تاريخ انتشار: 29 ارديبهشت 1399 ساعت 23:12:29
سقوط نرخ رشد جمعیت در کشور به زیر یک درصد / ایران پیرترین کشور جهان می‌شود

مشاور عالی وزیر بهداشت درخصوص روند پیر شدن جمعیت کشورمان هشدار داد و گفت: امسال نرخ رشد جمعیت به زیر یک درصد سقوط کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دکتر محمد اسماعیل اکبری مشاور عالی وزیر بهداشت به مناسبت روز ملی جمعیت جمهوری اسلامی ایران در پیامی آورده است: «این نوشته به مناسبت روز سی ام اردیبهشت روز ملی جمعیت جمهوری اسلامی ایران تقدیم می‌شود. امروز جهان و کشور ما درگیر مقوله‌ای به نام آلودگی با ویروس کروناست که با توانمندی، ساختار‌های سلامت اقتصاد، فرهنگ و روابط اجتماعی و حتی روابط خانوادگی را تحت تاثیر قرار داده است، تاکنون قریب ۴.۵ میلیون نفر در جهان مبتلا شده اند و قریب ۳۰۰هزار نفر از آنان فوت کرده اند. همه افراد در همه سنین مبتلا شده‌اند، اما ابتلای سالمندان به دلیل نقصان‌های ایمنی و بیماری همراه، بیشتر است. میانگین سن بالاتر از ۵۰ سال و سن افراد فوت شده هم بیشتر در گروه سالمندی است.

کشور‌های غربی به دلایل مختلف که مهمترین آن‌ها ساختار‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور و سالمندی بود، تسلیم پذیری بیشتر داشتند. آن‌ها با علم و کاربران علمی بیشتر نتوانسته اند نقاط ضعف سالمندی را جبران کنند و در مقابل آن درمانده اند و گاهی به اقدام‌های غیر اخلاقی متوسل شده اند، این درحالیست که کشور‌های غربی با تکنیک‌های «موثر» «مهاجر پذیری» توانسته اند گروه مولد در سن کار خود را تامین کنند و از نظر اقتصادی پاسخگوی رشد اجتماعی باشند، اما ملاحظه کردیم که همین گروه مولد و کارا نتوانست با هجمه بیماری در جمعیت سالمند مقابله کند و درمانده از ارائه خدمات شایسته شد. نگاه مصداقی به این مولفه روشن نشان می‌دهد که حتی با ثروت بالا و توانمندی علمی نتوانستند از عهده پاسخگویی به نیاز‌های سلامت سالمندان برآیند، سالمندان در بخش سلامت بطور کلی ۱۰-۵ برابر میانسالان وجوانان نیاز‌های سلامتی دارند. نیاز‌های حیاتی، روانی، اجتماعی، اقتصادی که باید توسط گروه‌های مولد جوان تامین شود.

در تحقیقات بزرگ چهار دلیل مرگ در جهان عبارتند از: رژیم غذایی نامناسب، فشار خون بالا، استعمال دخانیات و دیابت. هر چهار عامل با بالا رفتن سن بیشتر می‌شوند؛ به طوری که تنها ۲۴ درصد افراد سالمند (بزرگتر از ۶۵سال) از میوه و ۴۰ درصد از سبزی مناسب استفاده می‌کنند. بیش از ۶۴ درصد همین افراد به فشار خون مبتلا هستند، یعنی از هر ۲۰ نفر سالمند ۱۳نفر فشار خون دارند و از هر ۱۰ نفر سالمند ۶ نفر دیابت دارند و قریب ۸۰ درصد سرطان‌ها را سالمندان مبتلا می‌شوند. هزینه‌های مرتبط با مراقبت از این بیماری و نگهداری سالمندان بالاترین هزینه‌های حوزه سلامت است که باید توسط جوانان تامین شود.

نگرانی اساسی که وجود دارد آیا جوانان امروز به فکر دوره سالمندی خود هستند؟ آیا آن‌ها به اندازه کافی فرزند دارند که پاسخگوی نیاز‌های خودشان در سالمندی باشد. همانطور که در پاندمی کرونا دیده شد، هیچ کشور ثروتمندی با ساختار‌های تامین اجتماعی نتوانست پاسخگوی این نیاز باشد و لازم است همه چیز بر خانواده و فردیت انسان برگردد. اما وضعیت ما در رابطه با سالمندان چگونه است؟ جهان در طول ۷۰سال گذشته حدود ۵سال پیر‌تر شده است، یعنی میانه سنی از ۲۶.۶ به ۳۱.۳ سال رسیده است، اما در ایران متاسفانه در حدود ۶۰ سال گذشته ۱۰سال پیر‌تر شده ایم و میانه سن از ۲۰.۲ سال به ۳۰سال رسیده است، این اتفاق ثابت نمی‌ماند و همچنان پیرتر می‌شویم. در حال حاضر کمتر از ۱۰درصد جمعیت را سالمندان تشکیل می‌دهند و ما کشور جوان تلقی می‌شویم.

جهانیان در طول بحران کرونا شاهد بودند جوانان در هر زمینه‌ای ضروری بود در حوزه سلامت، در حوزه امنیت و در امور اجتماعی افتخار آفریدند. اما وضعیت چنین نمی‌ماند و ما سالانه در حال پیر شدن هستیم. به طوری که در ۲۰سال بعد، از پیرترین کشور‌ها محسوب شده و در ۳۰ سال آینده پیرترین کشور جهان هستیم؛ به طوری که از هر ۳ نفر تقریبا یک نفر بالای ۶۰ سال سن دارد. تصور اینکه در این مدت کوتاه چه اتفاقی برای مردم می‌افتد بسیار تلخ است و حتما تلخ‌تر از پاندمی کروناست. جوانان با چه زحمتی باید جبران مافات کنند و حتما مدیریت امروز ما را زیر سوال برده و مصائب خود را برای همیشه به نام مدیران امروز و دیروز و فردا ثبت خواهند کرد.

دنیا برای جبران این معضل فراگیر دو راه را انتخاب کرده است: ۱- تشویق به فرزندآوری پس از تشکیل خانواده که راه اصلی نجات یک جامعه است. ۲- مهاجر پذیری نیرو‌های کارآمد برای گرداندن چرخه اقتصاد.

پاندمی کرونا نشان داد اگرچه راه حل دوم تاکنون موثر بوده، اما به دلیل سالمندی و کاهش فرزندآوری در مقابل این عارضه تسلیم شد و اقتصاد مولد سرمایه داری نتوانست پاسخگوی نیاز‌های مردم باشد، آنچه می‌ماند ازدواج است و فرزندآوری که جبران این تلخی را می‌کند و آن‌را به شیرینی غیرقابل وصفی تبدیل می‌کند، آیا در دنیا سمت و موقعیتی بالاتر و والاتر و پویاتر و با عظمت‌تر از «مادری» وجود دارد، آیا هیچ زنی می‌تواند بگوید من مفتخر به فلان دانش و پست و مقام هستم؛ در حالیکه از عنوان «مادری» دور باشد.

افتخار مدیران موثر امروز زن جهان، مادر بودن آن‌ها است، منظور عدم تامین جایگاه اجتماعی برای زنان نیست، اما مبادا کاری کنیم که این تعریف رفیع و ارزشمند و ماندگار را از آن‌ها بگیریم. «مادربودن» نه تنها «خانواده» را بر پا می‌دارد، بلکه «جامعه» را می‌سازد، هیچ جامعه‌ای بدون مادران نمی‌تواند پابر جا بماند. پشتیبانی از مادری و مادر بقای اجتماعی را به همراه دارد. جامعه‌ای می‌ماند و رشد می‌کند که مادران بیشتر و موثرتری داشته باشد.

در تحقیقات بزرگ بین المللی هیچ متخصصی اعم از بیولوژیک، صنعتی نتوانست در مقابل سمت مادری برای رشد دوام بیاورد. تاریخ هم گویای همین واقیعت است. مادران سازندگان و ارتقا دهنده جامعه هستند. جوان ماندن جامعه در گرو وجود مبارک «مادران» است و این یعنی قدرت آفرینی برای کشور و رشد اقتصادی، علمی و فرهنگی یک جامعه. ما از پشتیوانه‌های قدرتمند مذهبی برای فرزندان برخورداریم، پیامبر اعظم (ص) به زیادی جمعیت ما افتخار می‌کند (نهج الفصاحه ج. ۱۱۴۴)، رهبر کبیر انقلاب اسلامی که رحمت خداوند بر او باد، جمعیت ۲۰۰-۱۵۰میلیونی را برای کشور درخواست می‌کند، رهبر معظم انقلاب (حفظه الله تعالی) همین معنا را تعبیر می‌کنند و اصرار بر حل معضل دارند. سیاست‌های کلی جمعیت را سال ۱۳۹۳سی ام اردیبهشت ابلاغ می‌کنند، دولت جمهوری اسلامی به تصویب می‌رساند و ابلاغ می‌کند، اما روز به روز وضعیت بدتر می‌شود. امروز مادران اگر چه در میدان‌های ایثار گری می‌درخشند و معرفی می‌شوند، اما در ساختار‌های اجرایی و مدیریتی امتیاز نمی‌گیرند.

پشتیبانی ساختار اجرایی و سیاست گذاری کشور از مادر بودن و مادر شدن آنقدر ضعیف است که تنها با ایثار جوانان این سمت «والاحفظ» می‌شود. در سال ۱۳۹۸ تعداد ۱۷۰هزار تولد مثبت از سال ۱۳۹۷ کمتر داشتیم و سال ۱۳۹۷ هم ۱۲۰ هزار تولد مثبت از سال ۱۳۹۶ کمتر داشتیم. اما ملاحظه کنید که هیچ صدایی بلند نشده و هیچ ساختار اجرایی احساس ورشکستگی نکرد. کدام سرمایه است که از انسان و نیروی انسانی بالاتر باشد، چه اتفاقی افتاده است که با کوچکترین رشد اقتصادی خوشحال می‌شویم، اما با تولد یک فرزند ایرانی نه، چگونه است که با یک واقعه نابسامان زلزله و سیل به هیجان دچار می‌شویم، اما با کاهش ۱۷۰هزار تولد در طول یکسال اتفاقی نمی‌افتد.

روی سخن من با جوانان عزیز است، به آن‌ها که خداوند تبارک و تعالی و معصومین سلام الله علیهم اجمعین و سیاست گذاران اصلی بزرگترین افق را برایشان «مادر شدن» و «پدر شدن» تعریف کرده اند. این حدیث شریف از باب الحوائج امام کاظم (ع) است که «روزی فرزند را خداوند عزوجل می‌دهد» (کافی جلد ۶-صفحه ۳) ما با شاخص‌های ابتر و ناقص ارزشیابی می‌کنیم، اما فطرت چیز دیگری است.

مرد جوان در جایگاه رفیع پدر شدن است که می‌ماند و افتخار می‌آفریند، پدر است که با نگاه به آینده فرزندانش، کار می‌کند و افتخار آفرینی می‌کند. با این حرف بالای دینی و انسانی که برای مادر شدن و پدر شدن وجود دارد، واقعیت‌های کشورمان حاکی از کم توجهی به امور مربوط به آن می‌شود.

امسال با کاهش ۱۷۰هزار نفری تولدها، نرخ رشد جمعیت به زیر یک درصد سقوط کرد و متاسفانه ساختار جمعیتی به هم خورد و نسبت سالمندان کمی بالاتر رفت. دنیا برای حل مشکل سال‌های طولانی است که برنامه ریزی کرده است. در کشور آلمان وزارتخانه‌ای تاسیس شده است، در این کشور برای ۳فرزند ماهانه قریب ۱۹۵ یورو و برای فرزند چهارم و بالاتر ۲۲۱ یورو در ماه پرداخت می‌کنند و نفرات بالا را بسیار بیشتر می‌دهند. ۷۰درصد ۴دوره درمان ناباروری را تامین می‌کنند. هرکس در آلمان به دنیا بیاید یک شهروند آلمان است.

در اسپانیا برای تولد هر بچه ۲۵۰۰ یورو به خانواده کمک کرده‌اند. کره جنوبی بیش از ۳هزار دلار می‌دهد. فرانسه با تخصیص قریب ۵درصد از درآمد ناخالص ملی، بیشترین باروری را در کشور‌های اروپایی دارد. کشور‌های شمال اروپا و ژاپن قوانین تشویق فرزندآوری دارند. در روسیه فرمان فرزندآوری را آقای پوتین به عهده گرفته است و اقدامات اعجاب‌آوری انجام می‌دهد. در انگلستان معافیت مالیاتی برای فرزندان، ۳سال مرخصی، حقوق برای مادران حداقل اقدامات است. همچنین در کشور‌های پر جمعیتی، چون چین و هند همه قوانین به فرزند آوری تغییر کرده اند.

ما نیازمند حرکتی جهشی برای حل این مشکل که روز به روز سخت می‌شود، هستیم، دو عامل اصلی در این قضیه موثر است:۱-سبک زندگی: جالب است که در تحقیقات ملی مشخص شده است بیشترین دلیل ازدواج دیررس و فرزند آوری کمتر، سبک زندگی است نه مسائل اقتصادی. افراد ثروتمند و شاغل دیرتر ازدواج کرده و با تاخیر کمتر فرزند می‌آورند. تغییر سبک زندگی با برنامه‌ریزی‌های علمی موثر و مدون و مستمر فرهنگی میسر است. همه رسانه‌های همگانی، سمعی، بصری و نوشتاری، همه محافل فرهنگی و مذهبی باید یکصدا برای تغییر سبک زندگی اقدام کنند. ۲-بسیج ملی عملیاتی: منظور فهم عالمانه موضوع توسط ساختار‌های اجتماعی و حمایت همه جانبه از آن با توجه به فرهنگ غنی ایرانی اسلامی است. این بسیج باید مساعدت‌های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را در برگیرند و با مطالعه اقداماتی که در جهان انجام می‌شود کار‌های موثری را در این زمینه طراحی و به اجرا درآورد. موضوع جمعیت و ساختار آن، تلخ‌تر از کرونا است، اما می‌توان آنرا با شهد تولد فرزندان در ایران زمین شیرین ساخت.»

  تعداد بازديدها: 1332
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=86314
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.