قهر و آشتی با انتخابات نظام جمهوری اسلامی، صندوق محور است. کمتراز 50روز بعد از پیروزی انقلاب، مردم با مقوله «انتخاب» پای صندوق آمدهاند و این رفتار همواره بهعنوان عنصراصلی امنیت ملی پاس داشته شده است.
در اوج روزهای سخت جنگ تحمیلی و زیر تهدید بمباران نیز صندوق رأی - ولو بهصورت موقت - کنار گذاشته نشده و حتی یک بار انتخابات به هر دلیلی متوقف نشده است. از این لحاظ، ایران دارای یک برند افتخارآمیز جهانی است. در عین حال بر سر همین صندوق رأی منازعات و کشمکش های فراوانی پدیدآمده. از همین صندوق افرادی برآمدهاند که بعدتر با اصل نظام در افتادهاند اما جمهوری اسلامی هرگز بهخاطر چنین ناملایماتی، انتخابات را ترک نکرده است. گرچه در پارهای مواقع، افراد یا گروه هایی با صندوق قهر کردهاند.
امروز، کشور ما بهخاطر ایستادگی بر مواضع برحق خود از سوی برخی کشورها به سرکردگی امریکا زیر فشار تحریم است و همچون 40سال گذشته تبلیغ میشود که مردم ایران با نظام همراه نیستند و با تحریمها میتوان به مردم ایران خدمت کرد تا از نظام دست بشویند. این تهدیدها اگر علیه کشورهایی که انتخابات ندارند یا بهصورت کاریکاتوری از آن بهره میگیرند اعمال شود حتماً به نفع تهدیدکنندگان خواهد بود اما در کشوری که پایه امنیت آن بر صندوق رأی گذاشته شده، به سادگی جواب نمیدهد. بعلاوه در ارزیابی شخصیت ملتها، میزان تابآوری و مقاومت آنهاست که ملاک تصمیمات جهانی له یا علیه آنها میشود.
با این توضیح روشن است که حضور پای صندوق رأی، آینده ایران را بیمه میکند، اماشماری از شهروندان ممکن است بپرسند با فضای انتخاباتی موجود، عملاً بسیاری از انگیزهها برای حضور پای صندوق رأی از بین رفته یا ضعیف شده باشد. این پرسش را باید بهرسمیت شناخت و در پاسخ آن باید گفت اگر صندوق محوری، اساس سیاست جمهوری اسلامی است همه ارکان قدرت باید به آن توجه داشته باشند. به همین دلیل است که فعالان سیاسی معتقدند اگر از مردم با همه سلیقههای متعدد انتظار حضور در انتخابات میرود، لازم است پا به پای آن نامزدهای مورد علاقه سلایق مختلف هم حضور داشته باشند. با این حال نکته مهم آن است که اگر بخشی از شاکله قدرت در کشور وظیفه خود را انجام نداد یا احساس شد در اجرای کامل آن کوتاهی کرد، بقیه دستگاهها و نیز مردم نمیتوانند از زیر بار مسئولیت، شانه خالی کنند.
مردم و گروههای سیاسی با شرکت در انتخابات جمعه در واقع دو سیگنال را مخابره میکنند. نخست اینکه امنیت و منافع ملی کشورشان را که فراتر از دعواهای سیاسی است فریاد میکنند و دوم اینکه با نوع رأی دادن خود، پیام نظر و رفتارشان را می دهند.
و دست آخر اینکه قرار نیست عمر ایران با همین انتخابات به پایان برسد! در 40سال گذشته گاهی این جناح و گاهی آن جناح رأی آوردهاند. هر دو هم منتخب بخشی از مردم بودهاند و طبق قانون توانستهاند حکمرانی کنند. گیرم مجلس یازدهم برای بخشهایی از مردم و نخبگان دندانگیر نباشد. تنها با حضور در صحنه انتخابات است که میتوان ورق را عوض کرد. با قهر و کناره جویی، مشکلی حل نمیشود. به نظرم رأی سفید رأی نیست، اما اگر قرارباشد کسی بین دو گزینه عدم شرکت در انتخابات و دادن رأی سفید، یکی را برگزیند، دومی را پیشنهاد میدهم.
|