انتخابات آمریکا از نگاهی متفاوت! ۱ـ اینبار نیز انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا در صدر خبرها، گزارشها، نقد و تحلیل کارشناسان سیاسی و رسانهای قرار گرفته است. مهمترین فصل اشتراک همه آنها بر چند محور میچرخد. الف: بیش از یکصد و پنجاه میلیون از شهروندان آمریکایی در این انتخابات شرکت کردهاند که در تاریخ انتخابات در این کشور و در جهان بیسابقه و دارای اهمیت خاص است. اولین نگاه مثبت به عدد ۱۵۰ میلیون رأی دهنده در سراسر آمریکا، به خودی خود نشان از دو ویژگی شهروندان آن دارد. یکی حضور در صحنه برای انتخاب عالیترین مقام دولتی کشور خود که در قانون اساسی آمریکا، بالاترین شخصیت در هرم قدرت و ردهبندیهای نظام حکومتی دیده شده است. تا آنجا که همسر رئیس جمهوری را «بانوی اول» و در ادبیات رایج اجتماعی «مادر ملت» مینامند. شخص رئیس جمهوری، علاوه بر مسئولیتهای وسیع قانونی و اجرایی در اداره، مدیریت و مرکزیت نظام فدرالی در کشوری وسیع با ۵۰ ایالت، فرماندهی کل قوا در رأس هرم ارتش و مجموعه ارگانهای نظامی ـ امنیتی دیده شده است. بنیانگذاران آمریکا در تدوین قانون اساسی آن که بزرگترین، وسیعترین قانون اساسی در جهان است، اصل اول را با این عبارت آغاز کردهاندکه «ما به خدا ایمان داریم». این جمله بر اسکناس یک دلاری آمریکا نیز حک شده است. اصول دیگر بر «دمکراسی» یا همان میزان رأی ملت تدوین شده است که در شرح هرم قدرت و مسئولان براساس پذیرش «فدراتیو» در سراسر این کشور و ایالتهای آن جاری و ساری است. براساس نظر «جفر سون» از بنیانگذاران در تدوین قانون اساسی آمریکا که معتقد بود «قدرت» در درون خود همواره فساد را به همراه دارد، در حالی که بدون شاخصه قدرت نمیتوان کشور و جامعه را اداره کرد؛ باید قدرت و مسئولیتپذیری را در راستای هم ارزیابی کرد و برای مهار آن از انحراف، چرخش قدرت در مدت زمان تعریف شده از طریق انتخابات و پذیرش آراء مردم، تحقق یابد تا همواره تصحیح و مهار آن صورت پذیرد. دمکراسی امری متداوم است و ریشه نهادینه آن بر پذیرش آرای مردم از طریق انتخابات استوار است.
۲ـ حاکمیت در آمریکا در حیطه شرح وظایف دو نهاد اصلی آن، کنگره (مجلس و سنا) و کاخ سفید(ریاست جمهوری) تعریف و تبیین شده است. کنگره، بزرگترین مسئولیت «قانونگذاری» و نهاد ریاست جمهوری، «مرکزیت اجرایی و فرماندهی» را به عهده دارند. این هر دو نهاد از طریق انتخابات تعریف و تعیین میشوند.
از سوی دیگر شاکله حاکمیت در آمریکا، تعریف دو حزبی «حزب دمکرات و جمهوریخواه» دارد که تفاوتها در چرخشهای اجرایی و مدیریتی را به صورت مستمر، ظهور و بروز میدهند. در انتخابات اخیر در آمریکا، رقابت دوحزب حاکم و نمایندگان آن برای پذیرش ریاست جمهوری در چهار سال آینده، براساس همین محوریت تعریف از حاکمیت دوحزبی میچرخد. تفاوت ترامپ و بایدن، اولی به نمایندگی از حزب جمهوریخواه و دومی از سوی حزب دمکرات در همین راستا قرار دارد. در حالی که ترامپ برای دور دوم و بایدن برای اولین دوره چهارسال در صحنه مبارزات انتخاباتی قرار گرفتهاند. براین اساس:
۳ـ ترامپ باید از چهارسال دوره اول ریاست جمهوریاش دفاع کند و بایدن مرحله به مرحله کارنامه و عملکرد چهارسال گذشته از دوره اول ریاستجمهوری او را به چالش کشید. واقعیت مشهود در این انتخابات نشان میدهد که اول: مردم آمریکا از عملکرد و شخصیت ترامپ خسته شدهاند. زیرا او قادر نیست کارنامهای مورد قبول مردم از چهار سال گذشته ریاست جمهوریاش ارائه دهد. دوم: در مجموع برنامهریزیها و عملکرد ترامپ در داخل در مقابله با اپیدمی مرگبار کرونا، یا سیاستهای اجتماعی و بهویژه اقتصادی ناموفق بوده است. رأی دهندگان آمریکایی، کشور خود را در بحرانهای متعدد میبینند که دیگر قابل دفاع نیست و نیازمند چرخش و تغییر است. سوم: در سیاست خارجی، کارنامه چهار ساله ترامپ بر محور ستیزهجویی، دشمنیابی و قلدری استوار بوده است. این سیاست و خصلت شخصیتی ترامپ چنان به بنبست رسیده است که شخصیتهای فکری و اندیشمندان آمریکا، ادامه این مسیر را تشدید فاجعه تا حد خطر جهانی میدانند و هشدار دادهاند. چامسکی، جامعهشناس صاحب نام در آمریکا و در جهان در آستانه انتخابات بهصورت علنی از طریق رسانهها چندین بار این جمله «اگر ترامپ بار دیگر انتخاب شود برای بشریت خطرناک خواهد بود» را گفته و هشدار داده است. در محک گذشته براساس ارزیابی از شرایط نوشته شد که: «کوپن قدرتطلبی انحصاری ترامپ پایان گرفته است.» بر همین اساس در صحنه بینالمللی هیچ دولت و کشوری بهصورت رسمی و قاطع از انتخاب مجدد او حمایت نکرد.
۴ـ این انتخابات، درپوش گندابی را برداشته است که شکافهای خطرناک اجتماعی تا تهدیدهای مسلحانه نژادپرستی در شهرهای آمریکا را ظاهر کرده است. ترامپ و همراهان او از پمپئو وزیر خارجه تا معاون اول و … خود را نمایندگان تفکرات «اوانجلیستی صهیونیست» میدانند که اکنون با اسلحه وارد خیابانها میشوند و تا کشتار شهروندان آمریکایی پیش آمدهاند. خطری که برخی از سیاستمداران صاحبنام از هر دو حزب حاکم جمهوریخواهان (هم حزبیهای ترامپ) تا اغلب دمکراتها هشدار میدهند و آژیر خطر جنگ داخلی را به صدا درآوردهاند. در گزارشهای خبری چندین رسانه آمریکایی آمده است که فروش سلاحهای مرگبار از فروشگاههای اسلحه تا پنجاه برابر رشد یافته و خطرناکی رفتارهای ترامپ موجب شده است که آژیر خطر نبردهای خیابانی در سراسر آمریکا به صدا درآید! ترمیم این شکاف از اولین شعارهای «بایدن» است که مدام میگوید: «دمکراسی در آمریکا و پذیرش رأی مردم آن هنوز زنده و پابرجا است و اگر من انتخاب شوم، رئیسجمهوری همه مردم آمریکا خواهم بود!» انتخابات در آمریکا اوج تضادهای تفکری در این کشور را آشکارتر کرده است.
*روزنامه اطلاعات
|