سیدهادی خسروشاهی، که بود؟ آیتالله سیدهادی خسروشاهی - محقق، نویسنده و مورخ معاصر - در سن ۸۱ سالگی بر اثر ابتلا به ویروس کرونای جدید (کووید-۱۹) درگذشت. محسن کمالیان محقق بر این بار است که: چهار شخصیت سیاسى و فرهنگى ایرانى تبار در احیاى نام و یاد امام موسى صدر در جامعه ایرانى و در معرفى اندیشه و سیره آن بزرگوار نقش اساسى، محورى و بى بدیل داشته اند: شهید دکتر مصطفى چمران، شادروان حجت الاسلام والمسلمین على حجتى کرمانى، حجت الاسلام والمسلمین استاد سید هادى خسروشاهى و دکتر صادق طباطبایى. این عزیزان در روزگارى نام امام صدر را در جامعه ایرانى مطرح کردند و کمر همت به احیاى یاد و معرفى اندیشه و سیره آن بزرگوار بستند
سیدهادی خسروشاهی، در سال ۱۳۱۷ شمسی در تبریز به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در تبریز به پایان رساند و پس از رحلت پدر، در ۱۳۳۲ شمسی و در ۱۶ سالگی، عازم قم شد و در حوزه علمیه به تحصیل دروس سطح پرداخت و سپس در مراحل عالی دروس حوزوی (فلسفه، تفسیر، فقه و اصول)، در حضور اساتیدی همچون آیتاللَه بروجردی، امام خمینی، آیتاللَه شریعتمداری، آیتاللَه علامه طباطبائی و بزرگانی دیگر تلمذ کرد و به دریافت اجازاتی در امور حسبیّه (منوط به اذن فقها) نائل آمد. در مراحل علمی بالاتر، ایشان درجه اجتهاد و اجازه نقل حدیث را از علماء و مراجع بزرگ نجف، قم و مشهد، از جمله امام خمینی و آیات عظام: سیدابوالقاسم خوئی، سیدشهابالدین نجفی مرعشی، سیدمحمدکاظم شریعتمداری، سیدمحمدهادی میلانی، سیدمحمدصادق روحانی و آیتاللَه شیخ آقابزرگ تهرانی، آیتاللَه شیخ مرتضی حائری، آیتاللَه سیداحمد زنجانی، آیتاللَه میرزا عبدالجواد جبل عاملی، آیتاللَه میرزا ابوالفضل زاهدی قمی و دیگران، دریافت کرد.
تاکنون خاطرات مستندی از این مرحوم، درباره شخصیتها و جریانات زیر منتشر شده است: زندگی و مبارزات آیتالله کاشانی، درباره امام خمینی(ره)، پانزده خرداد و مسأله انقلاب، علامه طباطبایی، آیتالله طالقانی، علامه سیدمرتضی عسکری، امام موسی صدر، آیتالله مشکینی، شهید نواب صفوی، استاد سیدجلالالدین آشتیانی، شهدای حرب و محراب، آیتالله هاشمی رفسنجانی، دکتر ابراهیم یزدی، محمدعلی جمال زاده، دکتر حسن ترابی (سودان)، روژه گارودی (فرانسه)، احمد بن بلا (الجزایر)، نشریات مخفی حوزه علمیه قم، مشروطه مشروعه و علمای تبریز، تاریخ نگاری معاصر و کودتای ۲۸ مرداد، طرح مرکز فرهنگی اسلامی اروپا، تقریب، سازمانها و احزاب سیاسی دوران انقلاب اسلامی، حزب خلق مسلمان و مجموعهای از خاطرات (از آغاز زندگی تا سال ۱۳۳۳ش). اخیراً نیز جلد بیست و ششم از مجموعه حدیث روزگار؛ که به خاطرات مستند وی درباره آیتالله سیدعلی خامنهای (مقام معظم رهبری) مربوط بود، از سوی انتشارات کلبه شروق قم منتشر شد.
با توجه به شرایط موجود، محل دفن این محقق که روز پنجشنبه، ۸ اسفند دار فانی را وداع گفته، هنوز مشخص نشده است. محسن کمالیان محقق و پژوهشگر دانشگاه تهران بر این بار است که : چهار شخصیت سیاسى و فرهنگى ایرانى تبار در احیاى نام و یاد امام موسى صدر در جامعه ایرانى و در معرفى اندیشه و سیره آن بزرگوار نقش اساسى، محورى و بى بدیل داشته اند: شهید دکتر مصطفى چمران، شادروان حجت الاسلام والمسلمین على حجتى کرمانى، حجت الاسلام والمسلمین استاد سید هادى خسروشاهى و دکتر صادق طباطبایى. این عزیزان در روزگارى نام امام صدر را در جامعه ایرانى مطرح کردند و کمر همت به احیاى یاد و معرفى اندیشه و سیره آن بزرگوار بستند.
امروز یکی نیست که....
احمد زیدآبادی در كانالش نوشت: حدود یک ماه پیش زنگ زد و در بارۀ مصاحبهام با روزنامۀ سازندگی چیزهایی گفت. با خود گفتم ؛ چه انگیزه و حوصلهای دارد! اما بعد منظور اصلیاش از تماس تلفنی روشن شد. در واقع به بخشی از کتاب "بهار زندگی در زمستان تهران" که ذکری از او رفته بود، انتقاد ملایمی داشت. انتقادش این بود که من در آن کتاب ابتدا تأکید کردهام که سیدهادی خسروشاهی از اطلاعات گستردهای در بارۀ سازمانها و جنبشهای اسلامی معاصر برخوردار بود ولی چند سطر بعد نوشتهام که اطلاعاتش در این مورد جزیی بود!
به او اطمینان دادم که بسیار بعید است چنین تناقضگویی آشکاری را مرتکب شده باشم؛ با این حال، دوباره به کتاب مراجعه میکنم تا ببینم دقیقاً چه نوشتهام. بعد از مراجعه به کتاب متوجه شدم که سیدهادی دچار سوءبرداشت شده است. از این رو در تماس بعدی به او یادآوری کردم که تناقضی رخ نداده است چرا که در یک جا به اطلاعات گستردۀ او در بارۀ جنبشهای اسلامی اذعان کردهام و در جای دیگر اطلاعات او را در این زمینه بسیار جزیی یعنی ریز و همراه با جزئیات دانستهام. قانع شد و آدرس منزلام را گرفت تا برایام کتاب بفرستد. دو روز بعد بستهای حاوی حدود ده جلد کتاب از آثار سالهای اخیرش را دریافت کردم.
من تجربۀ خود از سلوک و نحوۀ پژوهش و تدریس سیدهادی خسروشاهی را در کتاب بهار زندگی به اختصار نقل کردهام و در اینجا فقط میتوانم این نکته را اضافه کنم که او به صراحت و بدون پردهپوشی خود را "اخوانی" یعنی پیرو اخوانالمسلمین و مرشد عام آن میدانست و از تمام شاخههای اخوان در سراسر جهان قاطعانه حمایت میکرد. شاید به همین علت او در فضای رسمی ایران به تدریج منزوی شد و روز به روز کمترمورد توجه قرار گرفت. سیدهادی با آنکه خود را اخوانی معرفی میکرد اما در تحمل عقیدۀ مخالف در بین همصنفانش نظیر نداشت. من در دورۀ تحصیلات فوق لیسانسام در آخر سالهای دهۀ شصت، بعد از کلاس درس، او را با جدلهای داغ خود تا پای ماشیناش در محوطۀ دانشگاه تهران بدرقه میکردم و عقایدش را با زبانی بیملاحظه به چالش میکشیدم. او گرچه گاهی در مقابل برخی تعبیرات چهرهاش ظاهراً از عصبانیت سرخ میشد، اما در فرو خوردن خشم خود استاد بود و کلمهای حاکی از بیتحملی بر زبانش جاری نمیشد.
فوت نابهنگام سیدهادی آن هم به دلیل ابتلا به ویروس کرونا مرا سخت غمزده کرد. او که روزگاری شهرتی گسترده داشت و در هر محفلی نامش بر سر زبانها بود به گونهای درگذشت که شاید مراسم چندانی هم برای او برگزار نشود!
مرگ او مرا به یاد شعری از کمالالدین اصفهانی پس از حملۀ مغول به اصفهان و قتلعام مردم آن شهر به سال 633 هجری انداخت:
کــو دیـده که تا بـر وطـن خـود گریـد
بر حال من و واقعۀ بد گرید
دي بر سر مردهاي دو صـد شـیون بـود
امــروز یکــی نیســت کــه برصــد گرید!
*بهارنیوز
|