جماران، تلخی قصه اینجاست؛ مجری تلویزیون از فرزند شهیدبزرگواری سوال می کند: پدرت نباشد یا موشک [نداشته باشیم]، کدامیک؟!
شگفتی اینجاست که تلویزیون،«نبودِ پدر» را در مقابل«حیات جامعه» قرار نمی دهد، و یا در مقابل«حیات ابدی» خود پدر به نام شهادت قرار نمی دهد که اگر می داد هم، جای نقد داشت! متاسفانه، می آید و نبود پدر را برای دخترک مظلوم و محجوب یک شهید بزرگوار، در مقابل موشک قرار می دهد!!
در اهمیت امنیت ملی و داشتن قدرت نظامی، حرفی نیست. حرف در ایجاد تقابل بین عواطف و ابزار جنگی است!
اجازه دهید نگاه دین را مرور کنیم تا معلوم شود تلویزیون از اشاعه فرهنگ و اخلاق و تربیت دینی چه فاصله ای دارد.
۱ ) ارزش پدر:
حضرت محمدمصطفی(ص) فرمودند:
《پدر، میان بهشت است اگر خواهی آن را نگهدار و اگر خواهی آن را ضایع دار ؛ الوالدُ وَسَطُ اَبْوابِ الجنّه فَاِنْ شئتَ فَاحْفظْهُ و اِنْ شِئْتَ فَضَیِّعْهُ 》
آیا تلویزیون باعثِ تضییع مقام پدری نشده؟ افکار عمومی برای قضاوت ، ما را کافی است.
۲ ) مسئله جهاد و پدر و مادر:
جوانی خدمت پیامبر رحمت(ص) رسید عرض کرد: من جوانی با نشاطم و جهاد را دوست دارم ولی مادری دارم که نمی خواهد به جهاد روم. پیغمبرخدا فرمودند:《باز گرد و همراه مادرت باش، سوگند به آن که مرا به حق به نبوت مبعوث فرموده، انس یک شب او با شما از جهاد یک سال شما در راه خدا بهتر است ؛ - اِرْجِعْ فَکُنْ مَعَ وَالِدَتِکَ فَوَ اَلَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیّاً لَأُنْسُهَا بِکَ لَیْلَةً خَیْرٌ مِنْ جِهَادِکَ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ سَنَةً .》
عجبا؛ امروز که نه از جنگ خبری است و نه از اعلام عمومی برای اعزام به جبهه، تا تلویزیون موظف به فرهنگ سازی باشد، می آید و نبودِ پدر را در مقابل ابزار دفاعی قرار می دهد و از فرزند یتیمی می پرسد: پدر یا موشک؟!
۳) اسلام دین تشویق به محبت و عواطف:
امام صادق (ع) فرمودند:《 مسلمانان جملگی؛ موظّف اند در راه پیوند و ارتباط تلاش نمایند و بر عطوفت و مهرورزی، با یکدیگر نقش داشته باشند ، .. یحِقُّ عَلَی المُسلِمِینَ الإجتِهادُ فِی التَّواصُلِ وَ التَّعاوُنُ عَلَی التَّعاطُفِ..》
آیا پدر که نقطه عطف در عاطفه و محبت است باید در مقابل چیز دیگری قرار داد؟
۴ ) تخریب عواطف !
عواطف انسان نسبت به پدر و مادر، خصوصا در سن نوجوانی یک حقیقیت گرانسنگ است. بر اطرافیان ضروری است که از این عواطف نهایت مواظبت و حراست را بکنند.
این عواطف است، که با توجه به ریشه فطریی که دارد باعث تربیت و کسب زیبایی های عاطفی و اخلاقی خواهدشد و نقش اساسی در زندگی آینده انسان را به عهده دارد.
اینها نمونه ای از قوی ترین معارف دینی ما است که منطبق با والاترین ارزش های اخلاقی و انسانی و عاطفی است.
آیا اینها مواد درسی این دانشگاه بنام تلویزیون بوده و هست! واقعا چه مقدار از این دانشگاه درس یاد گرفته ایم؟!
این دانشگاه، در این چهل سال چند نفر فارغ التحصیل ادب و اخلاق و فرهنگ و انسانیت و دینداری داشته؟
سوال این است، با قطع نظر از همه ی کم کاری های تلویزیون! ، چرا درس تقابل عواطف با ابزار نظامی می دهد؟!