تاريخ انتشار: 10 آذر 1399 ساعت 23:46:33
جامعه‌شناسی یک ترور

 کارشناسان نظامی – امنیتی در دو روز گذشته هشدار داده‌اند که ترور محسن فخری‌زاده نشان‌دهنده وجود خلل‌هایی در سیستم‌های امنیتی کشور است. این نوشته چند فرضیه درباره سازوکارهای اجتماعی و سیاسی منجر به بروز حفره‌هایی در نظام امنیتی طرح کرده و شرایط اجتماعی را نیز به ایده‌ها و اهداف طراحان ترور متصل می‌کند.

- یک. امنیت و نظام‌های امنیتی به شدت تحت تأثیر شرایط اجتماعی-سیاسی، بالاخص اعتماد، امید و حس میهن‌دوستی هستند. کارشناسان و افسران امنیتی به‌واقع مشاغلی خطرناک، پرمسئولیت و حساس دارند. آن‌ها هم‌چنین به اطلاعاتی درباره رخدادهای پنهان (و شاید کثیف) نظام‌های اقتصادی و سیاسی دسترسی دارند که برای مردم عادی پوشیده است. فسادها، ناکارآمدی‌ها و مسائلی که باعث دلسردی مردم عادی می‌شود، با شدت بیشتری بر آن‌ها اثر می‌کند. هر گونه افزایش فساد و ناکارآمدی، به مانند سازوکاری خودویرانگر، بیشتر باعث کم آوردن و بُریدن آدم‌های مسئول نظام‌های امنیتی می‌شود که خود باید ناظران و تقویت‌کنندگان سازوکارهای مقابله با فساد و ابعادی از ناکارآمدی باشند. این گونه آدم‌ها بیشتر در معرض عواقب رخنه کردن فساد در سیستم‌ها هستند و با سرعت بیشتری انگیزه، استواری و میهن‌دوستی لازم برای انجام شغل خطیرشان را از دست می‌دهند.

- دو. اگر مردم عادی فقط جلوه‌هایی آشکار از فسادهای منجر به بروز نابرابری‌های اقتصادی حیرت‌انگیز را می‌بینند و در ایمان و استواری‌شان برای مقاومت در برابر وسوسه‌های عمل غیرقانونی و فرصت‌طلبی حفره‌هایی پدید می‌آید، کارشناسان امنیتی عمق و لایه‌های گوناگون فساد منجر به بروز نابرابری‌ها، ثروت‌های افسانه‌ای و فقرهای استخوان‌سوز را می‌بینند و گاه خودشان مسئول بررسی چنین مسائلی هستند. یک فرضیه این است که آن‌ها بیشتر در معرض این وسوسه قرار گیرند: «حالا که همه در حال بخور بخور هستند، چرا من نه؟» چشم برزخی یک آدم امنیتی، عامل وسوسه هم هست.

- سه. مردم عادی برای پیروی کردن از وسوسه فساد و دست یافتن به مطلوب‌های اقتصادی، ابزاری ندارند؛ اما یک آدم امنیتی دارای دسترسی به اطلاعات حساس، متاع لازم برای فروش و دست یافتن به مطلوب‌های اقتصادی را داراست. اطلاعاتی که او در اختیار دارد می‌تواند با سرعت قابل توجهی به سرمایه اقتصادی تبدیل شود.

- چهار. یک کارشناس امنیتی نباید هیچ نقطه سیاهی در کارنامه و زندگی حرفه‌ای داشته باشد که بتوان از آن برای تحت فشار قرار دادن او برای مقاصد خاص استفاده کرد. مدیر یا کارشناس امنیتی که وارد فعالیت اقتصادی شده و به‌واسطه فعالیت در محیطی مملو از زد و بند و امکان فساد، اقداماتی انجام می‌دهد، به طعمه خوبی برای سایر سرویس‌های امنیتی بدل می‌شود. یک فرضیه این است که می‌توان او را برای افشا نکردن سایر نقاط سیاه زندگی‌اش تحت فشار قرار داد. این احتمالاً یکی از دلایلی است که از نظامیان و امنیتی‌ها انتظار می‌رود از ورود به هر فعالیت اقتصادی خودداری کنند و در عوض جامعه و حکومت نیز امکان زندگی مناسب را برای ایشان فراهم کند.

- پنج. بی‌طرفی فضیلت بزرگ هر حکومتی است. بو روثستاین، محقق سوئدی، در کتاب مهم «کیفیت حکومت» بی‌طرفی (Impartiality) را مهم‌ترین شاخص کیفیت حکومت می‌داند و آن‌را تشریح می‌کند. آغشته شدن نظام‌های امنیتی به ترجیحات سیاسی و نقض بی‌طرفی، نقطه آغاز وارد کردن معیارهایی به دور از شاخص‌های حرفه‌ای صیانت از امنیت در ارزیابی آدم‌ها، سیاست‌ها و اقدامات است. نقض بی‌طرفی به‌واسطه هر علاقه یا منفعتی غیر از حرفه صیانت از امنیت (خواه علقه‌های اقتصادی، سیاسی، ایدئولوژیک و ...) نظام جمع‌آوری داده، اولویت‌بندی، هدف‌گذاری و ارزیابی داده‌های امنیتی را مخدوش و در معرض خطا قرار می‌دهد.

- شش. طراح ترور غیر از ضربه زدن به ظرفیت علمی یا هسته‌ای، و حتی جدای از ضربه زدن به روندهای سیاست خارجی ایران، عمیقاً تقابل‌های حاد اجتماعی و سیاسی جامعه ایران امروز را در محاسبات خود وارد کرده است. طراح ترور می‌داند که پرونده هسته‌ای و سیاسی و جناحی شدن مقولات کلان امنیت ملی نظیر پرونده هسته‌ای، توان موشکی و نیروی نظامی؛ و مصادره شدن این مقولات توسط یک جریان سیاسی به عنوان ابزار مقابله با دیگران در عرصه سیاست داخلی، ترور هر فرد مرتبط با مقولات هسته‌ای و موشکی، ظرفیت انشقاق و منازعه در جامعه ایران و رو در رویی اجتماعی را افزایش می‌دهد.

* من به استناد استدلال‌های فوق، ریشه‌یابی ظرفیت و حفره‌های امنیتی منجر به ترور محسن فخری‌زاده، مقوله‌ای بسیار فراتر از صرفاً مداقه در نظام امنیتی است. ریشه‌های اجتماعی پیدایش حفره‌ها و محاسبات طراحان ترور را باید لحاظ کرد.

  تعداد بازديدها: 1109
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=87863
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.