امام خمینی صفحات تاریخ را عرصۀ تجلی و ظهور انبیاء، اولیاء و مردان بزرگی میداند که مطالعه و تأمل در سرگذشت آنان، انسان را به سمت تعالی و شناخت هر چه بیشتر خدا و انسان سوق میدهد. به زعم ایشان، تاریخ از آن حیث که همواره برای انسان عبرتآموزی از گذشته را در پی دارد و نیک و بد احوال پیشینیان را میآموزد، مفید و شریف است. امام خمینی بر این باور بود که اگر به تاریخ با نظر عبرت و تذکر بنگریم، منبع معرفت و حکمت برای تحصیل «علم به الله» و «علم به معاد» خواهد بود.
جماران: امام خمینی در 25 دی ماه 67 در طی پیامی خطاب به یکی از مورخین تاریخ انقلاب اسلامی، مطالب و سفارش های مهم و ارزشمندی در راستای تدوین تاریخ انقلاب اسلامی بیان کردند که به حق می توان آن را نقشۀ راه تاریخ نگری و تاریخ نگاری دانست. ایشان دانش تاریخ را از جملۀ علوم مهمّه و ارزشمند دانسته و توجه خاصی به تاریخ اسلام و تاریخ ملی داشتند. بارها به عبرت گرفتن از تاریخ و سرگذشت اقوام و انسان ها، چه از قصه های قرآنی و چه از سرگذشت ملت ها و دولت ها و سلاطین تذکر می دادند. نکات مهمی از دیدگاه های امام خمینی را مرور می کنیم.
پیش از ورود به بحث، مناسب است به نکتهای اشاره شود که در علم تاریخ، «تاریخنگری» با «تاریخنگاری» تفاوت دارد. در تاریخنگری، زمینههای فکری و زاویه دید مورخ، نویسنده و یا صاحب اثر و نظر نسبت به مسائل تاریخ بیان میشود؛ اما تاریخنگاری بیانکنندۀ مباحث مطرح شده توسط مورخ و... درباره مسائل تاریخی و نه زاویه و دید فرد نسبت به مسائل این رشته است؛ بنابرین بُعد تاریخنگری امام خمینی مدِّنظر این نوشته است، نه دیدگاه ایشان به تاریخنگاری.
نگاه امام خمینی به علم تاریخ
با جستجو در مجموعه آثار امام خمینی، اثر مستقلی درباره تاریخ و علم تاریخ و مشتقات آن نخواهیم یافت؛ اما در کتابها، سخنرانیها، پیامها و بیاناتشان به شیوهها و مناسبتهای گوناگون دربارۀ علم تاریخ، حوادث تاریخی، فلسفۀ تاریخ و... نظر و رأی خود را بیان کردهاند. با مطالعه و بررسی همین مطالب میتوان گفت امام خمینی دانش تاریخ را از جملۀ علوم مهمّه و ارزشمند میدانست و توجه خاصی به تاریخ داشت. بارها به عبرت گرفتن از تاریخ و سرگذشت اقوام و انسانها، چه از قصههای قرآنی و چه از سرگذشت ملتها و سلاطین تذکر دادهاند. در وقایع و جریانهای پیش آمده در قبل و بعد انقلاب، به مناسبتهای گوناگون مسؤلان و مردم را به درس گرفتن و عبرتآموزی از تاریخ هشدار داده و فرمودهاند: «عبرت بگیرید! عبرت بگیرید از این حوادث تاریخ. تاریخ معلم انسان است.»
توجه حضرت امام به تاریخ، مختص دوران پیش و یا پس از پیروزی انقلاب نیست؛ بلکه بارها دربارۀ اهمیت و شرافت علم تاریخ سخن گفته است. حتی در کتابهای عرفانی و اخلاقی به تاریخ و مسائل تاریخی اشاره کردهاند. به اعتقاد ایشان تاریخ، علمی سودمند است. چرا که انسان با درس گرفتن از آن میتواند خوشبختی دنیوی و سعادت اخروی را به دست آورد؛ یعنی همان، عبرتگیری از تاریخ که در قسمتی از پیام 25 دی به آن اشاره کرده و فرمودهاند: «تاریخ و آنچه که به ملتها میگذرد، این باید عبرت باشد برای مردم. از جمله، تاریخ عصر حاضر.»
در کتاب شرح جنود عقل و جهل نیز آورده است: «ذکر احوال رجالِ بزرگ و اولیاء و انبیاء که در قرآن کریم و احادیث شریفه وارد شده، برای تاریخ گوئی نیست، بلکه برای تکمیل بشر است که از حالات بزرگان عالَم عبرت گیرند و خود را به صفات کریمه آنان و اخلاق فاضله ایشان، متّصف کنند.»
در نتیجه ایشان صفحات تاریخ را عرصۀ تجلی و ظهور انبیاء، اولیاء و مردان بزرگی میداند که مطالعه و تأمل در سرگذشت آنان، انسان را به سمت تعالی و شناخت هر چه بیشتر خدا و انسان سوق میدهد. به زعم ایشان، تاریخ از آن حیث که همواره برای انسان عبرتآموزی از گذشته را در پی دارد و نیک و بد احوال پیشینیان را میآموزد، مفید و شریف است.
امام خمینی بر این باور بود که اگر به تاریخ با نظر عبرت و تذکر بنگریم، منبع معرفت و حکمت برای تحصیل «علم به الله» و «علم به معاد» خواهد بود. در این صورت تاریخ جزو اقسام ثلاثه علوم شریفی میشود که مورد اشاره پیامبر (ص) قرار گرفته است:
«قال النّبیّ (ص): إنّما العلم ثلاثة: آیة محکمة، أو فریضة عادلة، أو سنّة قائمة، و ما خلاهنّ فهو فضل.» یعنی: «همانا علم منحصر به سه چیز است؛ آیۀ محکمه (عقاید حقه)، یا فریضۀ عادله (ارزشهای اخلاقی)، یا سنت قائمه (احکام شرعی).» (اصول کافی، ج 1، ص 32)
به این صورت که روزی رسول خدا (ص) به مسجد وارد شدند؛ ناگاه جماعتی را مشاهده فرمود که اطراف مردی حلقه زدهاند؛ فرمود: «کیست این؟» گفته شد: «علاّمه است.» فرمود: «چیست علاّمه؟» گفتند: «داناترین مردم است به نسبهای عرب و وقایع آن و روزگار جاهلیت و اشعار عربی.» سپس فرمود: «این علمی است که از جهل او ضرر و زیانی نرسد و از علم او سودی حاصل نشود. همانا علم منحصر است به سه چیز: «آیه محکمه، یا فریضه عادله، یا سنّت قائمه و غیر از اینها زیادت است.» (شرح چهل حدیث، ص 386)
امام خمینی، در توضیح این حدیث نبوی مینویسد: «بدان که «آیۀ محکمه» عبارت است؛ از علوم عقلیه و عقاید حقه و معارف الهیه؛ و «فریضۀ عادله» عبارت است از علم اخلاق و تصفیۀ قلوب؛ و «سنت قائمه» عبارت است از علم ظاهر و علوم آداب قالبیه.» (همان، ص 391) و ادامه میدهد:
«بدان که بسیاری از علوم است که بر تقدیری داخل یکی از اقسام ثلاثه است که رسول اکرم(ص) ذکر فرمودند، مثل علم طب و تشریح و نجوم و هیئت و امثال آن، در صورتی که نظر آیت و علامت به سوی آنها داشته باشیم. و علم تاریخ و امثال آن در صورتی که با نظر عبرت به آنها مراجعه کنیم. پس، آنها داخل شوند در «آیۀ محکمه» که به واسطه آنها علم به الله یا علم به معاد حاصل یا تقویت شود. و گاه شود که تحصیل آنها داخل در « فریضۀ عادله» و گاه داخل در «سنت قائمه» شود.» (همان، ص 396)
بنابراین میتوان گفت دانش تاریخ چون عرصۀ عبرت، تذکر و شناخت سرگذشت نیکان و بدان است، از جایگاه متعالی در ذهن و اندیشه امام برخوردار بود. به عبارت دیگر، مفهوم تاریخ در اندیشه امام خمینی اغلب از بار معنایی مثبتی برخوردار است.
یکی دیگر از فایدههای تاریخ، ویژگی هویتبخشی آن است. اینکه برای هر انسانی، گذشتۀ تاریخیاش که تشکیل دهندۀ هویت فردی، ملی و جمعی اوست، بسیار حائز اهمیت است. بنابراین دانش تاریخ عرصهای است که انسان در آن رگ و ریشه و اصالت خویش را جستجو میکند تا به وسیلۀ آن، «خود» را تعریف کند، باز یابد و به آن ببالد.
حضرت امام از نقطه نظر هویتی نیز توجه خاصی به دانش تاریخ داشت و سفارش میکرد که باید به تاریخ مراجعه و در آن تامل کرد تا به خودشناسی رسید: «ما تا تمام حیثیت خودمان را نفهمیم، نفهمیم که چی بودیم، ما در تاریخ چه بوده و چه هستیم، چه داریم، تا اینها را نفهمیم، استقلال نمیتوانیم پیدا بکنیم. تا فکر شما مستقل نباشد، کشور شما مستقل نمیشود. بروید دنبال اینکه فکرتان را مستقل کنید.» (صحیفه امام، ج10، ص 76)
البته از میان شاخصهای هویتی، مهمترین شاخصه برای امام خمینی «اسلام» است و در مرتبۀ دوم تاریخ ملی یا همان «ایران»! یعنی در نظر ایشان هویت اسلامی و دینی نسبت به هویت ایرانی و ملی اصالت و اعتبار بیشتری دارد. از اینروست که یکی از اعتراضهای شدید و مکرر ایشان به رژیم پهلوی، تغییر تاریخ هجری به تاریخ شاهنشاهی بود. آن را خیانت به اسلام میدانست. (همان، ج 4، ص 163)
از دیگر مولفههای حوزۀ علم تاریخ نقش عناصری چون زمان، مکان، ساختار قدرت، دیدگاه حاکمیت و ارزشهای مورد اعتقاد مورخان است که زاویه دید آنان را در گزارشهای تاریخی شکل میدهد و اجازۀ نگاه بیطرفانه به حوادث را از مورخان سلب میکند. در این باره نیز حضرت امام دیدگاه و سفارش جالبی دارد. ایشان مورخان را در چند مورد به این مسئله مهم توجه داده و نسبت به تاریخسازی کانونهای قدرت و اشخاص ریاکار و دنیاطلب نسبت به قلب حقایق تاریخی هشدار داده است. ازجمله در همین پیام اشاره میکند:
«اکثر مورخین، تاریخ را آنگونه که مایلند و یا بدانگونه که دستور گرفتهاند، مینویسند، نه آنگونه که اتفاق افتاده است. از اول میدانند که کتابشان بناست به چه نتیجهای برسد و در آخر به همان نتیجه هم میرسند.» ایشان در جایی دیگر به هدفمند بودن تاریخنویسی برخی افراد و جریانها هشدار داده و میفرماید: «امروز کتابها و رسالههای فراوانی چاپ و یا در دست چاپ است که عامداً یا اشتباهاً برای دروغپردازی و تاریخسازی بنا شده است.» (صحیفه امام، ج 17، ص 343)
امام خمینی در پیام خود نوشتهاند:
«اکثر مورخین، تاریخ را آن گونه که مایلند و یا بدانگونه که دستور گرفتهاند مینویسند، نه آنگونه که اتفاق افتاده است. از اول میدانند که کتابشان بنا است به چه نتیجهای برسد و در آخر به همان نتیجه هم میرسند.
از شما [مورخان انقلاب] میخواهم هرچه میتوانید سعی و تلاش نمایید تا هدف قیام مردم را مشخص نمایید، چرا که همیشه مورخین اهداف انقلابها را در مسلخ اغراض خود و یا اربابانشان ذبح میکنند... تاریخ را مستند به صدا و فیلم حاوی مطالب گوناگون انقلاب از زبان تودههای مردم رنجدیده کنید... شما باید نشان دهید که چگونه مردم، علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی را جایگزین تفکر اسلام سلطنتی، اسلام سرمایهداری، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام امریکایی کردند و...»
نکتۀ آخر اینکه امام خمینی یک شخص مورخ و تاریخ شناس، به معنای حرفهای نبود؛ اما در برخی از آثار مکتوب و غیر مکتوب خود، اشارات و نکات جالب و بدیع و چشمگیری دربارۀ دانش تاریخ ارائه کردهاند که توجه و تأمل در آنها برای مورخان کشور، به ویژه مورخان نسل جوان انقلاب لازم است.