مجلس دهم جبران کند مجلس دهم درحالی آخرین ماههای عمر خود را سپری میکند که نمایندگان بشدت درگیر فراهم کردن مقدمات تبلیغات انتخاباتی هستند و بسیاری از آنها مدتی است وارد مرحله تبلیغات شدهاند. به نظر میرسد این مهمترین دغدغه آن دسته از نمایندگان باشد که قصد دارند وارد مجلس یازدهم نیز بشوند کمااینکه داوطلبان جدید هم از ماهها قبل سرگرم تبلیغات پیش از موعد هستند.
از طرف دیگر، بررسی لایحه بودجه کل کشور برای سال 1399 نیز بخشی از وقت نمایندگان مجلس را به خود اختصاص داده و در مجموع ممکن است به بعضی امور ضروری که به معیشت مردم و مسائل اقتصادی کشور مرتبط هستند بیتوجهی شود. افکار عمومی از نمایندگان مجلس انتظار دارد از فرصت باقیمانده حداکثر استفاده را به عمل بیاورند و با تصویب بعضی قوانین موردنیاز مردم، کوتاهیهای گذشته را جبران نمایند.
هرچند نادیده گرفتن بعضی اقدامات مجلس دهم نوعی چشمپوشی بر واقعیت است، ولی در مجموع افکار عمومی از عملکرد این مجلس رضایت ندارد. بعضی از نمایندگان مجلس دهم گاهی حرفهای خوبی میزنند ولی هرگز این حرفها به مرحله عمل درنیامده است. ممکن است خود این افراد در توجیه بیعملی خود و مجلس بگویند فشارهای خارج از مجلس و منازعات داخل مجلس مانع عملی شدن خواستههای ما شدهاند، ولی برای مردم چنین توجیهاتی قابل قبول نیستند و کشور نمیتواند با این توجیهات غیرموجه معطل بماند.
بیتفاوتی در برابر سختتر شدن معیشت مردم، چارهاندیشی نکردن برای جلوگیری از زیاد شدن فاصله طبقاتی، بیعملی در زمینه معطل ماندن بعضی مصوبات مجلس در مجمع تشخیص مصلحت نظام، پس گرفتن امضاهای مربوط به استیضاح بعضی وزرا و عقبنشینی در برابر بعضی دیگر از آنان، ازجمله کوتاهیهائی هستند که افکار عمومی را نسبت به مجلس دچار مشکل کردهاند و مجلس دهم را زیر سوال بردهاند. آن دسته از نمایندگان این مجلس که هر روز در همین زمینهها داد سخن میدهند نیز تصور نکنند با گفتن این مطالب به وظیفه خود عمل کردهاند و مردم از آنها راضی هستند. مردم از نمایندگان خود انتظار عمل دارند و حرف را اگر به عمل منجر نشود، نوعی شعار بیپشتوانه میدانند که هم میتواند نشانه جدی نبودن گوینده آن باشد و هم ابزاری برای سرگرم کردن مردم و جلبنظر آنها با کاربرد تبلیغات انتخاباتی.
کارهای زمینمانده در مجلس دهم زیادند ولی فوریترینها یکی ضرورت تکنرخیکردن بنزین است که مستقیماً با معیشت اقشار ضعیف مردم سروکار دارد. اکنون تردیدی وجود ندارد که مصوبه دونرخیکردن بنزین و سهمیهبندی آن اشتباه بوده و عوارض منفی زیادی به همراه داشته و خواهد داشت. دولت میتوانست و بازهم میتواند قیمت بنزین را به اندازهای بالا ببرد که به اقشار ضعیف بهویژه کسانی که با مسافرکشی کمک هزینهای برای خانوادههای خود تامین میکردند و میکنند لطمهای وارد نشود. احیاء کارت سوخت نیز به منظور دستیابی متصدیان امور انرژی میتواند اقدامی منطقی باشد و تا زمانی که ضرورت دارد برقرار باشد.
دولت، علیرغم توصیههای فراوان صاحبنظران و خیرخواهان حاضر نشد از اجرای مصوبه بنزینی سران قوا صرفنظر کند، درحالی که عوارض منفی آن یکی پس از دیگری در حال بروز و ظهور هستند. برای جلوگیری از گسترش این عوارض منفی لازم است مجلس به این موضوع ورود کند و مشکل را حل نماید. موکول کردن تکنرخی شدن بنزین به لایحه بودجه، به تاخیر انداختن یک امر فوری و ضروری است. مجلس میتواند با فوریت به این موضوع بپردازد و جلوی گسترش عوارض منفی وضعیت فعلی را بگیرد.
دو مورد فوری دیگر وجود دارند که مجلس دهم باید برای جبران کوتاهیهای خود به سراغ آنها نیز برود. یکی لغو معافیت مالیاتی بازیگران سینما و تلویزیون است و دیگری گرایش دادن بودجه سال 99 به سوی توجه به معیشت اقشار ضعیف جامعه.
درباره لغو معافیت مالیاتی بازیگران، اقتضای عدالت اینست که با آنها هم مثل کارمندان رفتار شود یعنی تا همان سقف از درآمد که کارمندان را از پرداخت مالیات معاف میکنید، بازیگران هم معاف باشند و درآمد بیشترشان مشمول مالیات شود. راه گرایش دادن بودجه کل کشور به سوی توجه به معیشت اقشار ضعیف نیز اینست که اولاً معافیتهای مالیاتی بیتوجیه حذف شوند، ثانیاً بودجه بعضی دستگاههای آویزان که دارای ردیف بودجه هستند قطع شود، ثالثاً به افرادی که به بهانههای مختلف بودجه میگیرند از این پس پولی داده نشود و رابعاً بودجه تشریفات در تمام دستگاهها به حداقل برسد، کاری که مجلس باید از خود شروع کند تا بتواند دیگران را نیز وادار به انجام آن نماید.
*جمهوری اسلامی
|