دیروز کلیپی از برگزاری لاکچری یک جشن تکلیف در فضای مجازی دست به دست میشد.در شرایطی که در همین روز، روزنامه صدا وسیما خبر داده که در برخی محلههای پایین شهر تهران، مردم به صورت نسیه پنیر و تخم مرغ میخرند! این سوال را از کارشناسان پرسیدیم: این مقدار از شکاف طبقاتی به چه دلیل است و چه تبعاتی دارد؟
به گزارش روزنامه آفتاب یزد ، در پی انتشار کلیپی از جشن تکلیف لاکچری در فضای مجازی، ما تصمیم گرفتیم در این گزارش به وضعیت قشر به اصطلاح تازه به دوران رسیده و شکاف طبقاتی بپردازیم. این روزها در فضای مجازی این نوع اشرافیگری به وفور دیده میشود. علاوه بر فضای مجازی در خیابانهای بالاشهر نیز این شکاف طبقاتی هویداست. از زرق و برق فروشگاهها گرفته تا خیابانهایی که مملو از خودروهای چند ده میلیاردی است.
حتی این شکاف را در سوپرمارکتها هم میتوان دید. آنجا که سوپرمارکتهای بالاشهر مملو از اجناس برند با قیمت بالا هستند و البته که خریدار هم دارند. و این در حالی است که افرادی در مناطق مختلف کشور و حتی جنوب تهران اقلام ضروری زندگی خود را به صورت نسیه تهیه میکنند. روزنامه جام جم دیروز در این باره گزارش متاثرکنندهای منتشر کرد. خبرنگار این روزنامه نوشت مردم در برخی سوپرمارکتهای پایین شهر پنیر و تخم مرغ نسیه تهیه میکنند.
*ماجرای کلیپ جشن تکلیف لاکچری
بعد از خبرساز شدنِ جشنهای لاکچری نامزدی، ازدواج و تولدها ایندفعه نوبت به جشن تکلیف لاکچری رسید. انتشار ویدئویی از برگزاری یک جشن تکلیف لاکچری در فضای مجازی انتقاد کاربران شبکههای اجتماعی را به دنبال داشته است. در این ویدیو فردی که لباسی فرشته مانند به تن دارد به میان دختران 9 ساله میآید به آنها هدایایی تقدیم میکند.
در کنار سفره اشرافی مینشینند و بر سجادههای گران قیمت خود نماز میخوانند. در هنگام قرائت نماز همزمان برف شادی بر سر آنها ریخته میشود. این کلیپ چیزی جر تناقض این قشر نیست. اسلام افراد را به ساده زیستی دعوت میکند در حالی که جشن تکلیف این دختران در نهایت تجمل گرایی برگزار میشود.
*در مغازههای بالای شهر چه میگذرد
چندی است که گزارشهایی از تهیه کردن تخم مرغ به صورت نسیه به گوش میرسد. به گزارش روزنامه جام جم در بالاشهر تهران سوپر مارکتهایی وجود دارد که آب معدنی ویژه و کنسرو خاویار میفروشند. هر نوع کالایی برای هر سلیقهای در این مغازهها وجود دارد اما در قفسههای مغازههای پایین شهر اقلام ضروری و کالاهای اساسی در برندهای محدود ایرانی وجود دارد همچنین در محلههای جنوب شهر بیشتر مغازهها دفتری برای فروش نسیه دارند. بسیاری از بالا شهرنشینان قهوه برزیلی خود را در حالی مینوشند که کل تهران در زیر پاهایشان است.
حال سوالی که مطرح میشود این است که در این روزهایی که بسیاری از بیماران به دلیل تحریمها قادر به تهیه داروی خود نیستند این نوع کالاهای برند و لاکچری چگونه در مغازههای بالای شهر یافتمیشود؟
*زمانی که افراد مالیات دهند این نوع شکافها دیده نمیشود
در همین خصوص وحید عقیلی استاد دانشگاه به آفتاب یزد گفت:« در فضای مجازی این امکان وجود دارد که هر فردی هر ایدهای را پخش کند. لزوما افراد در این کلیپها ایدههای مطابق با واقعیت را نشر نمیدهند. در این روزها بر اساس آموزههای دینی باید به وضعیت زندگی مستضعفان توجه شود. همچنین در برخی از سریالهای تلویزیونی سبک زندگیای وجود دارد که در زندگی واقعی نمود خارجی ندارد. دنیای تلویزیونی و دنیای واقعی الزاما یکسان نیستند. متاسفانه در نبود سواد رسانهای و برخی از ملاحظات، مخاطب فکر میکند دنیای فضای مجازی و واقعی یکسان است.این کلیپ انگار روی زمین ضبط نشده است و برای انسانها نیست بلکه برای فرشتهها است. »
در همین خصوص دکتر مصطفی اقلیما پدر مددکاری و آسیب شناس، گفت:« در جامعهای زندگی میکنیم که فاصله بین طبقات اقتصادی بسیار زیاد است. دولت طبق قانون بنا بود که بیشتر از نرخ تورم حقوق افراد را افزایش دهد اما متاسفانه افزایش حقوقها بسیار کمتر از نرخ تورم بوده است و این باعث فقیر شدن قشر بزرگی از جامعه شده است. مردم هر سال نسبت به سال قبل فقیرتر شدهاند.
در چند سال اخیر با توجه به نرخ تورم و پایین بودن حقوقها طبقه پایین پایینتر رفتند و پولدارها پولدارتر شدهاند. قشر ثروتمند از ثروتهای خود به آسانی استفاده کردند. در کشورهای اروپایی امکان ندارد یک فرد از درآمد خود میلیاردر شود و کارمندان بعد از 50 سال قادر به خرید خانه شوند. چون در این کشورها مالیاتهای درستی وجود دارد و از افراد مالیات میگیرند تا چنین ثروتهای انباشتهای به وجود نیاید. میان درآمد افراد با توجه به مالیاتها تناسب وجود دارد. امروزه قیمت اقلام ضروری زندگی مردم هم به صورت سرسامآوری افزایش یافته است.
با این نرخ تورم مردم هر روز مجبور هستند خانههای خود را کوچکتر کنند.ای کاهش حقوقها بالا نمیرفت و اجناس هم گرانتر نمیشدند. متاسفانه در کشور ما شایسته سالاری وجود ندارد و افراد در جایگاه مناسب قرار ندارند. باید سیستم مالیاتی کشور اصلاح شود و زمانی که افراد مالیات دهند این نوع شکافها دیده نمیشود.»
*جهش طبقاتی به جای ارتقای طبقاتی
در پایان جعفر بای محقق و پژوهشگر اجتماعی گفت:« در جوامع باید 25 درصد فقیر 25 درصد ثروتمند و 50 درصد متوسط وجود داشته باشد.اشرافی گری نتیجه ثروتهای یک شبه است. این نوع ثروتها از بیماری اقتصادی نشات میگیرند. هر شغلی دارای فرهنگ خاص خود است. فاصله درون طبقاتی و بین طبقاتی باید کم باشد شکاف طبقاتی در فاصله زیاد به وجود میآید.
در جوامع به صورت طبیعی ارتقا طبقاتی وجود دارد. ارتقا طبقاتی آرام است و افراد فرصت یادگیری فرهنگ طبقه جدید را دارند. در ارتقا طبقاتی فرد با فرهنگ آن طبقه منطبق میشود. انسانهای تازه به دوران رسیده ارتقا طبقاتی ندارند بلکه این افراد جهش طبقاتی دارند. لذا این افراد فرهنگ طبقه جدید را یاد نمیگیرند و با آن انس پیدا نمیکنند.
لذا همین امر باعث چنین رفتارهای افراطی در افراد میشود. رفتار این گروهها پر از تناقض است و در این کلیپ هم این تناقض به سادگی دیده میشود. در جامعه ما بسیاری از افراد دارای ماشینهای گران قیمت هستند اما فاقد فرهنگ رانندگیاند. سرمایههای نجومی این پیامدها را در پیداشته است. به همین دلیل در کشور ما پدیدههایی مانند بستنی طلا و امثالهم دیده میشود.مشکل ما این است که ارتقا طبقاتی به جهش طبقاتی تبدیل شده است و افراد برای جبران عقدههای گذشته خود به چنین فعالیتهایی دست میزنند. »
این قبیل اتفاقات که تعدادشان هم کم نیست و با اندکی جستجو در شبکههای مجازی نمونههای بیشماری از آنها را میتوان مشاهده کرد همه از نشانههای بینظمی و نابسامانی اجتماعی است که وضعیت جامعه ما را بیش از پیش آشفته کرده است و معضلات فرهنگی و اجتماعی متفاوت و در مواردی بسیار عجیب را به وجود آورده است. مشکلاتی مانند شکاف طبقاتی، فساد، اختلاص، سوءاستفادههای بسیار از مردم و سوءاستفاده از موقعیت شغلی و پست و مقام و مانند اینها مدتهاست که جامعه ما را دچار آسیب و بیماری کرده اما نمودهای آن هر روز عجیبتر از قبل و باور نکردنیتر است.