دارند؟. اگر چنین است - که حتما چنین است- شفافیت ایشان باید بیان روشن وصیت امام باشد. آنجا که دروصیت نامه خویش می نویسند:

«وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همان طور که از مقررات نظام، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها و جبهه ها است به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت می توانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفه شرعی و میهنی آنان است که اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که ـ بی اشکال به تباهی کشیده می شوند ـ و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت کنند. و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب در امان باشد.»

۳- اما اینکه جناب آقای اکرمی گفته اند«در شرایط فعلی دیگر حساسیت‌های گذشته درباره کاندیداتوری نظامیان وجود ندارد» ، اولا که غلط است و ثانیا اگر راست باشد موجب آن است که همه بر این جامعه خون گریه کنیم که چرا نسبت به وصایای امام حساسیت ندارد. البته بنده خدمت ایشان عرض می کنم که عاشقان امام، هم پای رهبر انقلاب و مسئولان حقیقی، تا پای جان نسبت به حرمت «امام انقلاب» حساسیت دارند. 

۴- برای اینکه ایشان و دیگر خوانندگان به نظرات امام نسبت به این موضوع واقف شوند ایشان را به نوشته محققانه دکتر حمید انصاری در اینباره ارجاع می دهم.

وفاداران به خط و راه امام خمینی بخوانند!

فرامین و وصایای صریح امام به سپاه، بسیج و نیروهای مسلح

 دکتر حمید انصاری

هفتۀ بسیج بر بسیجیان بیداردل و بی ‌ادعا مبارک باد. چندی است که زمزمه ‌هایی در برخی از محافل در باره لزوم تأویل و تفسیر سخنان رهبر کبیر انقلاب اسلامی که پیاپی نسبت به مخاطرات جدی دخالت نیروهای نظامی در مسائل سیاسی داخلی مرتبط با احزاب و جناحها و گروهها هشدار داده ‌اند به گوش می‌ رسد.

این اظهار نظرها متأسفانه بر خلاف نص پیامهای صریح و غیرقابل تأویل امام خمینی در حالی مطرح می ‌شوند که بیش از چند ماه به انتخابات بسیار مهم مجلس شورای اسلامی نمانده است. از این رو دغدغه دلسوزان انقلاب اسلامی نسبت به یکی از مهمترین دست‌اوردهای انقلاب و نهضت امام قابل درک است؛ اما مهمتر از آن این واقعیت تلخ و دردناک است که هنوز در حالی که بیش از دو دهه از رحلت معمار کبیر این نظام مقدس نمی‌ گذرد که سخنان بی ‌تکلف و آشکار امام خمینی بعضاً به مضامینی بر خلاف منظور امام راحل تفسیر و ترویج می‌ شود. اکنون که هنوز طنین صدای امام در گوش جان میلیونها تن از پیروان او در جمع یاران نسل اول و دوم انقلاب باقی است و اکنون که هنوز بحمدالله جمع زیادی از رزمندگان و ایثارگران و جانبازان انقلاب که بارها هشدارهای امام خمینی در این باره را مستقیماً از کلام و پیام او شنیده ‌اند حضور دارند، اینچنین بعضاً وصایا و هشدارهای او در این باب نادیده گرفته می‌ شود، چند دهه دیگر وضعیت چگونه خواهد بود.

آنچه را که در ادامه این نوشته خواهید خواند سخن و تحلیل اینجانب نیست، بلکه مستند به عین متن رهنمودها و پیامهای امام خمینی است. اگر هنوز بر سر پیمانهای بی ‌شماری که با امام بسته ‌ایم وفاداریم و اگر این پیام روشن رهبر معظم انقلاب را باور داریم که «راه ما راه امام خمینی است» باید در آموزه ‌ها و هشدارهایی که امام خمینی آن هم از موضع مرجع دینی و رهبر کبیر انقلاب و فرمانده کل قوا خطاب به عزیزان بسیجی و سپاهی و ارتشی فرموده ‌اند تأمل کنیم و تکلیف خویش را در قبال تأویل ها و رویکردهای مخالف آن مشخص سازیم.

اجازه دهید قبل از نقل وصایا و هشدارهای امام، ابتدا نمونه ‌ای از تفسیرهایی را که اشاره شد نقل کنم: بنا به نقل سایت های مختلف خبری، امام جمعه محترم یکی از مراکز استانها در جمع بسیجیان سخنانی فرموده ‌اند که مطمئناً از سر تعهد و دلسوزی بوده است اما احتمالاً ایشان تمام مواضع امام خمینی را در این ‌باره در اختیار نداشته ‌اند. فرازهایی از سخنان ایشان بدین شرح است: «اینکه می‌ گویند سپاه پاسداران و بسیج به عنوان نیروهای نظامی نمی‌ توانند در سیاست مداخله کنند و آن را به امام نسبت می ‌دهند حرف دشمنان خدا و جریانات فاسدی است که بسیج را سد راه خود می‌ داند. معنای اینکه بسیج در سیاست دخالت نکند این است که بسیج سکولار و بی‌ دین شود... امام هیچگاه چنین چیزی نفرمودند و شما حواستان جمع باشد که مورد سوء استفاده دشمنان قرار نگیرید... من از فرماندهان می‌ خواهم که در جلسات مقابل این شایعه‌ ها مقاومت کنند».

این امام جمعه محترم برداشت و تفسیر خود از نهی صریح امام خمینی در این زمینه را محدود به این معنی می ‌داند که: «در زمان انتخابات مجلس دوم یا سوم بود که امام(ره) فرمودند نیروهای نظامی اعمال نفوذ نکنند یعنی مردم را به زور وادار نکنند که به چه کسی رأی بدهند، چرا که خلاف انتخابات آزاد است» ـ

در ادامه با ملاحظه متن صریح سخنان امام خمینی مشخص خواهد شد که هشدارهای مکرر امام خمینی در این زمینه منحصر به انتخابات مجلس دوم و یا سوم نبوده بلکه به‌ عنوان یک اصل تخطی ناپایدار و دستورالعمل و وصیت همیشگی مطرح شده است ـ

امام جمعه محترم در ادامه با تأکید بر مبارزات امام رضا(ع) با جریانات الحادی و التقاطی داخلی و تهاجم فرهنگی خارجی و تأکید بر اینکه «ما سابقه بسیج را از امام رضا(ع) داریم» می‌ گوید «باید برای تحقق رسالت بسیج از این نسخه استفاده کنیم، رسالت بسیج تنها به عنوان یک ارگان نظامی جنگ با دشمن خارجی نیست، بلکه مقابله با جریانات داخلی است! ... 8 سال جنگ و خون شهدا معلوم کرد که انقلاب باید دست چه کسی باشد و امروز کار به جایی رسیده است که مردم حاضر نمی‌ شوند یک فرد کمتر از حزب‌ اللهی ذوب شده در ولایت را قبول کنند... از آنجایی که دشمن به دنبال جریانات داخلی است، بنابراین کار بسیج نیز باید برانداز جریانات منافقانه و مضر باشد چرا که بسیج پاسدار انقلاب است، شما هر جا هستید باید توجه داشته باشید که جریانات ضد ولایی و آلوده در جامعه رشد نکنند.»

از خوانندگان محترم تقاضا می ‌شود در تحلیل و رویکرد فوق و خصوصاً این جمله که نهی از مداخله نیروهای نظامی و سپاه و بسیج در سیاست را حرف دشمنان خدا و جریانات فاسد دانسته ‌اند و نسبت آن را به امام ناروا معرفی کرده ‌اند تأمل کنند، چنانکه اشاره شد مدتی است که مکرراً مشابه همین تحلیل این سو و آن سو شنیده می ‌شود.

اینک به دقت سخنان و مواضع امام خمینی را در این باره مرور کنیم: در 24 اسفند 1360 یعنی در شرایطی که نه تنها در عرصه جریانات داخلی کشور احزاب نیرومند اسلامی حضور فعال داشته بلکه هنوز جنایتهای سازمان منافقین در اوج بود، و حزب توده و بسیاری از احزاب کمونیستی و ملی ‌گرا رسماً و علنی فعالیت می‌ کردند، یعنی در شرایطی که اگر قرار بود سپاه و بسیج و قوای نظامی در مسائل سیاسی احزاب مداخله کنند قطعاً آن دوران مصداق بارز آن بوده است اما امام خمینی که بنیانگذار این نظام الهی و پایه ‌گذار بسیج و سپاه و ارتش جمهوری اسلامی است با صراحت می‌ فرماید:

«ورود سیاست در ارتش شکست ارتش است، این را باید بدانید و شرعاً جایز نیست».

برخلاف برخی تحلیلهایی که اخیراً در مورد لزوم جانبداری بسیج و سپاه از رشد و توفیق احزاب و جناحهای سیاسی خاص و خالص دینی می‌ شود امام خمینی در همین سخنرانی ـ و در فرازهایی دیگر که نقل خواهد شد ـ ورود قوای نظامی و بسیج به عرصه مناقشات سیاسی حتی به نفع خالص ترین جناحها و جریانهای صد در صد اسلامی را نیز صراحتاً نهی کرده است. امام می‌ فرماید:

«من عرض می ‌کنم به همۀ این قوا و به فرماندهان این قوا که این افراد در هیچ‌یک از احزاب سیاسی، در هیچ‌یک از گروهها وارد نشوند. اگر ارتش یا سپاه پاسدار یا سایر قوای مسلحه در حزب وارد بشود، آن روز باید فاتحۀ آن ارتش را خواند. در حزب وارد نشوید، در گروهها وارد نشوید اصلاً. تکلیف الهی ـ شرعی همۀ شما این است که یا بروید حزب یا بیایید ارتش باشید؛ مختارید از ارتش کناره ‌گیری کنید بروید در حزب، میل خودتان، اما هم ارتشی و هم حزب، معنایش این است که ارتشی باید از ارتشی ‌اش دست بردارد، بازیهای سیاسی باید توی ارتش هم وارد بشود. در هر گروهی که وارد هستید باید از آن گروه جدا بشوید، ولو یک گروهی است که بسیار مردم خوبی هم هستند، ولو یک حزبی است که بسیار حزب خوبی هست، لکن اصل وارد شدن در حزب برای ارتش، برای سپاه پاسداران، برای قوای نظامی و انتظامی وارد شدنش جایز نیست، به فساد می ‌کشد اینها را. و من عرض می‌ کنم که کسانی که در رأس ارتش هستند و کسانی که در رأس سپاه پاسداران هستند موظف هستند که ارتش را و سپاه را و سایر قوای مسلح را از احزاب کنار بزنند و اگر کسی در حزب هست، باید او را از ارتش بگویند یا در آنجا یا در اینجا و همین‌طور سپاه پاسداران و همین‌طور سایر قوای مسلح باید وارد در جهات سیاسی نشوند تا انسجام پیدا بشود. اگر وارد بشوید، بالاخره به هم خواهید زد خودتان را و بالاخره در مقابل هم خواهید ایستاد و نظام را به هم خواهید زد و اسلام را تضعیف خواهید کرد. تکلیف همۀ شما این است که با هم باشید بدون اینکه در یک حزب یا در گروهی وارد شده باشید، هر گروهی می‌ خواهد باشد. گروه فاسد که ان‌شاء الله‌، وارد نمی ‌شوید، گروههای بسیار خوب هم وارد نشوید. باید شما مستقل، بدون اینکه پیوند به یک گروهی داشته باشید مستقل باشید و از حزب الله‌ تعالی شأنه. ...

این گروههای اسلامی هم نباید دخالت در امور ارتش بکنند و نباید در آنجا افراد داشته باشد، تا بتوانید یک عضو صالح و یک ارتش و سپاه پاسداران منسجم و صالح و قدرتمند باشید. ورود سیاست در ارتش شکست ارتش است، این را باید بدانید و شرعاً جایز نیست. و من امر می‌ کنم به شما که یا در ارتش یا در حزب، دوم ندارد که بخواهید هم ارتشی باشید، هم حزبی، نمی ‌شود.»[1]

امام جمعۀ محترم ـ که اشاره شد ـ سخنان خویش را به مناسبت میلاد امام رضا(ع) در جمع بسیجیان مطرح کرده بود نکته اتفاقی جالب توجه آنکه سخنان زیر از امام خمینی نیز به مناسبت سالروز تولد امام هشتم(ع) در جمع مسئولین نظام ایراد شده است:

«همۀ دنیا که دنبال این هستند که ارتششان از امور سیاسی کنار باشد، آنها یک چیزی می ‌فهمند که می ‌گویند این را ـ ما که می ‌خواهیم که سپاه و ارتش جندالله‌ باشند و دسته ‌بندی نداشته باشند و جهات سیاسی را کنار بگذارند، برای اینکه اگر جهات سیاسی و مناقشات سیاسی در سپاه رفت و در ارتش رفت، باید فاتحۀ این سپاه و ارتش را ما بخوانیم.»[2]

امام خمینی، همان عزیزی که بوسه بر دست و بازوی بسیجیان و سپاهیان را افتخار می ‌دانست و آنان را در خالصانه ‌ترین مناجات های خویش دعا می ‌کرد در همین سخنرانی در روز ولادت امام رضا(ع) با عمق آگاهی که نسبت به خطرهای عظیم ورود قوای مسلح به مسائل انتخاباتی و مسائل سیاسی جناحها داشت فتوا و نظر صریح شرعی خویش را خطاب به اعضای سپاه چنین بیان می‌ کند:

«برای سپاهی ها جایز نیست که وارد بشوند به دسته ‌بندی، و آن طرفدار آن یکی، آن یکی طرفدار آن یکی. به شما چه ربط دارد که در مجلس چه می ‌گذرد؟ در امر انتخابات باز هم به من اطلاع دادند که بین سپاهی ها هم باز صحبت هست. خوب! انتخابات در محل خودش دارد می ‌شود، جریانی دارد، به سپاه چه کار دارد که آنها هم اختلاف پیدا کنند؟ برای سپاه ‌جایز نیست این. برای ارتش جایز نیست این. سپاهی را از آن تعهدی که دارد، از آن مطلبی که به عهدۀ اوست باز می ‌دارد و همینطور ارتش را. و ما در گفتارمان، در کردارمان که در محضر خدای تبارک و تعالی واقع است، باید فکر بکنیم...»[3]

امام خمینی در سال 62 خطاب به نمایندۀ خویش در سپاه پاسداران (شهید محلاتی) و مسئولین سپاه اصفهان می‌ فرماید:

«...اصفهان مردم خوب و متدینی دارد، آقایان که آنجا می ‌روند توجه داشته باشند که به هیچکس گرایش پیدا نکنند، و سعی کنند سپاه مستقل باشد، البته نسبت به همه با صمیمیت برخورد کنید، سعی کنید اختلاف نظرها را که در تمام جاهاست به سپاه نکشانید.»[4]

این عین سخن امام خمینی است که زمان تشکیل وزارت سپاه فرموده است:

«باید سعی کنید جهات سیاسی در سپاه وارد نشود، که اگر افکار سیاسی وارد سپاه شود جهات نظامی آن از بین می‌ رود. همیشه به سپاه سفارش کنید که آنان خودشان را یک جنگنده خدمتگزار مردم بدانند»[5]

و امام خمینی در پیام 29 فروردین 1361 خطاب به تمامی نیروهای نظامی چنین می‌ نویسد:

«از امور مهمی که باید تمام نیروهای مسلح از آن پیروی کنند و اغماض از آن به هیچ‌وجه نمی ‌توان کرد و باز هم تذکر داده ‌ام، آن است که هیچ‌یک از افراد نیروهای مسلح، چه رده‌ های بالا یا پایین در حزب و گروهی با هر اسم و عنوان نباید وارد شوند، هر چند آن حزب و گروه صد در صد اسلامی و به جمهوری اسلامی وفادار باشند. و هر کس در یک حزب و گروه وارد شد باید از ارتش و سپاه و سایر قوای انتظامی و نظامی و قوای مسلح خارج شود. و فرماندهان و مسئولان موظف هستند که هر کس در یکی از احزاب یا گروههای سیاسی یا دینی وارد شد به او تذکر دهند که از حزب و یا گروهها و یا سازمان خارج شود، و اگر تخلف کرد او را از ارتش یا دیگر قوای مسلح اخراج کنند، و همۀ افراد موظف ‌اند چنین اشخاصی را به فرماندهان معرفی نمایند. و باید توجه داشته باشند که ورود قوای مسلح در احزاب و گروهها و سازمانها، پایۀ قوای مسلح را متزلزل خواهد کرد و غفلت از این امر موجب پیگرد خواهد بود.»[6]

در برخی از تحلیلها چنین زمزمه می‌ شود که نهی و هشدارهای امام مربوط به ارتش و سپاه است و شامل بسیج نمی‌ شود همچنین چنانکه نقل شد برخی نهی امام را مربوط به یک دوره خاص در انتخابات مجلس دوم و یا سوم دانسته‌ اند، فرازی که ذیلاً نقل می‌ شود، از وصیت‌نامه جاوید امام خمینی است که آن را برای همیشه و خطاب به همه وفاداران به راه و رسم انقلاب اسلامی به نسل حاضر و نسلهای آینده نوشته‌ اند. اهمیت این موضوع بدان حد بوده است که امام آن را در بندی مستقل خطاب به نیروهای مسلح آن هم در وصیتنامه‌ آورده است که در آن وصایا و خط‌ مشی های اصولی و تأویل ‌ناپذیر خویش را به عنوان منشور همیشگی انقلاب اسلامی ابلاغ کرده است.

آنانکه به راه و رسم امام وفادارند و هزاران بار در شعارهای حقیقتاً برخواسته از عمق جانشان از بی ‌وفایی کوفی‌ صفتان تبری جسته و تا پایان عمر به رهروی راه امام پیمان دارند خصوصاً فارغ التحصیلان «مدرسه عشق»، بسیجیان دریادل و سپاهیان عزیز، تفسیر و منظور امام را از خود کلام امام و از متن وصیتنامه او بجویند که فرمود:

«وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همانطور که از مقررات نظام، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها و جبهه‌ ها است به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت می ‌توانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همۀ ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفۀ شرعی و میهنی آنان است که اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که ـ بی ‌اشکال به تباهی کشیده می‌ شوند ـ و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت کنند. و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب در امان باشد.»[7]

هرگز فراموش نکنیم امام خمینی با بینش ژرفی که عمیق ترین مسائل سیاسی گذشته و حال جهان و ایران را می‌ شناخت در فراز فوق تکلیف همیشگی سپاه و بسیج در موضوع مناقشات سیاسی و جناحی و در عرصه فعالیتهای انتخاباتی و دیگر زمینه‌ های مسائل سیاسی را با وضوح کامل روشن کرده است. این وصیت همان کسی است که اسلام را عین سیاست می ‌دانست و تفکیک دین از سیاست را هرگز روا نمی ‌شمرد. امام با شناخت دقیقی که از شرایط جامعه ایران داشت و با اشرافی که به تکالیف عمومی و اختصاصی اشخاص و نهادها و قشرهای مختلف داشت در مقام راهبری نظام اسلامی و فرمانده کل قوا بخوبی این حقیقت را دریافته بود که نیروهای مسلح عموماً، و بخصوص دو نهاد برآمده از متن انقلاب اسلامی یعنی سپاه و بسیج که حافظان مسلح این مرز و بوم و پاسداران جان بر کف انقلاب اسلامی‌ اند  هر گاه به وادی مناقشات احزاب و گروههای سیاسی ـ که بطور طبیعی و همواره در جامعه با دیدگاهها و سلایق مختلف حضور دارند ـ وارد شوند بمنزله سم مهلکی است که آنان را از مظاهر وحدت و انسجام ملی و اسلامی به مظهر حمایت از این جناح و آن حزب متنزل می‌ سازد و افزون بر خطر اختلافات داخلی که از این ناحیه در درون مهمترین نیروهای حافظ کشور و انقلاب پدید می ‌آورد به تدریج آنان را از حمایت افکار عمومی تمامی اقشار ملت که لا محاله دارای گرایشات مختلف و متکثر می‌باشند محروم می‌سازد. و خدای ناکرده اگر رویکرد اصولی که برگرفته از خط‌ مشی امام و مقام معظم رهبری بر بی‌ طرفی قوای مسلح نسبت به مناقشات سیاسی و انتخابات و تعاملات احزاب و گروههای درون نظام تاکنون حاکم بوده است، به‌ تدریج تحت تأثیر تفسیر و رویکردهای جناحی و سیاسی تغییر کند و عزیزانی که سرمایه‌ های بی‌ بدیل حراست از کیان ملک و ملت و انقلابند به عرصه منازعات جناحها کشیده شوند و در انتخابات با توجیهاتی همچون تکلیف شرعی و انقلابی برخلاف صریح وصایای امام و رهبری به نفع این گروه و آن گروه وارد میدان شوند یقیناً به کیان جایگاه رفیع ایشان در نزد افکار عمومی و همچنین به سلامت روندی که طبق نظر امام و رهبر انقلاب، حراست از سلامت آن واجب شرعی و عینی است صدمات جبران‌ ناپذیر وارد خواهد شد. البته آنچه گفته شد صرفاً دغدغه‌ هایی است پیشگیرانه که قطعاً فرماندهی معظم کل قوا و مسئولین و سرداران متعهد و آگاه سپاه و بسیج و یادگاران دفاع مقدس کاملاً مراقبند و انشاء الله هیچگاه چنین اتفاقی نخواهد افتاد.

اینکه گفته شده است نهی امام از دخالت نیروهای مسلح و بسیج در سیاست منحصر به انتخابات دور دوم و یا سوم بوده، آن هم با این تعبیر که منظور امام جلوگیری از به زور وادار کردن مردم برای رأی دادن در انتخابات بوده است در پاسخ باید گفت اولاً شأن ملت بزرگ ایران و امام آزادیخواه آن و شأن عزیزان سپاهی و بسیجی و ارتشی در دوران انقلاب اسلامی همواره بالاتر از آن است که فرمانده کل قوا از آنان بخواهد که به زور کسی را وادار به رأی دادن نکنید. این ادبیات مربوط به دوران طاغوت و زمانی بود که مردم هیچکاره بودند و به تعبیر امام، زور سرنیزه حکومت می‌ کرد، ثانیاً همانگونه که در سخنان امام مشاهده می‌ کنیم مبنای ایشان در هشدارها و نهی مذکور و وصیتنامه خویش مبنای استدلالی و منطقی است که اساس آن را پیش‌گیری از خطرات مهلک ورود مناقشات سیاسی و گروهی در قوای مسلح تشکیل می ‌دهد. اگر در انتخابات نیز که مصداق بارز فعالیتهای سیاسی جامعه است امام خمینی تذکرات خویش را مؤکداً بیان کرده ‌اند از همین باب است که مبادا اعضای قوای نظامی کشور به عنوان تکلیف دفاع از احزاب صد در صد اسلامی و به عنوان مقابله با جریانهایی که از دیدگاه جناحی، آنها را منحرف و آلوده و یا نامحرم می‌ دانند و در مسائل انتخابات و جناح ‌بندیهای آن به نفع یک جریان وارد شوند. پرسش و پاسخ زیر که در شفاف ترین وجه ممکن صورت گرفته است حجت را بر همه پیروان امام تمام می‌ کند که منظور از این هشدارها چیست. پس از شهادت نماینده امام در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (شهید محلاتی)، جانشین وی در سپاه طی نامه‌ ای به امام خمینی می‌ نویسد:

«[با فرا رسیدن ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی و امر مؤکد حضرتعالی در مورد عدم ورود نیروهای مسلح در مناقشات سیاسی استدعا دارم به دلیل ابهاماتی که برای بعضی برادران پیش آمده است، در صورت امکان پاسخ دو سؤال ذیل را مرقوم فرمایید: 1ـ مسئولیت رسیدگی به مسألۀ عدم ورود نیروهای سپاه و بسیج در مناقشات سیاسی بر اساس حکم حضرتعالی بر عهدۀ نمایندۀ حضرتعالی و شورایعالی سپاه بوده است. آیا اینجانب به عنوان جانشین نمایندگی حضرتعالی در مورد رسیدگی به تخلفات در امر انتخابات که مصداق روشن عدم ورود در مناقشات سیاسی است مسئولیتی دارم یا خیر؟ 2ـ آیا این حکم، خاص سپاه کشوری (سپاه قدیم) است یا شامل نیروهای سه گانۀ سپاه که به امر حضرتعالی تشکیل شده است نیز می ‌باشد؟

امام خمینی نیز در پاسخ چنین می ‌نویسند:

بسمه تعالی

در مورد مسألۀ اول جنابعالی مسئول می ‌باشید. و در مورد دوم، حکم شامل همۀ سپاه ـ سپاه قدیم و نیروهای سه‌ گانۀ سپاه می‌ باشد.

19 / 11 / 66 ـ  روح الله‌ الموسوی الخمینی»[8]

نکته آموزنده آنکه امام خمینی که می‌ خواست بسیج و سپاه و ارتش مظهر وحدت و انسجام و همبستگی ملی باشند و نه عرصه مناقشات سیاسی و جناحی، به عنوان فرمانده کل قوا خود ایشان بیش از همه عامل به این سفارش اکید بود. فرمان ایشان در اوج منازعات سیاسی و جبهه ‌بندیهای گروهها در کشور، خطاب به اعضای دفتر خویش و پاسداران بیت چنین است:

«من اخطار می ‌کنم به تمام کسانی که در دفتر هستند و یا در دفتر و منزل اینجانب می ‌آیند که باید با کمال بی طرفی و بی‌ نظری عمل کنند، و هیچ گفتار یا کرداری که از آن انتزاع طرفداری از اشخاص یا گروهها و مخالفت با اشخاص، یا گروهها گردد به جا نیاورند؛ و تخلف از این امر، مخالف شرع و مصلحت انقلاب اسلامی است. و کسانی که بخواهند تخلف کنند نباید در دفتر یا منزل اینجانب بمانند. و نیز به پاسداران اطراف منزل اخطار می ‌کنم که حق ندارند تعرض و خلاف آداب اسلامی با اشخاص از هر گروهی هستند، روحانیون معظم و شخصیت های دولتی و انقلابی، رفتار کنند.»[9]

تدکر این نکته ضروری است که در ادبیات امام خمینی«بسیج» در دو معنای عام و خاص بکار رفته است: در معنای عام آن، مراد فرهنگ بسیجی است که نمایانگر اوج معنویت و اخلاص، دفاع از ارزشها و مقاومت تا حد جانبازی در راه اهداف الهی و مشارکت همه جانبه در دفاع از کشور در مواقع خطر و تجاوز دشمنان است؛ در این معنا بسیج شامل همه آحاد ملت است اما آنجا که امام در کنار دیگر قوای نظامی از بسیج نام برده ‌اند و از موضع فرماندهی کل قوا خطاب به ایشان رهنمود داده ‌اند ـ نظیر فرازهایی که در این مقاله نقل شد ـ منظور امام: سازمان بسیج و اعضای رسمی آن است که به عنوان بازوی مسلح سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارای هویت سازمانی مشخص و وظایف قانونی معیّن می‌ باشند. فتاوا و فرامین امام مبنی بر حرمت ورود بسیج و دیگر قوای نظامی در مناقشات سیاسی و احزاب و گروهها مربوط به همین معنای خاص از بسیج می ‌باشد.

چه آنکه کوشش برای اقتدار و اعتلای روز افزون ارتش و بسیج و سپاه سربلند همواره مورد سفارش اکید امام بود و می ‌فرمود:

«من تا آخر پشتیبان ارتش و سپاه و بسیج خواهم بود و تضعیف آنان را حرام می‌ دانم»[10]

این افتخار برای عزیزان سپاهی و بسیجی کافی است که امام فرمود:

«شما فرزندان دفاع مقدس و پرچمداران عزت مسلمین و سپر حوادث این کشورید»[11]

در پایان مقاله، این گلواژه ‌های زیبا از کلام دل ‌انگیز را به مناسبت هفتۀ بسیج تقدیم بسیجیان وارسته و وفادار به وصایای امام می‌ کنم که فرمود:

«بسیج شجرۀ طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه‌ های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می ‌دهد. بسیج مدرسۀ عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته ‌های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده ‌اند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشۀ پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی ‌نشانی گرفته‌ اند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همۀ مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده ‌اند.»[12]

1. صحیفه امام؛ ج 16، ص 110.

2.  همان؛ ج 19، ص 11.

3. همان؛  ص 12.

4. همان؛ ج 18، ص 277.

5.  همان؛ ج 18، ص 45.

6. همان؛ ج 16، ص 203.

7. همان؛ (وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی)؛ ج 21، ص 432.

8. همان؛  ص 468.

9. همان؛ ج 12، ص 228.

10.  همان؛ ج 21، ص 357.

11. همان؛ ص 133.

12. همان؛ ص 194.

منبع: حضور، ش 62، ص 3.

  تعداد بازديدها: 2150
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=88584
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.