اخیرا مشاور ولی اسماعیلی، نماینده مجلس یازدهم در توئیتی نوشته است: «شاید مهمترین اتفاقی که مجلس یازدهم میتواند رقم بزند، تغییر نظام ریاستی به پارلمانی است. زمزمههای این حرکت تاریخی از مجلس به گوش میرسد. وقتی نخستوزیر مسئول باشه، تغییرش دردسر زیادی نداره؛ اشتباه کرد به راحتی باهاش خداحافظی میشه. تکرار اشتباهات ۸ ساله یک رییس جمهور جبران ناپذیره».
این توئیت اگر نظر شخصی این کاربر توئیتر باشد، میتوان به عنوان یک اظهار نظر معمولی و عقیده فردی قلمداد کرد اما اگر این توئیت خبری از رویکرد مجلس یازدهم داشته باشد، میتوان برداشت کرد که اتفاقاتی در شکل نظام سیاسی رقم خواهد خورد.
مقام معظم رهبری در سال 90 در سخنرانی کرمانشاه خود در آنسال گفته بودند: «امروز نظام ما نظام ریاستی است؛ یعنی مردم با رای مستقیم خودشان رئیسجمهور را انتخاب میکنند؛ تا الان هم شیوه بسیار خوب و تجربه شدهای بوده است. اگر یک روزی در آیندههای دور یا نزدیک احساس شود به جای نظام ریاستی مثلاً نظام پارلمانی مطلوب است هیچ اشکالی ندارد؛ نظام جمهوری اسلامی میتواند این خط هندسی را به این خط دیگر هندسی تبدیل کند؛ تفاوتی نمیکند».
سخن رهبر انقلاب به این معنی بود که نظام جمهوری اسلامی ایران میتواند با حفظ شاکله اصلی خود سازوکارهای انتخابی و اجرایی را تغییر دهد که این مهم یکبار در سال68 هم رخ داد و نظام پارلمانی به ریاستی تغییر کرد. در ابتدای انقلاب علاوه بر آنکه مردم رئیسجمهور را انتخاب میکردند، رئیسجمهور هم فردی را بهعنوان نخستوزیر به مجلس پیشنهاد میداد و اگر مجلس به او رأی اعتماد میداد آن شخص به نخستوزیر کشور میشد. شاید به دلیل بعضی تداخل وظایف و ناهماهنگیهایی که در کارهای نخستوزیر و رئیسجمهور دیده میشد، در آن زمان ضرورت تغییر نظام پارلمانی یا به تعبیر دقیقتر نیمه پارمانی به ریاستی احساس شد.
چندی بعد از آن سخنرانی یعنی در دیماه۱۳۹۲، علاالدین بروجردی، رییس وقت کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، گفت: «قرار شد در این زمینه کار کارشناسی صورت بگیرد، تیمهایی کار خود را شروع کردند که نمیدانم به کجا رسیدند، این ایده مقام رهبری باید دقیق بررسی شده و ابعاد مختلف آن به معظمله گزارش شود».
چندسالی از آن طرحِموضوع گذشت که بار دیگر رهبر انقلاب درباره این تغییر نظام سیاسی سخن گفتند. ایشان در ابتدای خردادماه سال جاری در دیدار با جمعی از دانشجویان فرمودند: «مشکلات نظام پارلمانی برای کشور بیش از مشکلات نظام ریاستی است».
پس از این سخنان حسامالدین آشنا، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری و مشاور رئیسجمهور در توئیتی بازهم بحث تغییر نظام ریاستی به پارلمانی را مطرح کرد که این شائبه را به وجود آورده است که شاید در آیندهای نزدیک این مهم رخ دهد. او در حساب توئیتر خود نوشت که «هیچگاه دوم اسفند۱۳۹۸ را در تاریخ تحولات سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران فراموش نکنید». آشنا در انتهای توئیت خود از هشتگهایی مانند شوراینگهبان، مردمسالاری، انتخابات، مشارکت، حقمدنی و نظام پارلمانی استفاده کرد. ذکر عنوان نظام پارلمانی بس بود تا گفته شود تا احتمال مذکور پیش میآید.
از سال 90 تا کنون کارشناسان، مسئولان و فعالان سیاسی برای بررسی زوایای مختلف تغییر نظام پارلمانی به ریاستی پرداختند چنانچه دو سال پیش محمدحسین فرهنگی، نماینده مجلس دهم در نطق پیش از دستور در دفاع از نظام پارلمانی به همکاران خود توصیه کرد که «نمایندگان و همه دستاندرکاران جریانات سیاسی در خصوص نظام پارلمانی جدیتر بیندیشند». او گفته بود: «در نظام پارلمانی، مردم نمایندگان خود را انتخاب و آنها نسبت به انتخاب رئیسجمهور اقدام می کنند. در شرایطی که مجلس دارای ترکیب گرایشهای مختلف باشد، دولت ائتلافی تشکیل میشود. مجلس از دولت منتخب خود حمایت میکند و ناهماهنگی بین سه قوه به طور اساسی از بین می رود. رئیس جمهوری هم وظایف خود را تحریف نکرده و به دنبال وظایف دیگران نمی رود». یا عماد افروغ گفته بود که در شرایطی که عملا مجلس از قدرتش کاسته شده و نمیتوان به درستی نقش نظارتی بر دولت داشته باشد بهتر است به سمت نظام پارلمانی برویم.
در مقابل چنین دیدگاههایی تغییر نظام ریاستی به پارلمانی مخالفانی هم دارد. احمد توکلی گفته بود: «بهعنوان شخصی که سالها فعالیت سیاسی داشته و در مجلس حضور دارم معتقدم تغییر نظام ریاستی به پارلمانی در شرایط کنونی امری دور از واقعیت است. در شرایط فعلی ساختار مناسبی برای اجرایی شدن طرحی با این عظمت وجود ندارد. مقام معظم رهبری هم در سخنان سال گذشته خود به آینده دور اشاره داشتند. این به آن معناست که در صورت لزوم به تغییر ساختار سیاسی کشور باید بستر سازی مناسب صورت پذیرد اما در شرایط کنونی این تغییر بسیار دور از دسترس است، نمیتوان برای موضوع به این بزرگی یک فراکسیون چند نفره تشکیل داد و موضوع را بررسی کرد. این موضوع باید از طریق کار کارشناسی و ساعتها مطالعه به نتیجه برسد. توکلی در توضیح تفسیرهای نادرست از فرمایشات رهبری هم گفت: «اشاره به زمان دور از سوی مقام معظم رهبری هم به همین نکته بود. آینده دور یعنی موضوعی نیست که بتوان چند ماهه به نتیجه رسید. این فراکسیون هم تاکنون به صورت رسمی اعلام حضور نکرده و برنامه های خود را هم معرفی نکرده است در صورت تشکیل این فراکسیون باید اعضا برنامه های مشخصی داشته باشند که عظمت اجرایی شدن این طرح نشان می دهد تغییر نظام در یک مدت زمان کوتاه میسر نیست تاکید می کنم در شرایط کنونی تحقق تغییر نظام در یک فراکسیون مجلس به نظر من بسیار دور از دسترس است».
غلامرضا تاجگردون هم در سال91 گفته بود: «نخستین ریشه طرح تغییر نظام ریاستی به پارلمانی مربوط به اختلافات مجلس و رییس جمهور است. در قانون اساسی ایران با وجود نظام ریاستی، مجلس دارای اختیارات زیادی است و همچنین دارای اختیار نظارتی بر دولت است اما در مقابل دولت برآمده از مجلس نیست و چندان عملا در برابر قوانینی که موافق خواستش است، تمکین نمیکند. این تضادها عملا برخی فعالیتهای اجرایی را دچار اختلال کرده است اما اگر قرار باشد نظام پارلمانی در ایران احیا شود بهطور قطع با آنچه در دوره میرحسین موسوی تجربه کردهایم تفاوتهایی دارد و تغییر قانون اساسی هم به همین نکات توجه خواهد داشت. در دوره قبل نخست وزیر اختیاراتی داشت که رییسجمهور به نوعی تنها اجرا کننده بود اما با حذف نخستوزیر اختیاراتش هم به رئیسجمهور تفویض شد اما در نظام پارلمانی که مد نظر رهبری و مجلس است باید راهکارهایی برای تعریف درست این طرح اندیشیده شود و جایگاه رئیسجمهور و مجلس و خبرگان و نخستوزیر مشخص و اختیارات آنها تعیین شود یا بهجای نخستوزیر، رئیسجمهور توسط مجلس انتخاب شود که این نکته نیز الزامات خاص خود را میطلبد...».
مسعود پزشکیان، نماینده کنونی مجلس هم چندسال پیش گفته بود: «تغییر نظام سیاسی کشور در شرایط کنونی تنها به ضرر کشور است». یا علی مطهری هم در سال98 گفته بود: «اینکه نظام ریاستی به نظام پارلمانی تبدیل شود، قابل بحث است؛ هرچند فعلا من با آن موافق نیستم، چون نقش مردم کم میشود». یا الیاس حضرتی، از نمایندگان اصلاحطلب مجلس دهم در نقد سازوکار نظام پارلمانی باور داشت: «ما یک دوره نظام پارلمانی را در دهه شصت تجربه کردیم و احساس کردیم پاسخ مثبتی نگرفتیم... از سویی دیگر در بحث نظام ریاستی و ضعفهای آن تا به حال چیزی نشنیدهایم. افرادی که چنین پیشنهادی را مطرح میکنند باید یک جمعبندی از ضعفهای نظام ریاستی داشته باشند، تا به دنبال نظام پارلمانی باشیم. در نظام ریاستی شما هم وزرا و هم رئیسجمهور را میتوانید استیضاح کنید؛ منتها استیضاح رییسجمهور به دلیل وضعیت خاص باید دوسوم آرای مجلس را داشته باشد. از طرفی در بحث نظام پارلمانی شرط اولیه آن این است که نظام حزبی به موازات آن مستقر باشد؛ این درحالی است که احزاب در کشور ما برای انتخابات ایجاد میشوند و اینکه کادر بسازند اصلا وجود ندارد».
صادق زیباکلام هم معتقد است که «با طرح پارلمانیشدن نظام سیاسی هیچبخشی نمیماند که با رأی مستقیم مردم انتخاب شود». مصفی کواکبیان، نماینده اصلاحطلب مجلس دهم هم درباره این طرح گفته بود: «نظام پارلمانی بدون ساختار نظام حزبی درست نیست به گفته او «هرگونه سخنی از نظام پارلمانی با موضوع تحزب ارتباط وثیقی دارد». کواکبیان البته راه این تغییر را بسته نمیداند و معتقد است: «در صورت تغییر قانون اساسی و استقرار ساختار نظام حزبی میتوان به پارلمانی همچون کنگره هندوستان رسید که انتخاب رئیسجمهور را برعهده دارد و یا در نظام پارلمانی انگلستان رئیس دولت همان رئیس حزب حاکم و دارای اکثریت کرسیهای پارلمان است». محمدرضا تاجیکِ اصلاحطلب هم باور دارد که «تحقق چنین اصلاحی، ارادهی معطوف به قدرت و منفعت و مصلحت عدهای است اما این اقدام به معنای انحلال مردم است؛ بنابراین، بیشتر نیازمند انقلاب ساختاری است تا اصلاح ساختاری».
از مجموع نظرات بیان شده میتوان دریافت که نمایندگان مجلس دهم یعنی مجلس پیشین نسبت به تغییر ساختار ریاستی به پارلمانی وحدت نظری نداشتند و چهبسا بیشتر نمایندگان اصلاحطلب آن مجلس که با عنوان نمایندگان لیست امید شناخته میشدند منتقد چنین تغییری بودند. حالا و با انتشار توئیت اخیر مشاور یکی از نمایندگان شاید چنین فرضیهای مطرح شود که مجلس اصولگرا میخواهد آغازگر این تغییر عظیم باشد. هرچند آخرین دیدگاهی که رهبر انقلاب درباره این موضوع مطرح کردند همان است که: «مشکلات نظام پارلمانی برای کشور بیش از مشکلات نظام ریاستی است».
*نامه نیوز