جای خالی مرد بحرانها در تاریخ انقلاب اسلامی و در مجموعه مدیریتهای نظام جمهوری اسلامی، کسی که از اولین روزهای شروع انقلاب در صحنههای مبارزاتی حضور داشته و تمام مدیریتهای ارشد نظام را تجربه کرده، فقط آیتالله هاشمی رفسنجانی است. عدهای در مبارزات بودند ولی در مدیریتهای نظام حضور نداشتند. عدهای در مدیریتها بودند و هستند ولی در صحنههای مبارزاتی نبودند. عدهای نیز در بخشهائی از مبارزات و مدیریتها حضور داشتند و در بخشهای دیگر نبودند.
یکی از ویژگیهای آیتالله هاشمی رفسنجانی اینست که در این هردو بخش به صورت کامل حضور داشت و به همین جهت فردی بینظیر است. مبارزه و تحمل زندان و شکنجه در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و ریاست مجلس، ریاست جمهوری، ریاست مجلس خبرگان رهبری، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، فرماندهی جنگ و مهمتر از اینها، حضور در عالیترین جایگاه مشورتی در کنار امام خمینی در کارنامه این استوانه نظام جمهوری اسلامی به ثبت رسیده است. بر همین اساس است که بکار بردن عنوانهائی از قبیل «شناسنامه انقلاب»، «استوانه نظام» و «امین امام» برای چنین فردی، کاملاً منطقی و طبیعی است.
در قید و بند این قبیل عناوین نیستیم. عناوین و القاب، به خودی خود اهمیتی ندارند و تنها در صورتی که بتوانند نشاندهنده واقعیتهائی از زندگی صاحب خود باشند، قابل اعتنا خواهند بود. چه بسا افرادی که عناوین و القاب بسیار مهم و زیادی را یدک میکشند ولی هیچیک از آنها خاصیتی ندارند و صرفاً برای جلب توجه این و آن و احیاناً فریب دادن خلقالله و دست یافتن به مال و منال و جاه و مقام و یا محکم کردن جای پاها در مناصب باشند. در اینصورت، عناوین و القاب نهتنها هیچ ارزشی ندارند، بلکه موجب گمراهی مردم و خسران جامعه نیز هستند، واقعیت تلخی که اکنون به وفور در جامعه خودمان میبینیم...
بیاعتنائی به عناوین، گام اول حرکت به سوی خدمت به مردم، منشا اثر بودن در جامعه و برجای گذاشتن آثار مفید برای کشور و ملت است. اینکه امام خمینی اصرار داشتند مسئولین، روحانیین و تمام دستاندرکاران در کلیه دستگاههای اجرائی، تقنینی، قضائی، فرهنگی و علمی به تهذیب نفس بکوشند، به همین دلیل بود. در کارنامه نظام جمهوری اسلامی کاملاً مشهود است که افراد مهذب توانستهاند منشا اثر و خدمت باشند کمااینکه افراد غیرمهذب نهتنها خدمتی ارائه نکردهاند بلکه همواره برای کشور، مردم و نظام، مشکلآفرین بودهاند و هستند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی، در حدود چهار دهه مسئولیت و خدمت به کشور و مردم، هرگز درصدد استفاده از عنوان برنیامد و همواره به امور ظاهری بیاعتنا بود. همین بیاعتنائی به امور ظاهری و نام و نشان و عنوان بود که به او توفیق انجام بالاترین خدمتها را داد. خدمات او در تقنین، در دفاع مقدس، در بازسازی کشور و در سروسامان دادن به سیاستهای داخلی و روابط خارجی در سختترین شرایط بعد از جنگ، موفقیتهای کمنظیری هستند که فقط هاشمی رفسنجانی با اصالت فکری، روحیه انقلابی، سابقه مبارزاتی و اعتباری که نزد امام خمینی داشت توانست آنها را به دست بیاورد.
هرچند در سالهای آخر عمر، آتش توپخانه عناد و لجاج علیه هاشمی رفسنجانی بسیار تندتر شد و سانسور خبری و سرازیر شدن تهمتها به سوی او هر روز اوج میگرفت، اما او به دلیل ریشهای که در انقلاب و مردم داشت، حتی در همان سالها نیز توانست بسیاری از مشکلات را حل کند و اهداف نظام جمهوری اسلامی را به پیش ببرد. در چهار سالی که بعد از فقدان این مرد بزرگ گذشته، کشور با بحرانهائی مواجه شده و مردم دچار تنگناهائی شدهاند که اگر هاشمی رفسنجانی در میان ما بود با تدبیر خود میتوانست مانع این بحرانها و تنگناها شود و مشکلات پدید آمده در اثر بیتدبیریها را حل کند. مردم در این چهار سال با تمام وجود جای خالی این مرد بحرانها را حس میکنند و این انتظار را دارند که مسئولان با بهرهگیری از شیوه مدیریتی او به میدان مقابله با مشکلات بروند و راه او، که راه خدمت خالصانه و مدبرانه به کشور بود، را ادامه دهند.
*روزنامه جمهوری اسلامی
|