مهدویت و افق های پیش رو باور به ظهور مصلحی جهانی و برپاشدن صلح، عدل و امنیت دائمی در گستره زمین و مسدود شدن راه های غلبه شر بر سرشت و سرنوشت آدمی، پیش از آنکه باوری الهی و در راستای هنجارهای ایمانی باشد، نیازی عام و فطری است که انسان را با امیدواری در راه رسیدن به صبحی روشن به تکاپو وا می دارد و دست روزگار را از تطاول امید به آینده ای درخشان کوتاه می کند. انسان به رغم تنوع عقیده و مرام با الهام از ندای درون از صبح تاریخ در انتظار روزی به سربرده که در آن پس از رنجی طولانی به آرامشی جهانگستر و پایدار دست یابد. از اینرو «مهدویت» به مثابه مکتبی انسانی، بشارت ادیان الهی و مکاتب بشری، در وقوع حتمی مدینه فاضله ای در افق زندگی بشر و تحقق آن با ظهور یک منجی بزرگ را نیز شامل می شود. با این تفاوت که اسلام با معرفی مصداق عینی منجی –حضرت مهدی(ع) - و ویژگیهای مدینه فاضله آخرالزمانی افکار و اندیشهها را اشباع و اقناع ساخته و با طرح «مهدویت» این نیاز فطری را از آسمان به زمین آورده و تبدیل به ایمانی عینی نموده است. در اندیشه اسلامی هیچ نکته مجهولی در ارتباط با مهدویت وجود ندارد و مهدی (ع) واقعیتی حی و مؤثر در زندگی ایمانی مسلمانان است، اگر چه تأثیرآن همچون خورشید از پس ابرها باشد. مهدویت با وسعت بخشیدن به جهان بینی فرد مسلمان سویههای اندیشه او را تا دستیابی به همکاری جمعی میان سایر ملت ها و مذاهب امتداد داده و در عرصه عمل نیز او را به صحنه اخوت و مدارا میکشاند تا نستوهی ایمان را در رفتارش متجلی سازد. اساسا مهدویت پس از آن ضرورت یافت که بر اثر انحصار و امتیاز، نابرابریها و ظلم و تعدی، جامعه را از اعتدال خارج و دچار تفرقه کرده و به دنبال به وجود آمدن چنین محیطی، منجی برای سامان دادن به اجتماعات بشری و بازگرداندن شرایط صلح و همزیستی مسالمت آمیز، همچنین برقراری قسط و عدل ظهور می نماید. مهدویت با«اعتدال» نیز نسبت و قرابت دارد و بیانگر قرار گرفتن انسان در مدار گسترش پیوندها و تدوین برنامهای برای اداره زندگی جمعی در راستای اهداف توحیدی است. همچنانکه «عدل» نیز دارای مفهومی گسترده بوده و موجب رشد و اعتلای جامعه میشود. براین اساس عدل و اعتدال از جمله جنود عقل و هستی برپایه آن استوار و حاصل آن نیز جامعهای متعادل است.
مهدویت از جمله عقاید پویا و زندگی ساز است که عرصههای جدی زندگی را فرا گرفته و پایبندی بدان افراد را در معرض واقعیتهای جهان پیرامون قرار می دهد. باورمندان به مهدویت بر پایه اعتقاد به برقراری حکومت واحد جهانی با ویژگیهای عدل، داد، صلح و امنیت همگانی، از مسائل جهانی غافل نیستند. چرا که براساس این باورحتی علم و تکنولوژی نیز میتواند دارای ویژگی ها و ظرفیتهایی باشد که چشم انداز روشنی برای آینده جهان بهتر برای ساکنان زمین ترسیم کند. از این رو میتوان گفت، مهدویت درتراز مکتبی بشری، انسان را موجودی اجتماعی و زمینی در نظر آورده و رستگاری او درحیات پس از مرگ را با زندگی دنیاییش مرتبط می داند و در برقراری نسبت میان دنیا و آخرت، دنیا را موهبتی الهی و زمین را خاستگاه تجلی ظرفیت های انسان به شمار میآورد. شاهد این مدعا پیشبینی سرانجامی نیک برای انسان در افق آینده با ظهور مصلح جهانی است. این درحالی است که نظام مادی، حاکمیتی عاری از مکارم اخلاقی و در تزاید رذائل و مفاسد، محیط زندگی را آلوده و انجام بدی برای فرزند آدم پیشبینی میکند و با شبح ویرانی بر اثر تخریب محیط زیست و به کارگرفتن سلاحهای مخرب کشتارجمعی و با ابتلائات اخلاقی و آشفتگیهای زیست محیطی، سرنوشت محتوم بشر را ناگزیر از ورود به وادیهای هولناک می نماید.
مهدویت با افقهای روشن خود،علاوه بر پاسخگوی به نیازهای بشریت، میتواند نقطه عظیمتی برای همکاری های جهانی باشد درعافیت بخشی به زندگی امروز و فردای جوامع بشری همگان را سهیم می داند. امیدآفرینی مهدویت نسبت به آینده قادراست اقطاب مخالف و بعید را که دو قطب فقر و غنا را شکل دادهاند به یکدیگر نزدیک کرده و از آهنگ تند فاصله گرفتن آن ها بکاهد. چرا که منطق آینده مهدوی با طمأنینه ایمان و اطمینان همراه بوده و در سایه سعی وعمل در راه کسب زندگی بهتر بر مدار شرافت و عزت دست یافتنی است.میلاد مهدی موعود(ع) که فراتر از یک واقعه تاریخی، تجلی تفکری زلال و بیانگر تداوم نبوت در بستر امامت است بر همگان مبارک باد.
*جماران
|