آمار دقیقی از میزان تاخیر و تعلل ایران ندارم ولی مشخصا باید بگویم که دیگران برای منافع ملی ما صبر نخواهند کرد و دنبال منافع ملی خودشان هستند و در این میان فرقی ندارد که طرف مقابل ما کدام کشور باشد. آن زمانی که من سفیر چین بودم، چینیها به من اعلام کردند که خط راهآهنی که قرار بوده وارد ایران شود را اگر در اختیار بگیرند میتوانند تا سال 2018 تکمیل کنند ولی ایران قبول نکرد و حالا وارد سال 2021 شدیم ولی هنوز راهآهنهای داخلی برای اتصال به این خط بینالمللی انجام نشدند.
سفیر سابق ایران در چین اظهار کرد: چرا باید این سوال را مطرح کنیم که پکن چرا ما را در بحث راهآهن بینالمللی دور زده است. مگر دیگران معطل ما میمانند که ما هرچقدر دلمان میخواهد تاخیر کنیم. ما وقتی به طرف مقابل خودمان متعهد نبودیم و برنامه دقیقی نداشتیم و طبق نظم پیش نرفتیم، چرا از دیگران باید توقع داشته باشیم؟
جواد منصوری در گفتوگو با «انتخاب» در پاسخ به این پرسش که آیا اینکه گفته میشود خط راهآهن چین و ترکیه، ایران را دور زده، صحت دارد؟ گفت: من از این موضوع اطلاعی ندارم ولی طبق آنچه که از قبل میدانم، چین بنا داشت یک خط راهآهن را وارد آسیای مرکزی کند و تا ترکمنستان پیش برود و از آن منطقه یک شاخه به سمت اروپا بکشد و یک شاخه را نیز وارد ایران کند و سپس این خط وارد ایران و سپس ترکیه و نهایتا منتهی به اروپا شود. این بحث از قبل مطرح بوده و حالا نمیدانم که این مساله به کجا رسیده است.
سفیر سابق ایران در چین تصریح کرد: ما خیلی از فرصتها را از دست دادیم. وقتی که شما به عنوان ایران هنوز خط راهآهن خودتان را کامل نکرده باشید و هنوز هم معلوم نیست که این تکامل چه زمانی عملیاتی شود، چرا سایر کشورها باید خودشان را معطل شما کنند؟ آیا نباید به دیگران حق انتخاب بدهیم که منافع ملی خودشان را تعریف کنند؟
وی ادامه داد: شبیه این موضوع در بحث راهآهنهای جمهوری آذربایجان و عراق هم تکرار شده است. ما چندین سال است که عراق را معطل خودمان کردیم و حالا بعد از این همه سال تازه هفته قبل وزیر محترم راه اعلام کردند که در آینده کلنگ راهآهن عراق را خواهیم زد و در آینده این راهآهن را به بهرهبرداری میرسانیم. این در حالی است که عراقیها خط راهآهن خودشان را تا مرز ایران پیش بردند. ما همچنین در بحث راهآهن رشت به آستارا هم اقداماتی نهایی را انجام ندادیم.
هرطور دلمان میخواهد با دنیا رفتار میکنیم
منصوری در پاسخ به این پرسش که تاخیر ایران در ساخت این خطوط راهآهن بینالمللی چند ساله شده است، گفت: من آمار دقیقی از میزان تاخیر و تعلل ایران ندارم ولی مشخصا باید بگویم که دیگران برای منافع ملی ما صبر نخواهند کرد و دنبال منافع ملی خودشان هستند و در این میان فرقی ندارد که طرف مقابل ما کدام کشور باشد. آن زمانی که من سفیر چین بودم، چینیها به من اعلام کردند که خط راهآهنی که قرار بوده وارد ایران شود را اگر در اختیار بگیرند میتوانند تا سال 2018 تکمیل کنند ولی ایران قبول نکرد و حالا وارد سال 2021 شدیم ولی هنوز راهآهنهای داخلی برای اتصال به این خط بینالمللی انجام نشدند.
سفیر سابق ایران در چین با بیان اینکه ما هرطور دلمان میخواهد با دنیا رفتار میکنیم و توقع داریم که دنیا همان طوری که ما دلمان میخواهد با ما رفتار کند، اظهار کرد: ما چرا باید این سوال را مطرح کنیم که چین چرا ما را در بحث راهآهن بینالمللی دور زده است. مگر دیگران معطل ما میمانند که ما هرچقدر دلمان میخواهد تاخیر کنیم. ما وقتی به طرف مقابل خودمان متعهد نبودیم و برنامه دقیقی نداشتیم و طبق نظم پیش نرفتیم، چرا از دیگران باید توقع داشته باشیم. ما در همین بحث خط لوله گاز پاکستان هنوز خط لوله را تا مرز پیش نبردیم و آنان را چندین سال است که معطل کردیم.
وی با اشاره به پروژه 2 خطه کردن راهآهن برقی تهران به مشهد ، گفت: زمانی که این پروژه آغاز شد، چینیها به دولت اعلام کردند که ما با بودجه 148 میلیون دلاری میتوانیم این پروژه را انجام بدهیم. مسئولان وقت گفتند که ما این پروژه را با اعتبار 150 میلیون دلار میتوانیم درون سپاری کنیم و پیشنهاد چین را رد کردند. اما در آخر بودجه این پروژه به 220 میلیون دلار رسید که اصلا کیفیت پروژه چینیها را ندارد. مضاف بر اینکه اگر این پروژه به چین واگذار شده بود از سال 87 تا 91 به پایان میرسید ولی هنوز این پروژه در حال خاک خوردن است.
منصوری ادامه داد: علاوه بر این در یک دورهای قرار بود که راهآهن و قطار سریعالسیر تهران به اصفهان راهاندازی شود. اگر این پروژه اجرایی شده بود ، مسافران با سرعتی بالغ بر 230 تا 250 کیلومتر در ساعت جا به جا میشدند. چینیها برای این پروژه هم ابراز آمادگی کردند ولی هر وزیری که از راه رسید، یک جوری دیگران را رقصاند و بعد از 12 سال هنوز بازی در میآورند.
شاید خط دوم راهآهن چین را هم از دست بدهیم
سفیر سابق ایران در چین همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا احتمال دارد که با چنین شرایط ما حتی خط دوم راهآهن چین به اروپا را که قرار است از داخل ایران عبور کند را از دست بدهیم، گفت: اگر قرار باشد همین رویه ادامه پیدا کند و ما دوباره تاخیر و تعلل کنیم، بعید نیست که این اتفاق تکرار شود. البته بحث فقط این خط راهآهن و چین نیست. هند و افغانستان هم چندین سال است که معطل راهآهن زاهدان هستند و ما آنان را هم معطل خودمان کردیم. ما حتی در فروش میوه به عراق چنان رفتار کردیم که جای تاسف دارد. ما حتی بلد نیستیم که کیفیت میوه را در صادرات به عراق رعایت کنیم. در چنین شرایطی بحث قطار و راهآهن جای خودش را دارد.
وی در پاسخ به این پرسش که توجیه ایران در تاخیر و تعلل برای اجرای پروژههای راهآهنهای بینالمللی چه بوده است، تصریح کرد: هر توجیهی که باشد، قابل قبول نیست. چینیها درباره پروژه راهآهن تهران به اصفهان به مقامات ایران اعلام کردند که ما برای تهیه نقشه این خط و مشاوره با سرمایهگذاران و کارشناسان و تهیه عکسهای هوایی و ... بالغ بر 2 میلیون دلار هزینه کردیم و حتی برای انجام این پروژه با ایران قرارداد امضا کردیم و ایران نباید زیر قرارداد بزند ولی حرف مسئولان چیز دیگری است.
روزی که پول نداشتیم طلب چین را بدهیم
منصوری که در سال 85 به عنوان سفیر ایران در چین منصوب شد، گفت: همان دورانی که سفیر چین بودم، یک روز وزیر عمران چین با من ملاقات کرد. او به من گفت که «ما در پروژه سد طالقان صفر تا صد پروژه را انجام داده و حتی این پروژه را 3 ماه زودتر از موعد تحویل دادیم ولی روز افتتاحیه اول همه کارمندان چینی را کنار زدند و خودشان عکس یادگاری گرفتند و سپس یک تابلوی بزرگی نصب کردند که این سد به همت مهندسان ایرانی ساخته شده است. ما هیچ چیزی نگفتیم و پیش خودمان گفتیم شاید دلشان بخواهد به مردم خودشان دروغ بگویند ولی مساله اصلی اینجاست که بعد از گذشت چند سال هنوز پول پروژه را پرداخت نکردند. ایران باید به ما 15 میلیون دلار بابت این پروژه پرداخت کند».
وی افزود: من مدتی بعد به دلایل کاری به تهران برگشتم و رفتم پیش آقای فتاح -که آن زمان وزیر بودند -و موضوع را بازگو کردم. ایشان خندیدند و گفتند از این اتفاقات زیاد است. ما که پولی برای پرداخت نداریم و بروید پیش آقای احمدینژاد شاید ایشان بتواند کاری بکند ولی دولت پولی برای پرداخت ندارد.
منصوری همچنین به خاطره دیگری اشاره کرد و گفت: من زمانی هم سفیر ایران در پاکستان بودم. این ماجرا مربوط به سال 71 است. آن زمان آقای نژاد حسینیان وزیر راه بود. خاطرم است که در آن دوران وضعیت شرکتهای تولید سیمان در ایران خیلی خوب نبود. آقای نژادحسینیان در سفری به پاکستان آمدند و من هم در این سفر ایشان را همراهی کردم. یکی از شرکتهای سیمان که در فاصله 15 کیلومتری اسلام آباد قرار داشت از ما دعوت کرد که از کارخانه بازدید کنیم. ما فردا آن روز به کارخانه رفتیم. آن کارخانه در 28 سال پیش و در پاکستان تماما اتوماتیک بود و حتی اندازه یک دود سیگار آلودگی نداشت. اطراف کارخانه تماما درختکاری و گلکاری شده بود. صاحب کارخانه به ما گفت که من از وضعیت سیمان در کشور شما آگاه هستم و اگر بخواهید مثل همین را برای شما در ایران خواهم ساخت. اما دولت وقت با این مساله مخالفت کرد. حالا بروید بعد از این همه سال وضعیت کارخانجات ایران را تماشا کنید. این خاطرات نه خواب و نه افسانه و نه قصه و نه روایت دشمنان است. این اتفاقاتی است که من به چشم خودم دیدم.
مسبب هربلایی که به سرمان آمده، خودمان هستیم
سفیر سابق ایران در چین تاکید کرد: هیچ تردیدی وجود ندارد که هربلایی به سر ما آمده، حاصل کار خودمان است. چه کسی آن قوانین را برای ارز تصویب کرد؟ آمریکا چه نقشی از ضرب طلا و فروش عمده سکه در بازار داشت؟ مگر آمریکا چقدر در مشکلات کشور ما موثر است؟ از ابتدای انقلاب گفتند که وابستگی به نفت را از بین ببرید ولی شرایط طوری شده که ما باید نفت بفروشیم تا نان شب بخوریم. حرفهای زیادی برای گفتن وجود دارد و من زمانی خواستم این اتفاقات را یک کتاب کنم ولی اجازه انتشار ندادند و گفتند که این حرفها باعث تضعیف نظام میشود.
وی در بخش دیگری به روابط ایران و چین در دوره روحانی اشاره کرد و گفت: بحث دل خوشی نیست. سال 95 رییس جمهوری چین در سفری که به ایران داشت، اعلام کرد که ما میتوانیم تا اعتبار 35 میلیارد دلار برای ایران پروژه انجام بدهیم و به جای آن از ایران نفت بگیریم. دولت همان زمان این پیشنهاد را رد کرد و گفت که ما با اروپاییان قرارداد میبندیم.
منصوری ادامه داد: چین بارها اعلام کرده که حاضر است از ایران نفت بگیرد و به جای آن کالا و خدمات بدهد ولی چه در گذشته و چه حالا دولتیها اعلام کردند که فقط در ازای پول نقد نفت میفروشیم. چین در دوره آقای احمدی نژاد هم این پیشنهاد را مطرح کرده بود ولی همان زمان وزارت نفت قبول نکرد. دلیل هم این است که دولتهای ایران علاقه داشتند نفت را به چین بفروشند و با پول آن با اروپا معامله کنند. اگر شما خودتان را جای چینیها بگذارید، چه کاری خواهید کرد؟