صاحب منصبان و منسوبان و متولیان امور چگونه باید با این گرفتاری و سم و ویروس بدتر از کرونا برخورد و شر آن را از سر کشور بردارند؟ شرط اصلی آن است که مسئولان و مدیران به مردم دروغ نگویند با مردم صادق باشند و اگر قرار است مردم تمام سختی ها و رنج و تحریم و فقر و... را تحمل نمایند خوبست بی پرده بدانند به چه بهانه ای و با چه بهایی؟!
جماران: روز گذشته پی جوی مشکلات یکی از نزدیکان گذرم به یکی از مجتمع های قضایی افتاد؛ جدای مشکلات همیشگی در تمام نهادها(ع دم رضایت، صف و معطلی، عدم پاسخگویی، عدم حضور مسؤولین شعب و...) موضوع بسیار مهمی مرا واداشت تا بیاندیشم!
در فرصت انتظار آمدن یکی از قضات از آشنایی قدیمی فعال در همان شعبه سؤال کردم با تغییرات افراد و پیرو آن تبلیغات رسانه ای وضعیت متفاوت شده و اتفاق جدیدی افتاده؟ حسب شغل و پیشه تردید و مکث و من من کنان گفت:
نه آقای میرزایی! شما چرا می پرسید! شاید بدتر هم شده! ادامه دادم جهت مقایسه نظر سنجی و آمار و اخبار چیز دیگری می گوید؛ شما بدبین نیستی؟
گفت: من کاری به این موارد ندارم؛ من مشغولم و عملی دارم کار می کنم؛ میزان سنجش من پرونده و دعوی و مراجعات من است؛ هر روز موضوعات پیچیده، کلاه برداری، خیانت به مال و جان و ناموس مردم، اختلاس خرد و کلان که جدیدا باب شده، فساد و رشوه و پولشویی، طلاق و مواد مخدر و دعواهای خانوادگی و... روز به روز بیشتر و به عبارتی بی سر و سامان هم شده! قاضی بیشتر شده یا متخصص و حقوق دان؟! دانشگاه ها معتبرتر شده اند؟! مدارک قوی تر شده؟! و...
این یعنی سنجش در صحنه! این یعنی خوب و بد شدن وضعیت قضا، این یعنی نتیجه جابجایی ها! با رفت و آمد و حضور و ترس و تشر به یک واحد آن جا را چند صباحی با ضرب و زور هم درست کردیم اصلاح شد؟! و ادامه داد تا اخلاق و فرهنگ درست نشود یعنی هیچ.
من هم عرض کردم شاید باید صبوری کرد این همه دفاع از متن اسلام، شهادت، ایام، سوگواری ها، هیآت و شبکه های سازمان یافته در کشور و نهادهای عریض و طویل با بودجه و امکانات و پرسنل به اضافه مساجد و بسیج و کذا و کذا...
گفت آقا جان این ها همه به زبان برای امورات خودشان است عملی چه داریم؟ این ها در این جا روی صندلی من و ارباب رجوع نشسته اند؟! مردم دروغ می بینند و می شنوند! با دروغ کار درست نمی شود! حرف و عمل یکی نیست! همین الان شما معطلی من هم!
با خودم فکر کردم و یاد فرمایش استاد گرانقدر حضرت آیت الله امجد افتادم که اگر تمام بدی ها زشتی ها و پلشتی ها و رذایل اخلاقی را در اتاقی بریزیم کلید در آن اتاق «دروغ» است. صاحب منصبان و منسوبان و متولیان امور چگونه باید با این گرفتاری و سم و ویروس بدتر از کرونا برخورد و شر آن را از سر کشور بردارند؟ شاید بعد از ٤٠ سال انقلاب ما به نام اسلام، این حرف ها خنده دار باشد! چه می دانم! خدا می داند!
اما آن چه مسلم است شرط اصلی آن است که مسئولان و مدیران به مردم دروغ نگویند با مردم صادق باشند و اگر قرار است مردم تمام سختی ها و رنج و تحریم و فقر و... را تحمل نمایند خوبست بی پرده بدانند به چه بهانه ای و با چه بهایی؟! سفره مردم هر روز کوچکتر و بی رونق می شود انگار نه انگار و تنها و بی پناه همه را به جان می خرند که قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟ به مردم بگویند و بگوییم ما در آپاتمان های خوب با سرویس مناسب راننده و محافظ و امکانات حفظ و نگهداری کرونا روزگار را با مرغ و ماهی و... می گذرانیم و آقازاده های تحصیل کرده ی ما به لطف حضرت پروردگار از فرنگ بازمی گردند سر سفره ی خوان انقلاب! تا خان شوند و حکومت کنند اما شما باید مقاومت کنید هر روز به دادگاه بروید، دنبال طلاق فرزندانتان باشید، منتظر فیش های مختلف برای پرداخت مالیات و جریمه و خدمات و پسماند و... باشید! هزینه های دولت و ما را بدهید به دنبال فرزندان بیکارتان در شبکه های مواد مخدر و هزار باب فساد و نابودی بگردید! خرج دوا درمان بیماریتان را اگر ندارید و بیمارتان مُرد غصه نخورید سرنوشت بوده! بروید سراغ داروهای علفی و توکل کنید خدا بزرگ است و منتظر باشید! ما به قلعه های توسعه و رشد در همه زمینه ها رسیده ایم! ما دماغ و پوزه و سرتاپای استکبار جهانی را تئوری و عملی به خاک مالیده ایم و همین روزها است که فروپاشی آنها را نظاره خواهید کرد پس صبر و تحمل باید!!! اندکی فقط! پیروزی و ظفر نزدیک است!
ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر