زبان الكن دولت د ربرابر تخريبكنندگان دولت ضعفها و مشکلات متعددي در عملکرد خود دارد. با اين وجود چرا هجمهها در دوره دوم فعاليت دولت و آن هم در آستانه انتخابات رياستجمهوري شدت گرفت؟ بهنظر ميرسد پروژه تخريب دولت تنها براي کاهش قدرت جناح رقيب در خرداد 1400 بوده و اصولگرايان بدون توجه به مصلحت کشور تصميم دارند، موانع خود براي کسب صندلي پاستور را از سر راه بردارند.
هجمهها انتخاباتياند
شايد اين جمله مشهور را شنيده باشيد که دولتها در دوره اول خود بهخوبي عمل ميکنند اما در دوره دوم ضعيف هستند. برمبناي اين ديدگاه، دولتها به اين دليل که طبق قانون، شخص نميتواند براي سومين دوره پياپي رئيسجمهوري کشور باشد، تلاش چنداني براي ساماندهي اوضاع کشور نميکنند. با اين وجود روساي جمهور به دليل ادامه حيات سياسي، بازگشت به جايگاه رياستجمهوري در دورههاي آتي، حفظ مقبوليت نزد بدنه اجتماعي و بسياري علل ديگر، انگيزه لازم براي ارائه بهترين خدمات به مردم در دوره دوم را نيز دارند. بايد به کليشهاي که در ابتداي بحث مطرح شد، از زاويه ديگري نگاه کرد. در 40 سال گذشته، روساي جمهور هميشه براي دومين دوره نامزدي خود در انتخاباتها راي کافي را به دست آوردهاند و اين سمت تاکنون بهعنوان دورهاي 8 ساله به افراد تعلق گرفته است. همين امر سبب ميشود جريانات مختلف سياسي اميد بيشتري براي کسب راي نامزدهاي موردنظر خود در پايان دو دوره پيدرپي يک رئيسجمهوري داشته باشند. اينکه عمل دولتها در دومين دوره زمامداري به چشم مردم ناکارآمد يا ضعيف ميآيد، ميتواند به علت گسترش تبليغات انتخاباتي و پروپاگانداي رسانهاي برخي جريانها با اهداف سياسي باشد. اکنون و در زمان کمتر از 6 ماه تا برگزاري انتخابات، هجمههاي عليه دولت تدبير و اميد شدت گرفته است. طرح شکايت از وزير ارتباطات، توهين به رئيسجمهوري در صداوسيما، چالشهاي مکرر برخي نمايندگان با اعضاي دولت، توهين و هتک حرمت دولت از سوي چهرههاي سياسي عمدتا اصولگرا و بسياري ديگر از مسائل طرحشده در رسانهها، بخشي از فشارها به دولت تدبير و اميد بوده است. اين موضوع تا جايي پيش رفت که مقام معظم رهبري بارها اين موضوع را تذکر دادند، رئيسجمهور در سخنرانيهاي خود به آن اعتراض کرد و چهرههاي سياسياي که انتقاداتي به دولت دارند نيز از آن گلايه کردند.
نقد يا هتک؟
انتقاد و نظارت دقيق مردمي و نهادي به عملکرد مسئولان، نهادها، سازمانها و تمامي ارکان کشور، امري لازم و ضروري است. با اين وجود حتي تندترين انتقادات نيز زماني در دايره انتقاد معنا پيدا ميکنند که بخشي از ساختار يا عملکرد را با استدلال دقيق و تيزبيني موشکافانه به چالش بکشند. در غير اين صورت، چيزي جز توهين در بيان افراد باقي نخواهد ماند. صحبتهايي که بعضي از مسئولان يا فعالان عرصههاي مختلف، خطاب به دولت مطرح ميکنند، بعضا نقدهايي است که دولت نيز پاسخگويي لازم را درخصوص آن داشته است. با اين وجود، بسياري از اقدامات نيز چيزي جز هتک حرمت نبودهاند؛ موضوعي که رهبر معظم انقلاب آن را صراحتا حرام اعلام کردند. تلختر از اين موضوع آن است که برخي از افراد، اظهاراتي نابجا را در رسانه ملي خطاب به مسئولان منتخب مردم روا داشتهاند.
معيشت مردم با حرف درست نميشد
سيد مصطفي هاشميطبا، به همين توهينها اشاره کرده و گفت: «برخلاف آموزههاي مختلف اسلامي که حتي ميگويند به بزها دشنام ندهيم، شاهد ادبيات جرياني هستيم که ميگويند لازم است با آدمهاي مشکوک که به دنبال انحراف مردم هستند با «بهتان و تهمت» حرف بزنيم؛ يعني ديني را مطرح و دنبال ميکنند که همان ماکياوليسم است. آنها خود را مجاز ميدانند تا تهمت بزنند و دروغ بگويند و فعلا اين موارد را بد نميدانند. به نظر ميرسد شيوه و قرائت جديدي از اسلام که به فرمايش حضرت علي (ع) «وارونه پوشيدن پوستين است» را در جامعه رشد ميدهند.» او در ادامه تصريح کرد: «آنچه در صداوسيما رخ داد نهتنها اهانت به رئيسجمهور و دولت بلکه توهين به حکمراني و کل جمهوري اسلامي بود. چطور ميشود رئيسجمهور اينطوري باشد اما براي ادامه کار مجوز داشته باشد؟ مراجع هم ساکت هستند. کساني که بايد اين زمان وارد عرصه شوند و راهنماي جريان اسلامي کشور باشند، نسبت به اين مسائل سکوت کردهاند. از اساس کساني که امروز در مقام انتقاد هر حرفي به رئيسجمهور ميزنند، شفاف کنند که رئيسجمهور قرار است دقيقا چه کاري انجام بدهد؟ بايد چه کاري انجام ميداده که انجام نداده است؟ تنها کليات ميگويند که معيشت مردم را بايد درست کرد، معيشت مردم اگر با حرف درست مي شد تا الان مجلس يازدهم به قدر کافي در اين باره حرف زده بود و بايد درست ميشد. بگويند رئيسجمهور از چه راهي و چگونه کار را انجام دهد. متاسفانه کساني اين حرفها را عليه رئيسجمهور ميزنند، خودشان يک آجر هم روي آجر نگذاشته و نتوانستهاند هيچ جايي را درست اداره کنند.»
دخالت در کار دولت
يکي از مشکلات موجود پس از توهين به دولت منتخب مردم، عقبنشيني دولت در مقابل دخالتها و ورود صاحبان قدرت به حوزه عملکرد دولت به حساب ميآيد. همچنين در روز گذشته، علي مطهري فعال سياسي اصلاحطلب و نماينده سابق مجلس ضمن بيان انتقاداتي خطاب به دولت اظهار کرد: «همه اين را قبول دارند که يک ناکارآمدي نسبي در دولتها وجود داشته است. من معتقدم يکي از عوامل، دخالت سازمانها و نهادهاي مختلف در کار يکديگر و دخالت آنها در کار دولت است. مثلا دولت بايد در زمينه اقتصاد، سياست خارجي و فرهنگ کارآمد باشد، ولي در هر سه مورد نهادهايي هستند که دائم در کار دولت دخالت ميکنند و فقط دولت نيست که بهعنوان مجري عمل ميکند، بلکه نهادهاي موازي هستند که اختلال ايجاد ميکنند و شايد علت اصلي ناکارآمدي همين است که رئيسجمهور اجازه دخالت به آنها ميدهد و خود بهخود از قدرت و کارآمدي خودش کاسته ميشود. مثلا در حوزه اقتصاد ميبينيد پالايشگاهي بهوسيله قرارگاه خاتمالانبياء سپاه افتتاح ميشود. ممکن است نيروي نظامي در جايي کمک کند اما همه اينها بايد تحت امر و متمرکز در دولت باشد. اگر ميخواهند مسکن بسازند بايد تحت نظر وزارت راه و شهرسازي اين کار انجام شود و اگر قرار است پالايشگاه بسازند بايد زير نظر وزارت نفت باشد نه اينکه در عرض دولت کارهايي بکنند.»
*آرمان ملی
|