تاريخ انتشار: 16 آذر 1399 ساعت 23:31:11
به دنبال عصبانی کردن روحانی هستند/ معقول نیست که هر چرخ حاکمیت بخواهد به یک سمت برود!/ امام مایل بود که از ایران یک صدا بلند شود

غلامعلی رجایی در مورد طرح مجلس پیرامون مسائل هسته ای که به قانون «صیانت از حقوق ملت ایران و لغو تحریم ها» شناخته می شود، می گوید: «به نظر می رسد که تصویب کنندگان چنین طرحی به دنبال عصبانی کردن آقای روحانی هستند. البته این طرح همانند تسمه ای دور دولت بسته شده و دیگر راه گریز و گزیری از آن وجود ندارد. من برخلاف برخی دوستان اصلاح طلب که موضوع استعفای آقای روحانی را مطرح می کنند، موافق استعفای ایشان نیستم. زیرا این مسأله شرایط کشور را بدتر می کند وگرنه آقای روحانی حتی می تواند با آوردن بهانه بیماری کنار رود.»

جماران: هفته گذشته مجلس طرحی را به تصویب رساند که هدف آن را «صیانت از حقوق ملت ایران و لغو تحریم ها» نامید و در براساس آن دو ماه مهلت داد تا در صورت عدم انجام تعهدات برجامی از سوی طرف های اروپایی، جمهوری اسلامی ایران از پروتکل الحاقی خارج شود.

اما در مقابل، وزارت امور خارجه گفت که مجلس در تدوین این قانون به نظرات این وزارت خارجه توجهی نکرده است و در ادامه شخص محمد جواد ظریف، دولت و رئیس جمهور نیز با آن مخالفت کردند.

«دبیرخانه» شورایعالی امنیتی ملی اما، دیروز در اطلاعیه ای با فضای شمل گرفته علیه قانون جدید یاد شده مخالفت کرد و آن را مغایر منافع ملی ندانست.

در خصوص این تشش و اختلاف شکل گرفته، با غلامعلی رجایی استاد تاریخ در دانشگاه و تحلیلگر سیاسی گفت و گویی کرده ایم که مشروح آن در پی می آید:

الآن دولت و مجلس دقیقا روبروی هم قرار گرفته اند

اخیرا تصویب طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها» را در مجلس داشتیم که دولت و وزارت خارجه با آن مخالف بودند. اما دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی که رئیس آن رئیس جمهور است اطلاعیه ای داد و گفت که این طرح بر خلاف منافع ملی نیست. خود آقای قالیباف هم گفت این طرح در چهارچوب برجام است و بیرون از برجام نیست.

در این برهه حساس چند روز پس از ترور شهید فخری زاده، تشتتی که در تصمیم گیری کشور وجود دارد چه آسیب هایی را می تواند متوجه کشور کند؟ به خصوص در مسأله کلان هسته ای که هم ما تحریم هستیم و هم دولت آمریکا در روزهای آخرش به و هر کاری ممکن است انجام بدهد و هم در آستانه آمدن بایدن هستیم.

به نکته خوبی اشاره کردید. به نظر من در سیستم سیاسی و اجرایی کشور دچار اتفاقی شده ایم که بخشی از کشور بخش دیگر را نادیده می گیرد و یا اینکه تخریب و تضعیف می کند. اگر ما برگردیم به اینکه این انقلاب را امام طراحی کرد و مردم هم اجابت کردند، نگاه امام به حاکمیت دولت جوری است که اگر کسی خلاف آن هم عمل کند، خلاف شرع مرتکب شده است. اگر کسی قانون هایی که دولت مجری است و مجلس آنها را وضع کرده را نادیده بگیرد خلاف شرع مرتکب شده است.

باید بپذیریم که آقای ظریف یک دیپلمات کارکشته سیاسی با بیش از 30 سال سابقه است. من مایلم نمونه ای را از سفیر سابق ایران در عربستان اینجا نقل کنم که وقتی نایف با ظریف صحبت می کرده، در یک تنفس بیرون آمد و سیگاری روشن کرد و گفت، «آقای سفیر! چند نفر مثل این آدم در ایران دارید؟ مثل این را بفرستید با ما صحبت کند». ظریف نزد اعراب منطقه و کشورهای اروپایی آدم مقبولی است و دنیا و سیاست بین المللی را می شناسد.

فریادها و هشدارهای این آدم کارکشته نادیده گرفته شود توسط مجلسی که بیش از 85 درصد آن بی تجربه و کم تجربه است، به نظر می رسد اتفاق نامیمون و تلخی است. ما نمی گوییم مجلس باید هرچه دولت گفت را انجام بدهد؛ بالعکس این هست که اگر مجلس قانون تصویب و شورای نگهبان تأیید کند باید دولت انجام بدهد. اما این خلاف تدبیر است که هشدارها و کارشناسی های دلسوزانه دولت نادیده گرفته شود.

بخشی از نظام دارد بخشی از خودش را نفی می کند

این نکته ای است که به نظر من باید به آن توجه کنیم که بخشی از نظام دارد بخشی از خودش را نفی می کند و این با چیزی که امام می خواست و می فرمود «همه با هم» باشید در منافات است و سازگاری ندارد. الآن دولت و مجلس دقیقا روبروی هم قرار گرفته اند. حتی من می خواهم بگویم متأسفانه این تشتت در داخل پیکره اجرایی کشور هم هست. رئیس شورای عالی امنیت ملی رئیس جمهور است. این خیلی حرف بدی بود که رئیس دفتر رئیس جمهور می گوید که رئیس جمهور در جریان این اطلاعیه نیست. یعنی آیا رئیس جمهور بر شورای عالی امنیت ملی که خودش رئیس آن است، اشرافی ندارد؟! آیا دبیرخانه غیر از شورا است؟! آیا دبیرخانه نباید در صدور بیانیه حداقل به عنوان یک عضو با رئیس جمهور هماهنگ کند؟! من نمی خواهم وارد مناقشه شورای عالی امنیت ملی با رئیس جمهور شوم ولی می خواهم بگویم برون داد این قضیه چیست.

من مایلم به یک تجربه تاریخی اشاره کنم. یک زمانی دولت از ضیاء الحق دعوت کرده بود که به ایران بیاید. روزنامه جمهوری اسلامی مقاله ای با عنوان «ضیاء الباطل» نوشته و در چند شماره ایشان را کوبیده بود. امام گفته بود این نمی شود که یکی از شما دعوت کند و یکی دیگر فحش بدهد. به نظر من الآن این قضیه دقیقا مصداق پیدا کرده و ما با رئیس جمهوری مواجه هستیم که حتی به اندازه یک کارمند دبیرخانه که این بیانیه را نوشته در جریان نیست. تلخ تر اینکه رئیس دفترش این را علنی می کند و می گوید ایشان در جریان نیست و موافق نیست.

نمی شود یک ماشین چهار چرخ داشته باشد و هر چرخ آن بخواهد به یک سمت برود

به نظر من این نکته باید برای این نکته تدبیری در حاکمیت اندیشیده شود و نمی شود یک ماشین چهار چرخ داشته باشد و هر چرخ آن بخواهد به یک سمت برود؛ این اصلا معقول نیست. به نظر من این از مواردی است که عرفا می گویند، «توبه» واجبِ فوری است. در این قضیه واجب فوری این است که جلو این تشتت را بگیریم و از ایران یک صدا بلند شود. امام مایل بود که از ایران یک صدا بلند شود. در ختم جنگ و صلح وقتی که فرماندهان می گفتند ما عاشورایی می جنگیم، امام می گفت ما قطعنامه را پذیرفته ایم و دو صدایی را نمی پذیریم.

نکته دوم این است که ما ماه ها گفته ایم اگر آمریکا برگردد ما هم بر می گردیم. اولا من شنیدم که در تدوین اولیه، «خروج فوری» بوده و بعد تبدیل به «یک ماه» شده است. اگر این مجلس جوان و کم تجربه فکر می کند که این یک ماه اروپا و آمریکا را سر عقل می آورد، به نظر من نشان می دهد که اینها تجربه لازم را برای این کار ندارند. اروپایی که این همه مهلت بعد از خروج ترامپ نتوانست کاری انجام دهد در یک ماه به طریق اولی نمی تواند کاری انجام بدهد. لذا این وقت یک وقت از دست رفته و مرده ای است که به نظر من بودن و نبودن آن خیلی فرق نمی کند.

باید فرصتی به بایدن می دادیم

نکته سوم این است که با سپری شدن این یک ماه عملا بر سر کار آمدن بایدن نزدیک شده است. آمریکا، آمریکا است؛ آمریکای ترامپ با آمریکای بایدن تفاوت های جزئی دارد. از نظر اهداف کلی و بستر کلی بحث هویج و چماق است. اما در عین حال عقل سیاسی اقتضا می کند آدم به کسی که تازه مستقر شده فرصت بدهد که او هم گفته ما بر می گردیم. حالا مثل بازیکنی است که ما دقیقه 90 آن را به زمین می آوریم و می گوییم باید دو گل خورده تیمت را جبران کنی.

به نظر من باید فرصتی به بایدن می دادیم. اگرچه هم جمهوری خواهان و هم دموکرات ها سیاست های خصمانه ای علیه ما داشته اند، اما بی بوش و اوباما تفاوت بود؛ این را همه عاقلان سیاسی می دانند. به هر حال الآن صدای مسئولین مثل آقایان ولایتی، قالیباف، باهنر و دیگران را داریم که همه در تأیید فواید برجام حرف زده اند. اگر ما از این خارج شویم و اجازه ندهیم که آمریکا برگردد و بعد حرف هایمان را با بزنیم، به نظر می رسد برخورد خامی است.

نکته چهارم این است که البته اطلاع من از دو ماه قبل بوده و ربطی به ترور شهید فخری زاده ندارد ولی قضیه شهید فخری زاده تصویب آن را تشدید کرد. اینها خیال می کنند که می توانند انتقام این کار را از آمریکا بگیرند. من مایلم به این نکته اشاره کنم که اگر رفراندوم شود قطعا جمهور مردم با این کار موافق نیستند. به دلیل اینکه مردم اثرات این تصمیمات آنی و هیجانی را در زندگی خودشان می بینند. سکه و دلار بالا رفت و قیمت ها حتما تغییر خواهد کرد. اگر اینها تهدید را شروع کنند قیمت دلار بالاتر از این خواهد رفت. من فکر می کنم این قاعده بدی است.

امام به قدری برای مردم حق انتخاب قائل بود که می گفت اگر مردم جمهوری اسلامی را نخواهند، حق آنها است

مایلم دوباره به یکی از دیدگاه های امام اشاره کنم. امام به قدری برای مردم حق انتخاب قائل بود که می گفت اگر مردم جمهوری اسلامی را نخواهند، حق آنها است. چون در پاریس از امام پرسیدند که اگر مردم حکومت اسلامی را نخواهند شما چه کار می کنید؟ امام فرمودند من حرف خودم را می زنم اما به نظر مردم احترام می گذارم.

ما که نمی توانیم به مردم تحمیل کنیم شما حتما جمهوری اسلامی را بخواهید! امام این را گفته بود و سندش هم موجود است. البته امام به خبرنگار گفته بود این گونه نیست که شما می گویید اگر به شعارها و تظاهرات مردم در تهران و سایر شهرها نگاه کنید می بینید که مردم می گویند ما اسلام را می خواهید.

مهم این است که ما نماینده تعیین نمی کنیم که وقتی به خبرگان، شورا یا مجلس راه یافتند به نظر عامه مردم توجه نداشته باشند. این رسم خوبی نیست. مانند این است که فردی را در دادگاه وکیل معرفی می کنند در حالی که با موکل خود کاری ندارد.

اگر احزابی قوی در کشور داشتیم و آنها این گونه اخته و دست و پا بسته یا به تعبیری دیگر مصلحت اندیش نشده بودند. چون به عبارتی آنها هم باید منافع مردم را در نظرگیرند هم مراقب باشند به دلیل موضع گیری های خود ردصلاحیت نشوند. اگر چنین نبود می توانستند تجمعاتی با حضور هواداران خود در مقابل مجلس شکل دهند و به این قبیل مسائل اعتراض کنند.

مطمئنم اگر امروز یک نظرسنجی از مردم صورت گیرد، درصد بالایی از آنها موافق فرصت دادن به هیأت حاکمه آمریکا هستند. رویکرد اخیر مجلس حتی نیاز به ورود حقوقدانان نیز دارد. زیرا نمایندگان در همین طرح اخیر مجازات هم تعیین کردند. آیا قانون مجازات اسلامی کافی نیست؟

دوم اینکه گفته می شود ما باید مرکز تازه ای در اصفهان راه اندازی کنیم و به سراغ غنی سازی 20 درصدی برویم یا موارد دیگر که همگی بار مالی دارد. از دولت کسب اطلاع کرده ام که اجرای این قانون جدید، بالای 7 هزار میلیارد تومان بار مالی دارد.

در صورتی که مجلس حق تصویب قانونی را ندارد که برای دولت بار مالی ایجاد می کند. به نظرم باید از حقوقدانان در این زمینه مشورت گرفته می شد. زیرا آنها نیز معتقدند شورای نگهبان نباید این مصوبه را تایید می کرد. این موارد باید مورد بررسی قرار گیرد که آیا مجلس حق تعیین مجازات دارد؟ آیا می تواند بار مالی سنگینی به دولت تحمیل کرده و مصوبه ای را با این سرعت تصویب کند و ایراد شورای نگهبان به آن در عرض یک روز برطرف شود؟

موافق استعفای روحانی نیستم

منظورتان مجازات 25 سال حبس برای مستنکفین از اجرای این قانون است؟

بله، باید دید با چه اختیاری چنین مجازاتی تعیین کرده اند. آقای امیری می گفت رهبری اعلام کرده در قانون رفتار متقابل وجود دارد، یعنی اگر درباره یک مسأله قانون وجود داشته باشد، نیازی به قانون جدید نیست. وقتی ما قانون مجازات اسلامی داریم، تعیین مجازات در قوانین دیگر چه معنایی دارد؟

یک بحث دیگر هم وجود دارد مبنی براینکه شورای عالی امنیت ملی باید در این باره تصمیم گیری کند. برخی هم معتقدند شورای عالی سران قوا باید در این زمینه تصمیم می گرفتند.

به نظر می رسد که تصویب کنندگان چنین طرحی به دنبال عصبانی کردن آقای روحانی هستند. البته این طرح همانند تسمه ای دور دولت بسته شده و دیگر راه گریز و گزیری از آن وجود ندارد. من برخلاف برخی دوستان اصلاح طلب که موضوع استعفای آقای روحانی را مطرح می کنند، موافق استعفای ایشان نیستم. زیرا این مسأله شرایط کشور را بدتر می کند وگرنه آقای روحانی حتی می تواند با آوردن بهانه بیماری کنار رود.

اما نکته این است که کشور ضرر خواهد کرد. اینکه رهبری مانع استیضاح مجلس شد با اینکه این حق نمایندگان بود که رئیس جمهور را استیضاح و یا برکنار کنند، به همین موضوع برمی گردد. کشور وقتی با یک رئیس جمهور یا دولت ضعیف اداره می شود، به مراتب از طریق شورای ریاست جمهوری نیز بدتر اداره خواهد شد.

تنها راه آقای روحانی این است که با مردم صحبت کند و با مجلس درگیر نشود. تا مردم دیگر بی اعتنایی از مجلس و رئیس جمهور نبینند. آقای روحانی با مردم دلسوزانه صحبت کند و حتی اگر تلویزیون هم پخش نکرد اشکالی ندارد.

بعد هم در چانه زنی با رهبری بتواند از طریق حکم حکومتی اجرای این طرح را دست کم برای 6 ماه متوقف کند. تا اگر حرف دولت اشتباه از آب درآمد مصوبه اجرا و اگر مجلس اشتباه کرده بود، دولت به مسیری که تاکنون رفته ادامه دهد. این گره در درجه اول یا باید با احیای شورای حل اختلاف سران حل و فصل شود یا از طریق رهبری با حکم حکومتی مرتفع شود.

نکته دیگر اینکه، همانطور که رفتن ترامپ یک دستاورد برای ایران است، روی کار آمدن بایدن نیز فرصتی برای ما ایجاد می کند. بنابراین بهتر است چند ماه صبر کنیم تا عملکرد رئیس جمهور جدید آمریکا را ببینیم. رابطه ما با آمریکا به انتخابات این کشور گره خورده بود در حالی که هیچ گاه این گونه نبود. باید با تدبیر این گره را باز کنیم.

استدلال غالبی که طراحان و حامیان این طرح می آورند این است که این کار به مثابه یک اهرم فشار برای مذاکره احتمالی با آمریکا بوده و بعضی دیگر آن را یک بازی تلقی می کنند برای اینکه اگر بایدن به برجام بازگشت بگویند این مصوبه باعث چنین رویکردی شده است. شما چه فکر می کنید؟

به نظرم ارزیابی نمایندگان از فضای بین الملل به دلیل بی تجربگی اشتباه است. قطعا اروپا و آمریکا به ایران امتیاز نخواهند داد و صبر خواهند کرد این دوماه را هم دولت ایران از دست دهد و از برجام خارج شود تا کارهایی را که می خواستند انجام دهند را این بار به بهانه خروج ایران از برجام پیش ببرند.

ارتباط مالی اروپا با ایران به دلیل حجم بالای تراکنش هایی که با آمریکا دارد، قابل مقایسه نیست. مانند ارتباطی که چین با آمریکا دارد که بیش از 30 الی 40 برابر مراوداتش با ایران است. لذا می بینیم چین و روسیه که تا این اندازه به ایران نزدیک هستند، در طلایی ترین فرصت ها علیه ما رأی می دهند. بنابراین ارزیابی ام این است که آمریکا و اروپا در این دو ماه امتیازی نخواهند داد. اروپا همانطور که در این سال های خروج ترامپ از برجام کاری نکرد، در دو ماه پیش رو نیز اقدامی انجام نخواهد داد.

تنها ملت ما ضرر می کند، بر فرض که از برجام خارج شدیم این باعث می شود که قطعنامه های سازمان ملل علیه ایران با اجماعی که به وجود می آید، بازگردد. اگر دنیا، دنیای استدلال بود که باید به ترامپ می گفت چرا از قراردادی که زیر آن را امضاء کردی خارج می شوی؟!  در حالی که چنین نیست. لذا به نظرم نتیجه این موضوع جز ضرر و زیان برای ملت ایران نخواهد بود.

  تعداد بازديدها: 1035
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=87930
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.