آیت الله هاشم هاشمزاده هریسی، عضو مجلس خبرگان رهبری، در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «اگر امروز لب به انتقاد باز میکنیم، به این دلیل است که دلمان به حال این ملت و کشور میسوزد اما کافی است به اتفاقهای اخیر نگاهی بیندازیم و ببینیم پیش از ترور سردار سلیمانی و پس از آن، چند نفر در این کشور جان باختند؟ از حوادث آبانماه گرفته تا مراسم تشییع پیکر سردار سلیمانی در کرمان و حالا هم که سقوط هواپیمای مسافربری ما تا امروز چند نفر از مردمان این کشور را از دست دادیم؛ در حالی که همه آنها انسان و دارای کرامت انسانی بودند.»
«هواپیمای خودی در آسمان ایران که حامل مردم و در زمره هواپیماهای مسافربری بوده و نه نظامی سرنگون شده و خون بیش از ۱۷۰ انسان بیگناه به زمین ریخته شده است؛ حادثهای که بسیار تاسفبرانگیز است اما شاید آن چه این موضوع را بارها اندوهناکتر و دردناکتر میکند، این است که سقوط این هواپیما نه به دلیل نقص فنی، بلکه بهخاطر اشتباه و قصور انسانی بر اثر اصابت موشک بوده و این هواپیما در پی شلیک موشک منهدم شده است؛ رویدادی که بیشک ضایعهای بزرگ، هم به لحاظ انسانی و هم به لحاظ حیثیتی محسوب میشود.
در بررسی ابعاد مساله باید توجه داشته باشیم که اگرچه در این ماجرا قطعا و یقینا، سهوی رخ داده و این فاجعه بدون تردید حاصل یک اشتباه بوده است اما آیا میتوان تنها به گفتن این که اشتباه بوده، بسنده کرد؟ مسلما این فاجعه آن قدر بزرگ است که نمیتوان آن را با گفتن «اشتباه شده است»، تمام شده دانست. اشتباهی به قدری بزرگ که وقتی میخواهم لب به سخن باز کنم، نمیدانم چه بگویم؛ چرا که کلمات از گفتن این حجم از غم و اندوه قاصر است. چنان که نه میتوان فریاد زد و نه میتوان سکوت کرد. فراموش نکنیم افراد بیگناهی که جان خود را از دست دادند، انسانهایی وارسته بودند و همه ما باید مقابل بازماندگان این عزیزان پاسخگو باشیم.
با این همه اما این اتفاق رخ داده است و میپذیریم که سهوی بوده و تایید میکنیم که عمدی در کار نبوده است اما این که چگونه چنین اتفاقی حتی سهوا رخ داده، محل پرسش است؟ به هر حال به لحاظ ابعاد فنی و امنیتی نحوه پرواز این هواپیما شاید میشد به غیر نظامی بودن آن پی برد و دست کم کمی بیش از این تامل کرد. به بیان دیگر حتی شک داشتند که این هواپیما عامل یا موشک دشمن است، باید به جای ریسک و پرتاب موشک، بیشتر تامل و بررسی و سپس اقدام میکردند.
نکته دیگری که در این خصوص و بهویژه در چارچوب درسی برای آینده باید مد نظر باشد، استفاده از نیروهای خبره است که آموزش دیده و دارای قوه تشخیص و محاسبهگری باشند. کسانی که بدانند آیا دشمن میتواند این گونه از خطوط مرزی عبور کند و به اینجا برسد و آیا اساسا هواپیمای نظامی این گونه حرکت میکند. این ماجرا نشان داد که فردی مسئولیت را پذیرفته است که تنها یاد گرفته چطور دکمههای شاسی را فشار دهد. قرار نیست همه تقصیرها به گردن یک نفر که اشتباه را مرتکب شده است، انداخت بلکه صحبت بر سر سیستم است. به عبارت دیگر این سیستم است که باید بداند افراد را چطور آموزش دهد و چطور از مهرههایش در مسئولیتهای مختلف استفاده کند. وقتی امروز با چنین حادثه بزرگی مواجه میشویم، مشخص است که این سیستم دچار نقص است و مهمتر از همه نشان میدهد هنوز ورزیده نشدهایم که اینچنین اشتباهاتی مرتکب میشویم. این نظام، یک نظام اسلامی است و برای مستقر شدنش خون دلها خوردهایم، میخواهیم پاک بماند و آبرومند باشد که سرتاپای آن مظهر علم و دانش و درایت باشد؛ نظامی که برای جان و مال و آبروی انسانها حرمت قائل است. اگر امروز لب به انتقاد باز میکنیم، به این دلیل است که دلمان به حال این ملت و کشور میسوزد اما کافی است به اتفاقهای اخیر نگاهی بیندازیم و ببینیم پیش از ترور سردار سلیمانی و پس از آن، چند نفر در این کشور جان باختند؟ از حوادث آبانماه گرفته تا مراسم تشییع پیکر سردار سلیمانی در کرمان و حالا هم که سقوط هواپیمای مسافربری ما تا امروز چند نفر از مردمان این کشور را از دست دادیم؛ در حالی که همه آنها انسان و دارای کرامت انسانی بودند.
لازم است به روایتی از حضرت رسول اشاره کنم. زمانی پیغمبر(ص) در مقابل کعبه ایستادند و فرمودند: ای کعبه تو از عظمت بالایی برخوردار هستی! وقتی صحبتهایش در وصف کعبه تمام شد، فرمودند اما حرمت بنده خدا چندین برابر از تو بیشتر است. بنابراین یادمان باشد انسانها هم جانشان، هم مالشان و هم آبرویشان حرمت دارد اما ما با مردم چه کردیم؟ از تهمتزدنها گرفته که بهراحتی به دیگران برچسب میزنیم و جانشان را تهدید میکنیم ابایی نداریم و یک نفر نیست که بگوید چرا. وقتی نظامی داریم که بر پایه عدالت روی کار آمده نباید به گونهای رفتاری کند که نارضایتیها را افزایش دهد؟
ما نباید به این که خونی از بینی کسی بیاید، راضی باشیم. باید نسبت به جان و کرامت مردم حساسیت به خرج دهیم؛ حال آن که امروز به جایی رسیدهایم که نه جان مردم، نه مالشان و نه آبرویشان حرمتی ندارد؛ چرا باید شاهد چنین اتفاقهایی باشیم. به نظر میرسد مبدا و منشا این مشکلات را باید در بیدقتی جستوجو کنیم؛ ما اگر از دقت لازم برخوردار باشیم، مردم در کرامت زندگی میکنند. متاسفانه ما دقتی نداریم و نسبت به جان و مال و آبروی مردم حساسیتی به خرج نمیدهیم. اگر این حادثه رخ میدهد، ناشی از همان غفلت و بیدقتی ماست. اگر برابر جان انسانها حساس بودیم، حتی اگر شک داشتیم دشمن است یا هواپیمای خودی، اجازه میدادیم دشمن ما را هدف قرار دهد؛ نه آن که با استدلال پیشدستی وقتی هنوز به یقین نرسیدهایم، هواپیمای نظامی دشمن است یا خیر، یک هواپیمای مسافربری با ۱۷۶ مسافر را مورد هدف قرار دهیم.
ما نظامی داریم که نظامی اسلامی است؛ نظامی که باید مانند یک لباس سفید منزه باشد و کوچکترین لکه بر دامنش بنشیند، ذوقها را کور و نارضایتی ایجاد میکند. این اتفاق باید درس عبرتی باشد برای همه مسئولان که دقت را سرلوحه خود قرار دهند و از جان و مال و آبروی مردم غافل نشوند.
در نهایت نیز باید تاکید کنیم بر نقش فعال نهادها و ارگانهایی که میتوانند از مسئولان مربوطه سوال کنند و آنها را بابت اتفاقهایی که رخ داده است، مورد بازخواست قرار دهند. در این راستا هر چند مجلس خبرگان نیز میتواند ورود کند اما بعید است که چنین اقدامی را انجام دهد اگر دیوارهای کوتاهتری مانند دولت یا مجلس و... بود شاید وارد میدان میشدند اما این پرسش همچنان وجود دارد که آیا مجلس خبرگان در این بحث وارد میدان خواهند شد یا خیر!»