جماران: محسن کنگرلو – مشاور امنیتی مهندس میرحسین موسوی در زمان نخستوزیری – که به تازگی فوت کرد، یکی از اصلیترین چهرههای درگیر در قضیه مکفارلین و مذاکرات پنهانی ایران و آمریکا در تهران و خرید تسلیحات از آمریکا در اواسط دهه 1360 است. او چند سال پیش در مصاحبهای درباره خرید تسلیحات در سالهای جنگ میگوید و از کل مصاحبهاش من فقط با یک عبارت زیر کار دارم:
«اگرچه برای خرید تسلیحات، وزارت دفاع مسئول بود با این حال، هر کس در هر جا که میتوانست کمک میکرد. عوامل اطلاعاتی در خارج از کشور هم داشتیم. عاملهای حزباللهی و غیرحزباللهی داشتیم. این عوامل کمک زیادی به جنگ و جبهه کردند. خیلیها زمان شاه مسئولیت داشته و تمایل زیادی به همکاری با جمهوری اسلامی در رابطه با جنگ داشتند. توقعی هم نداشتند؛ از وزیر زمان شاه تا درباری و ساواکی. مثلا آقای دکتر مهدوی، وزیر بازرگانی پیشین، تحلیلهای اقتصادی میداد و پیشبینیهایش اکثراً درست از آب درمیآمد.»
درباریها، ساواکیها و وزرای نظام پهلوی بیش از هر چیزی میتوانستهاند با نظام جمهوری اسلامی خصومت داشته باشند، اما چنانکه فرد مطلع و درگیر میدان عملی نظیر کنگرلو میگوید، آنها «در رابطه با جنگ» کمک میکردند و «توقعی هم نداشتند.» وزیر اقتصاد دولت در زمان شاه هم «تحلیلهای اقتصادی میداد.»
پای وطن که در میان باشد، پای بود و نبودش، ساواکی، وزیر شاه یا درباری فراری هم که باشی، انگیزه پیدا میکنی با آنها که زندگیت را خراب یا از ایران بیرونت کردهاند، همکاری کنی.
کرونا هم یک جوری پای مردم وطن را پیش کشیده است. آنها که در معرض خطر هستند، آنها که میمیرند، هموطن ما، خود ما هستند؛ آنها که کسبوکارشان با این ویروس به مخاطره افتاده، آنها که نان شبشان را این ویروس بریده است، هموطن ما هستند. آن کشوری که با این ویروس وضع اقتصادیاش از این که هست بدتر میشود، ایران ماست. پای وطن در میان است.
پای وطن که در میان باشد، میشود بیاعتمادی گذشته را برای چندمدت (حداقل تا وقتی کورنا رام شود) تعلیق کرد، موقتاً اعتماد کرد، بیشتر به درستی و نادرستی اخبار دقت کرد، هر نادرستی را فوروارد نکرد، و جلوی هر حرف، اطلاع و ایده درستی نگفت «بله، اما خب... اون را چی میگی؟»
ناکارآمدیها به جای خود، اما فعلاً پای جان مردم در میان است. مردم را از همراهی با دولت و مقامات بهداشتی و درمانی دلسرد نکنیم. ویروس که رام شد، فرصت برای تاختن بر همه چیز و همه کس هست.
آن عدهای را که کارشان انگشت کردن در چشم مردم است، فعلاً نادیده بگیریم. آنها غیر از این، کار دیگری بلد نیستند.