محمود صباغی: آن یکی در علم پزشکی دخالت و کاسبی میکند و دیگری سبکسرانه فرو دستان را به سخره میگیرد. آقازاده نمائی با برهنگی دختران عقده گشائی و ابراز وجود میکند و در پاسخ به اعتراضات میگوید: «بروید بمیرید.» این آخری هم که با سقوط در حضیض بیاخلاقی و هرزگی و فحاشی، دخترکان نوجوان را به حرمسرا فرا میخواند و در پاسخ به خشم جامعه و با توهین به شعور جمعی ادعا میکند که پذیرش دختران نوجوان را منوط به اجازه از پدر مادرشان کرده است
این روزها بسیار نرم و آرام شاهد سقوط فرهنگی بخشی از نسلی هستیم که معلوم نیست بر اساس کدام منطق و کدام متر و معیاری شیفته هرزگیهای جنون آمیز فردی باشند که به نظر میرسد خود به نوعی یک قربانی است. نسلی که قرار است پدر و مادران فردای این سرزمین باشند و آینده ایران زمین را بنا نهند حتی تصور تربیت نسل آینده دردامان پیروان چنین مکاتبی لرزه بر اندام آدمی میاندازد؛ نسلی که عملکرد "سلبریتی "هایش هر از چندی جامعه را در بهت و حیرت فرو میبرد.
بدون تردید در تعریف واژه "هنرمند" مفاهیم ارزشمندی مستتر است. بهره بردن از "یک" برجستگی ویژه در هر یک از حوزه هنرهای هفتگانه است که فردی را از دیگران متمایز و به عنوان هنرمند در یک جامعه مطرح میکند. همین برجستگی است که متانت و وقار و اخلاق را هم بدنبال دارد و باید هم بعنوان یک الگو در برابر نسل جوان قرار گیرد اما بخش اعظم سلبرتیهای امروز ما در عین بیگانگی با مفاهیم اصیل "هنر"، غیر از رانت و روابط ویژه و بعضآ طراوت جوانی چه در چنته دارند که بتوان آنها را هنرمند تلقی کرد؟
جز این است که در عین بیسوادی مطلق در هر حوزهای اظهار نظرمیکنند؟ آن یکی در علم پزشکی دخالت و کاسبی میکند و دیگری سبکسرانه فرو دستان را به سخره میگیرد. آقازاده نمائی با برهنگی دختران عقده گشائی و ابراز وجود میکند و در پاسخ به اعتراضات میگوید: «بروید بمیرید.» این آخری هم که با سقوط در حضیض بیاخلاقی و هرزگی و فحاشی، دخترکان نوجوان را به حرمسرا فرا میخواند و در پاسخ به خشم جامعه و با توهین به شعور جمعی ادعا میکند که پذیرش دختران نوجوان را منوط به اجازه از پدر مادرشان کرده است.
تلخی ماجرا آنجاست که این سقوط و هرزگی مشتریان خود را دارد. آنهم با ارقام تکان دهنده میلیونی که سکه رایج بازارشان برهنگی و هرزگی است.
اینکه چگونه میشود که جامعه ما جولانگاه سلبریتیها و نه هنرمندان و ورزشکاران شده، در حوزه تخصص متولیان اجتماعی و جامعه شناسان است اما بی تردید، دست اندرکاران حوزه سینما و تلویزیون بویژه سازمان عریض و طویل صدا و سیما در سلبریتی پروری امروز نقش پررنگی داشتهاند. بی توجهی به الفبای اصیل و اولیه انتخاب بازیگر و خواننده و ورزشکار شاخص و شایسته، موجب خلاء حضور هنرمندان و سر برآوردن سلبریتیها و نااهلان شده است. صرف بهره مندی از طراوت جوانی و زیبائی، ملاک درستی برای حضور در آنتن سیما و پرده نقرهای نیست، بلکه سواد، وقار، اخلاق، ویژگیهای ارزشمند شخصیتی و هنری است که بایستی شایسته الگو برداری نسل جوان باشد.
به همین دلیل معتقدیم در کشورما، "سلبریتی" و "هنرمند" مفاهیمی دوگانه است که در این ایام شاهدیم. بسیاری ازهنرمندان واقعی سراسرجهان، در این بحران فراگیر بشری، آستین همت بالا زده و با کمکهای معنوی و هدایای کلان مادی، به یاری بیماران کرونا زده سرزمین خود برخاستهاند اما سلبریتیهای وطنی، نه تنها باری از دوش جامعه بحران زده برنداشتند بلکه با حاشیه سازی و بحران زائی، ساز ناکوک خود مینوازند.
چه بخواهیم چه نخواهیم معیارهای زیبائیشناسی و سبک زندگی نسل جوان، دچار تغییراتی شگرف شده. با چشم بستن بر این واقعیت و درفقدان معرفی الگوهای درست رفتاری از سوی متولیان فرهنگی کشور، تعجبی ندارد که امثال تتلوها و ساشیها و ساشاها سکان هدایت فرهنگی و اخلاقی نسل عصیانگر امروز را بر عهده بگیرند که تعدادشان از انگشتان دو دست هم تجاوز نمیکند. آنچه مهم است میلیونها نفر دنبال کنندگان عاصی اینانند که با هر دلیل و انگیزهای که باشد، دانسته یا نادانسته به راهی میروند که جز به ناکجا آباد ختم نخواهد شد. زنگهای خطر گوشها را آزار میدهد، فکری بکنید.
*انتخاب
*محمود صباغی: پژوهشگر مسائل اجتماعی