چهاردهم مرداد، روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی است. به همین مناسبت گذری کوتاه خواهم داشت بر دیدگاه امام خمینی درباره جایگاه حقوق بشر.
جماران: حقوق بشر پیشینهای به درازنای تاریخ زندگی بشری دارد. یعنی برآیند قرنها تلاشِ اندیشۀ انسانهایی است که توانستهاند حقوق طبیعی هر انسان را از درون روایتهای مذهبی و غیرمذهبی بیرون کشیده و وارد باورها و اندیشههای انسانی بکنند. برای همین در تعریف آن میتوان گفت: «حقوق بشر به مجموعه حقوقی که به سکنه یک کشور اعم از بیگانه و تبعه در مقابل دولت داده شود، گفته میشود». در مسأله حقوق بشر «امر تابعیت» نباید دخالت داده شود؛ زیرا این حداقل حقوقی است که انسان هرجا که هست، باید دارا باشد. (جعفریلنگرودی، 1363: 231)
روز دهم دسامبر 1948م با عنوان «اعلامیه جهانی حقوق بشر» به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید. مهمترین هدف این اعلامیه شناسایی ذاتی همه اعضای خانواده بشری و حقوق یکسان و انتقالناپذیر آنان بر مبنای آزادی، عدالت و صلح است که به ویژه توجه زیادی به برابری حقوق انسانی زن و مرد و کودکان ـ صرفنظر از رنگ پوست، نژاد، جنسیت و غیره ـ دارد.
از رئوس حقوق زیر عنوان «حقوق بشر» میتوان به حق حیات، آزادی، برابری، عدالت، دادخواهی عادلانه، حق حفظ در برابر سوءاستفاده از قدرت، حفاظت در برابر شکنجه، حفاظت شرافت و خوشنامی، حق پناهندگی، حقوق اقلیتها، حق شرکت در حیات اجتماعی، حق آزادی فکر، ایمان و سخن، حق آزادی دین، حق تجمع و اعلان، حقوق اقتصادی (حق حفظ مال، حق انتخاب کار، حق فرد بر اشتراک در امور ضروری مادی و معنوی)، حق تشکیل خانواده، حق تعلیم و تربیت، حق حفظ حیات فردی شخص و حق انتخاب آزاد محل زیست اشاره کرد. (محقق داماد، 1385: 44)
حال ببینیم امام خمینی نسبت به این اعلامیه حقوق بشر جهانی چه دیدگاهی داشتند؟
دیدگاه امام خمینی
پساز تبعید امام خمینی در 13 آبان 1343 به ترکیه بود که کمیسیون حقوق بشر جهانی در بین مردم انقلابی ایران و یاران حضرت امام نامآشناس شد. با تبعید امام خمینی سیل تلگراف، نامه و طومارهای اعتراضآمیز به سفارت ترکیه و مقامات و سازمانهای بیطرفِ جهانی مرتب ادامه داشت. سرانجام همین اعتراضات پیاپی و دامنهدار، کمسیون حقوق بشر جهانی را بر آن داشت که 16 اردیبهشت 1344ش، نامهای به دبیرکل سازمان ملل بنویسد و از تبعید غیر قانونی حضرت امام و ادامۀ آن اظهار تأثر کند و از آن سازمان برای خاتمه دادن به تبعید او کمک بخواهد. (نهضت امام خمینی، دفتر اول، ص 1200 و 1201) همین کار، نگاه رهبر انقلاب و دیگر انقلابیون را نسبت به حقوق بشر جهانی مثبت کرد و این از پیامهای بعدی امام خمینی روشن است.
چند ماه پس از پیروزی انقلاب بود که امام خمینی در پیامی به مناسبت افتتاح مجلس بررسی نهایی قانون اساسی در سال 1358 به نمایندگان توصیه کردند که قانون اساسی باید جامع مزایا و خصوصیات باشد که در رأس آنها، حفظ و حمایت حقوق مصالح تمام قشرهای ملت دور از تبعیضهای ناروا است. (مدنی، 1374: 41)
از نظر امام خمینی، برخورداری از حقوق اجتماعی در جامعه بر اساس تابعیت کشور است و تمام شهروندان ایرانی از حقوق اجتماعی برخوردار هستند و در این زمینه، اقلیتهای مذهبی نیز همچون مسلمانان، از این حقوق برخوردارند، به عبارت دیگر، حقوق اجتماعی براساس مذهب در جامعه توزیع نمیشود: «هر ایرانی حق دارد که مانند همه افراد از حقوق اجتماعی برخوردار باشد. مسلمان یا مسیحی و یا یهودی و یا مذاهب دیگر فرق ندارد». (صحیفه امام، 4: 508)
همچنین معمار بزرگ انقلاب دربارۀ حقوق سیاسی و اجتماعی شهروندان ایرانی در حوزه آزادی احزاب، انجمنها و تشکیل اجتماعات، بیان کردند:
«در حکومت اسلامی نخواهد بود. حکومت اسلامی مبنی بر حقوق بشر و ملاحظه آن است. هیچ سازمانی و حکومتی به اندازه اسلام ملاحظه حقوق بشر را نکرده است. آزادی و دموکراسی به تمام معنا در حکومت اسلامی است. شخص اول حکومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور.» (صحیفه امام، 5: 70)
و در جای دیگر فرمود: «...از این چیز بهتر چه میخواستید از یک انقلاب؟ همان که ملت میخواست، آزادی را می خواست، حاصل است. همه الآن آزاد نشستهاید و در همه جا آزاد مجتمع هستید و در پنج سال پیش هیچ نمیتوانستید یک همچون اجتماعی را ایجاد کنید. آزادید، این چیزی بود که ملت میخواست و شد» (صحیفه امام، 10: 516)
امام خمینی حق تعیین سرنوشت را حقوق اساسی مردم میدانستند که به موجب آن، هر ملتی باید سرنوشت خودش را خودش تعین کند: «همان طوری که مکرر من عرض کردهام و سایرین هم گفتهاند، انتخابات در انحصار هیچ کس نیست، نه در انحصار روحانیین است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروهها است. انتخابات مال همه مردم است. مردم سرنوشت خودشان دست خودشان است و انتخاب برای تحصیل سرنوشت شما ملت است».(همان، 18: 367)
حضرت امام همچنین در خصوص مساوات شهروندان در رأی دادن این گونه بیان کردند: «باید همه شما در این امر نظر داشته باشید، در امور سیاسی نظر داشته باشید. برای اینکه امور سیاسی مخصوص یک طبقه نیست، همان طوری که علم مخصوص یک طبقه نیست. همان طوری که مردها باید در امور سیاسی دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زنها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند. زنها هم باید در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی همدوش مردها باشند، البته با حفظ آن چیزی که اسلام فرموده است».(همان: 403)
پس از دیدگاه امام خمینی اسلام مبتنی بر کرامت انسانی و عدالت و رفع تبعیض و ارتقاء و تکامل مقام انسانی است و نسبت به موازین عدالتخواهی و رفع تبعیض معیارهای حقوق بشری مقید است. در زمینه حقوق بشر اصولی را ارائه کرده است که در برگیرنده حقوق و آزادیهای اساسی انسان است و به گونهای نه تنها ملهم از قوانین اساسی کشورهای پیشرفته غربی و اسناد یا قواعد بین المللی حقوق بشری است؛ بلکه قابلیت تطبیق با موادی از اعلامیه جهانی و میثاقین بینالمللی حقوق بشری را هم دارد.