تاريخ انتشار: 30 دي 1398 ساعت 23:02:08
امنیت روانی کیلویی چند؟

جماران: رفتم از یخچال شیر بردارم، پسرم با نگرانی گفت نخور نخور!! او هم خبردار شده بود که یک نفر در تلویزیون گفته است مصرف شیر در ایران سرطان‌زاست. 

لیوان بزرگ سفالی خودم را طبق عادت پر کردم و به پذیرایی آمدم. پسرم گفت، حالا چرا این قدر زیاد، اقلاً کمتر شیر بخور. عمیقاً نگران بود.

دقایقی بعد صدای معاون وزیر بهداشت را شنیدم که برای تلویزیون توضیح می‌داد که استانداردهای ایران برای سم آفلاتوکسین سختگیرانه و حتی از استانداردهای آمریکا نیز سختگیرانه‌تر است. پسرم دیگر درباره شیر چیزی نگفت اما به احتمال زیاد در شرایط اجتماعی بی‌اعتمادی، به سختی سخن معاون وزیر بهداشت را باور کند.

شما فکر می‌کنید تلویزیون حق دارد یک مجری غیرمتخصص را بنشاند جلوی کسی که بازرس انجمن بهداشت و ایمنی مواد غذایی خوانده می‌شود، و آقای بازرس بگوید شیر نخورید زیرا بررسی برخی از دانشگاهیان نشان می‌دهد مقدار زیادی از شیرهای کشور آلوده به سم خطرناک آفلاتوکسین عامل ابتلا به بیماری سرطان کبد است؟

 اگر مجری اندک تخصصی در این زمینه، یا درک حرفه‌ای اندکی از دنیای علم و صنعت لبنیات داشت، از آقای بازرس نمی‌پرسید:

نتایج این بررسی‌ها در کدام نشریه علمی معتبر منتشر شده است؟

منابع تأمین شیر در کشور متعدد است (حداقل شیر تولیدی گاوداری‌ها و شیرخشک وارداتی). مطالعاتی که بدان استناد می‌کنید توسط چه کسانی، و بر روی کدام نوع شیرها انجام شده است؟

آیا آزمایشگاه مرجعی وجود دارد که نتایج بررسی‌های این «برخی دانشگاهیان» را تأیید کند؟

آقای بازرس، می‌دانید که در آمارهای مختلف گمرک ایران، صادرات 400 تا 700 میلیون دلار محصولات لبنی در هر سال از ایران به روسیه، عراق، کشورهای حاشیه خلیج فارس و ... ثبت شده است. آیا این کشورها آزمایشگاه‌های معتبر برای سنجش آفلاتوکسین شیرهای ایرانی ندارند؟

آقای بازرس می‌دانید با این حرف‌تان چه ضربه‌ای به صنایع شیر ایران – که بسیاری از آن‌ها خصوصی هستند - می‌زنید؟ آیا اطمینان دارید نتایج تحقیقات آن «برخی دانشگاهیان» برای طرح چنین ادعایی که مستقیماً با امنیت غذایی و امنیت روانی مردم ارتباط دارد کافی است؟

آقای بازرس به‌راحتی امنیت روانی مردم را نشانه می‌گیرد و آقای مجری درست مثل پایه میکروفون فقط نگاه می‌کند و با گفتار و کردارش آن‌ها را تأیید می‌کند، بدون آن‌که حداقل توانایی ذهنی و آمادگی برای اعتبارسنجی حداقلی گفتار آقای بازرس را داشته باشد یا نمی‌خواهد داشته باشد. 

این رفتار غیرحرفه‌ای و غیراخلاقی نیست؟ آیا بزرگ‌ترین رسانه کشور باید به پایه میکروفون بیان سخنانی برای قربانی کردن بیشتر اعتماد عمومی تبدیل شود؟ آیا واقعاً هدف این رفتار رسانه‌ای، دلسوزی برای مردمی است که بر اثر شیرهای مد نظر آقای بازرس بیمار خواهند شد؟

سؤالات دیگری هم هست. آیا راه مناسب رفع بی‌اعتمادی خلق‌شده نسبت به صنایع شیر، مصاحبه معاون وزیر بهداشت و تأکید کردن بر آمار متفاوت است؟ آیا ارزش اقتصادی و جایگاه صنایع شیر در سبد غذایی مردم، پاسخ‌دهی معتبرتری را طلب نمی‌کند؟ آیا بیان این‌که آمارهای آقای بازرس غیررسمی بوده است کفایت می‌کند؟

 «اعتماد» مهم‌ترین اما مظلوم‌ترین بنیان زندگی اجتماعی است که در جامعه ایرانی زیر دست و پای سیاست‌ورزان ناصادق، رسانه حداقل غیرحرفه‌ای و شاید غرض‌ورز، بوروکرات‌های الکَن و نادانی‌ها و ناکارآمدی‌های ساختاری، له می‌شود.

امنیت روانی هم در دنیای بی‌اعتماد قربانی می‌شود. اصلا امنیت روانی کیلویی چند؟ 

  تعداد بازديدها: 1295
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=85262
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.