آیت الله هاشمی رفسنجانی پاداش این زحمات و تلاش های دوران زندگی و خصوصا مرارت های سال های آخر عمر را در پایان عمرش از سوی مردم دریافت کرد و در آخرین انتخاباتی که شرکت کرد با بالاترین رای از سوی مردم تهران به نمایندگی در مجلس خبرگان رهبری برگزیده شد.
جماران: خداوند متعال گاهی برخی اماکن را مبارک معرفی می کند نظیر آیه شریفه: فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الْأَیْمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبَارَکَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ یَا مُوسَى إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ (قصص، 30) و گاهی برخی زمان ها را مبارک معرفی می کند نظیر آیه شریفه: إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ (دخان ،3) و گاهی یک کتاب را مبارک معرفی میکند، نظیرَهَٰذَا کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ(انعام ،92) گاهی یک ذکر را مبارک معرفی می کند نظیر: هذا ذِکْرٌ مُبارَکٌ أَنْزَلْناهُ أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ (انبیا،50) و گاهی یک درخت را مبارک معرفی می کند: شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ(نور،35و گاهی یک کلمه را مبارک می داند نظیر آیه شریفه: فَإِذا دَخَلْتُمْ بُیُوتاً فَسَلِّمُوا عَلى أَنْفُسِکُمْ تَحِیَّةً مِنْ عِنْدِ اللّهِ مُبارَکَةً طَیِّبَةً(نور،61) و....
توفیق داشتم سه شنبه شب مورخ 1399/10/16در جلسه افتتاحیه سرای فرهنگ و قرآن در قم حضور یافتم. این مرکز به همت فرزندان مرحوم آیه الله اکبر هاشمی رفسنجانی در منزل قدیمی ایشان در قم راه اندازی شده است. منزلی که در سال 1340 توسط آن مرحوم ساخته شده و بعد از سکونت در تهران سال 1346 آن را به مرحوم حجه الاسلام و المسلمین سید هادی خسروشاهی فروخته اند، سال 1390 مجددا آن را از ایشان خریداری کرده و پس از رحلت ایشان، فرزندانش با بازسازی اساسی، آن را تبدیل به سرای فرهنگ و قرآن آیه الله هاشمی رفسنجانی کرده اند.
آقای مهندس محسن هاشمی در سخنرانی کوتاه افتتاحیه به نکته ای اشاره کردند که دستمایه این نوشته گردید. ایشان گفتند این منزل از ابتدای بنا تاکنون بسیار پر خیر و برکت بوده است.
به نظر نگارنده این مطلب اشاره به واقعیتی انکار ناپذیر دارد، چرا که اولین اقدامات و تحرکات مرحوم هاشمی برای حرکت در مسیر انقلاب از داخل همین منزل آغاز شده است. چه بسیار جلسات و تجمعات و گفتگوهایی میان یاران و شاگردان حضرت امام در این منزل برقرار شده است و پولی هم که از محل فروش این منزل به دستش آمده، منبع اولیه تامین هزینه ساخت و ساز منازلی در تهران شده که منبع تامین مالی وی برای خود و دوستانش در دوران مبارزه بوده است. در دوران طولانی45 ساله اقامت مرحوم خسروشاهی هم که او را باید سید سند این انقلاب بنامیم فعالیت و تلاش بسیاری برای ضبط و ثبت وقایع انقلاب و تدوین و تالیف اسناد و کتب مرتبط با اسلام و انقلاب در این منزل صورت داده و مجددا پولی که مرحوم خسروشاهی بابت فروش این منزل از آقای هاشمی گرفته، تماما در جهت ساخت و تکمیل ساختمان کتابخانه و مرکز بررسی های اسلامی که مرکز تحقیقاتی بسیار معظم و مجهزی است که مرحوم خسروشاهی در شهرک پردیسان قم ساخته و از خود به یادگار گذاشته، هزینه شده است. مجددا این منزل در زمان حیات مرحوم هاشمی در اختیار جمعی از طلاب انقلابی برای جمع آوری و معرفی دستاوردهای انقلاب قرار گرفته و هم اکنون نیز به یاری فرزندان خدوم مرحوم هاشمی با باز سازی اساسی قرار شده، سرای فرهنگ و قرآن باشد تا جمعی از محققین و پژوهشگران در نشر و بسط افکار و اندیشه های قرآنی آن مرحوم بکوشند.
به نظر نگارنده، اگر نگاهی کوتاه به سراسر عمر هشتاد ساله مرحوم هاشمی بیندازیم متوجه وجود برکت در تمام لحظات زندگی این بزرگوار خواهیم شد. او در سنین نوجوانی سال 1327 از خانواده و روستای محل زندگی خود جدا شده و به قم وارد می شود و در مدت کمتر از بیست سال با کوله باری از علم و دانش و تجربه از قم خارج می شود. وی در این مدت با حفظ هزار شعر عربی معروف به "الفیه ابن مالک" و گرفتن جایزه از دست آیه الله بروجردی و حفظ قران کریم با سرعت و جدیت مراحل تحصیل را تا عالیترین مدارج حوزه طی کرده و سالها از محضر حضرت امام و دیگر بزرگان بهره می برد.
در طی این مدت با آوردن برادران خود به قم و سرپرستی و کمک تحصیلی به آنها، با راه اندازی آموزشگاه ماشین نویسی، منبع کسب درآمد آبرومندانه ای می یابد. همچنین با یاری جمع اندکی از دوستانش مجله علمی وزین مکتب تشیع را بدون هیچ منبع مالی و تنها با فکر اقتصادی خود منتشر می کند، به گونه ای که درآمدزا هم می شود، کاری که تا آن زمان در قم سابقه نداشت و اینگونه امور با حمایت مالی بیوتات و خیرین انجام می شد. او در شروع نهضت به واسطه تجربه کار انتشاراتی و ماشین نویسی، به کمک مشترکان مجله اش ، نقش بسیار فعالی در نشر و توزیع اطلاعیه های حضرت امام در سراسر کشور داشته و با حضور اجباری در پادگان ارتش، به بیداری سربازان و ارتشیان می پردازد. وی در مدت کوتاه زندگی مخفیانه پس از تبعید حضرت امام، از فرصت استفاده کرده و موفق به ترجمه و تالیف دو کتاب وزین "سرگذشت فلسطین" و "امیر کبیر، قهرمان مبارزه با استعمار" شده و با مهاجرت به تهران در سال 1346 تا زمان پیروزی انقلاب، در مدت ده سال در حالی که بیشتر این ایام را در زندان و تحت شکنجه های وحشیانه و یا با زندگی مخفی و فراری گذرانده است. با ورود به حرفه ساختمان سازی، هم تمکن مالی برای خود تامین کرده و هم به گواهی مقام معظم رهبری و دیگر مبارزین ، منبعی برای کمک مالی به آن ها بوده است. همچنین با استفاده از امکانات مالی افراد خیّری همچون مرحوم ابوالفضل تولیت زمین های زیادی را در منطقه مرغوب سالاریه قم، تفکیک و قطعه بندی کرده و از فوائد مالی آن در جهت کمک به امر مبارزه بهره برده است.
همچنین او با منبرهای پر محتوا و آگاهانه در محافل مذهبی و فرهنگی تهران، که بخش اعظمی از آنها توسط ماموران و جاسوس های ساواک ثبت و ضبط شده و موجود است، محوری اساسی برای یاری مبارزین و هدایت مبارزه بوده و پایه گذار مدارس رفاه و برخی موسسات تجاری پوششی برای کمک مالی و رفاه خانواده و فرزندان مبارزین شده است. او همچنین به هزینه خود با مسافرت به مناطق زیادی از جهان در قاره های اروپا، آمریکا و آسیا با پیشرفت های علمی و صنعتی و سبک زندگی ملل پیشرفته آشنا شده و تلاش زیادی برای هماهنگی و همدلی بین دانشجویان مسلمان و مبارز در خارج از کشور نموده و با استفاده از امکانات مالی مرحوم تولیت که در اختیارش گذاشته بود، به رفع احتیاجات آنان پرداخت. او مدتی که در زندان بود هم به بطالت نگذرانده و از این فرصت هم به نحو احسن استفاده کرده و با تدوین دفاتری خوش خط و منظم به تعداد زیاد که یک نسخه از آن را در همین سرای فرهنگ و قرآن به نمایش گذاشته بودند، مجموعه ای فیش تحقیقاتی فراهم کرده که پس از پیروزی انقلاب، منبع اصلی تدوین کتاب های تفسیر راهنما در 20جلد و فرهنگ قران در 30جلد بوده است.
او در دوران قریب چهل سال حیاتش پس از پیروزی انقلاب در حالی که همواره سنگین ترین و بیشترین مسئولیت ها را برعهده داشته است. بیشتر از همه مسئولین کشور خود را در معرض رای مردم قرار داد و همواره توانست در رقابت با دیگران آراء بالایی را به خود اختصاص بدهد، حتی در موارد اندکی هم که با هجوم رسانه ای یا دخالت برخی افراد و نهادهای غیر مسئول در انتخابات، نتوانست رای بیاورد یا در انتخابات شرکت کند، تاثیر گذار ترین و شاخصترین فرد در انتخابات بوده است.
او در کنار همه مسئولیت های سیاسی و نظامی، قریب به سی سال در ردیف بهترین خطبای نمازجمعه تهران بوده است و همواره خطبه هایش مطالعه شده و عالمانه بوده و مورد توجه محافل داخلی و خارجی بود. همچنین بیشتر از همه مسئولان، خود را معرض خبرنگاران و مصاحبه کنندگان و جوانان و پرسش گران قرار داده است.
مرحوم هاشمی در زمان رهبری حضرت امام، در کنار اداره قوه مقننه، فرماندهی جنگ را در عالی ترین سطح برعهده داشته و بلافاصله پس از پایان جنگ با رای مردم ریاست قوه مجریه را در دست گرفته و با تلاش و پشتکار بسیار زیادی که در امر ساختن و آبادانی کشور از خود نشان داد، ملقب به سردار سازندگی کشور شده و آثار و خدمات دوران ریاست جمهوری او هرگز از یاد مردم نمی رود. او در کنار همه این خدمات، پایه گذار اصلی و حامی مبنایی برخی پروژه های کلیدی کشور نظیر، دانشگاه آزاد اسلامی با همه گستردگی، مترو تهران و کلان شهرها، سد های بزرگ کشور، نیروگاه هسته ای، صنعت موشکی، انتقال آب به کویر مرکزی و... بوده است.
جالب آنکه هاشمی در کنار همه این مسئولیت ها، با نوشتن خاطرات روزانه خود، جدای از آنکه با ارائه اطلاعات زندگی شخصی و بیان شفاف همه اعمال و عملکردهای روزانه خود سبک نوینی در نوشتن خاطرات را بنیان گذاشت و با انتشار تدریجی آن ها در زمان حیات، بیشترین نقدها و هجمه های سیاسی را به جان خرید، یکی از اصلی ترین و بهترین منابع تاریخ انقلاب را برای مورخین و آیندگان به یادگار گذاشته است.
دوران حیات هاشمی پس از پیروزی انقلاب را می توان به دو مقطع بیست ساله کاملا متفاوت تقسیم کرد، در مقطع اول، تقریبا همواره شخص دوم کشور بوده و اکثر مسئولیت های بالای سیاسی و نظامی و اقتصادی کشور را در دست داشت و مقطع دوم تقریبا از همه پست های سیاسی و نظامی و اقتصادی کشور کنار رفته و تنها مسئولیتی تشریفاتی داشت. او در این مقطع با هجم انبوهی از تبلیغات منفی و اقدامات علنی از سوی مخالفین داخلی و خارجی و آسیب دیدگان از اقدامات و خطاهایش در دوران قدرت مواجه بود، ولی حاضر نشد قدمی در جهت پذیرش خواست های غیر مشروع مخالفین بردارد، او ضمن پذیرش خطاها و اصلاح مواضع ناصحیحش در دوران قدرت، ضمن پافشاری و استقامت بر دیدگاه هایش در حفظ حقوق مردم، با همه وجود از نظام و رهبری دفاع نموده و از همه توان و روابطش در داخل و خارج برای پیشبرد اهداف و مقاصد نظام، بهره برده و لحظه ای از پا ننشست. او همه تهمت ها و افتراها و دسیسه های مختلف علیه خود و فرزندانش را بجان خرید و همچنانکه در دوران مبارزه و نهضت در مقابل دژخیمان رژیم شاه مقاومتی جانانه کرده بود، در این دوره نیز حسرت گفتن یک آخ را به دل مخالفینش گذاشت و هرگز از مسیری که به حق انتخاب کرده بود کوتاه نیامد.
او پاداش این زحمات و تلاش های دوران زندگی و خصوصا مرارت های سال های آخر عمر را در پایان عمرش از سوی مردم دریافت کرد و درحالی که در آخرین انتخاباتی که شرکت کرد با بالاترین رای از سوی مردم تهران به نمایندگی در مجلس خبرگان رهبری برگزیده شده بود، پس از مرگ ناگهانی و مبهم در شب نوزدهم دیماه 1395 با تشییعی باشکوه از سوی مردم که تا آن زمان نظیری غیر از وداع مردم با امام خمینی نداشت، در کنار مراد و محبوب و امامش به خاک سپرده شد. از خداوند متعال مسئلت داریم او را در جوار رحمت خویش بپذیرد و پاداش مجاهدان راه خدا به او عطا کرده و با بخشش خطاها و اشتباهاتش او را همنشین انبیاء و اولیاء و صلحا قرار دهد . آمین یا رب العالمین.