با وجود جنجالهای فرسایشی کنونی بر سر شمارش آرا و انتخاب برنده انتخابات ریاست جمهوری امریکا، به نظر میرسد که بخت جو بایدن دموکرات برای ورود به کاخ سفید، به مراتب بیشتر از دونالد ترامپ، رئیس جمهوری کنونی است.
با این همه به نظر نمیرسد که حتی با خروج احتمالی ترامپ از ریاست جمهوری، فرهنگ و آموزههای ترامپیسم با سپهر سیاسی و اجتماعی امریکا و جهان وداع کند. در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری امریکا، سوای روش و منش حامیان داخلی او، شاهد حمایتهای گروههای تندرویی از ترامپ بودیم که در ادعا شاید خود را پایبند موازین و اصول میخواندند، ولی در عمل پا به پای ترامپ در اخلاقستیزی به هر وسیلهای در جهت حفظ یا کسب قدرت پیش رفتند.
در بین گروهها و اقشار ایرانی حامی ترامپ در خارج و داخل کشور، از جناحهای مختلف بعضاً دشمن، دستکم یک فصل مشترک و ویژگی یکسان وجود دارد: عزم رسیدن به هدف، تغییر ساختار کنونی حکومت در ایران و کسب قدرت به هر بهایی، با کمک هر کسی در هر کجای جهان و بیتوجه به عواقب و هزینههای فاجعه بار ملی و راهبردی این روش. از این رو عجیب نیست که گروههای ساختارشکن و ایرانستیز ایرانینما در خارج در حمایت بی دریغ از ترامپ با برخی دوستان، هواداران و مشاوران محمود احمدینژاد همرأی و همگام شدند.
نباید خیلی خوشبین بود که با شکست قطعی ترامپ و تثبیت نهایی پیروزی بایدن، ترامپیسم نیز به سرعت و سادگی از سپهر سیاسی امریکا و جهان غایب شود. این واقعیت که با وجود عقب ماندن در این انتخابات، تعداد آرای ترامپ در مجموع بیشتر از دوره قبل بوده، نشانگر دامنه و عمق حضور ترامپیسم است. البته که مشارکت بسیار بالای امریکاییها در این دوره از انتخابات میتواند دلیل اصلی این افزایش آرا، برای هر دو سو باشد، ولی این واقعیت، از اهمیت تعداد غیرقابل انکار حامیان ترامپ کم نمیکند. ترامپ نه تنها در امریکا، که در اروپا، کانادا، استرالیا و دیگر نقاط جهان همگرایانی دارد که بعضاً و فعلاً به صورت بالقوه، حتی از خود او هم خطرناکترند.
مسأله دیگر، تلاش هوشمندانه و هدفمند ترامپ و همکاران او طی چهار سال اخیر برای یارگیری و چینش همفکران خود در سطوح مختلف قوه قضائیه امریکا از قضات شهرستان و ایالت گرفته تا دادستانهای عالی کل کشور است. هیچ رئیس جمهوری در یک سده اخیر در امریکا در دور نخست ریاست جمهوری خود؛ اینگونه موازنه قضایی در کشور را به سود خود و آرای خود تغییر نداده است. این چینش تدریجی آنقدر وسیع و عمیق است که دستکم یک نسل طول خواهد کشید تا عرصه قضایی امریکا از ترامپگرایی و دیدگاه راست افراطی رهایی یابد. این مسائل البته سوای شهوت سیریناپذیر ترامپ برای حفظ قدرت به هر قیمتی و حتی بازگشت مجدد به قدرت در آینده، حتی در صورت مجبور شدن ترک کاخ سفید در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱ است.
در روزهای اخیر حامیان و سخنگویان ترامپ به صراحت عنوان کردهاند که به فرض شکست و قبول شکست، او از هم اکنون آماده است تا برای شرکت در مبارزات انتخاباتی ۲۰۲۴ خود را آماده و نامزد کند. مواجهه و مقابله با ترامپیسم، فقط با مقابله سیاسی و مشارکت انتخاباتی به دست نمیآید.
انحطاط فکری ترامپ و ترامپیسم در میان جوامع مختلف شرقی و غربی وجود دارد و منحصر به امریکا نیست. تلاش برای زوال انحطاط ترامپیسم نیازمند کار فرهنگی، فکری و اجتماعی مستمر و بهره بردن از تاریخ، درس تجربه و سیلی روزگار است. نباید بگذاریم انحطاط ترامپیسم از یاد نسلهای کنونی و بعدی برود.
*ایران