گفتم: آقاجون گورباچف آخرین رهبر شوروی همزمان با بیست و نهمین سالروز فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق در در بیمارستان بستری شد.
گفت: گورباچف تنها فردی است که بدون دیدن انقلاب بلشویکی به رهبری شوروی رسیده بود، گورباچف با درک مشکلات عدیده شوروی و بلوک شرق در صدد اصلاح رویه های سنتی برآمده و پس از اعطای آزادی های حداقلی طی کمتر از چهار سال به نقطه پذیرش سقوط بلوک شرق و اتحاد جماهیر شوروی رسید.
گفتم: بسیاری از متفکرین طی ۶۹ سال حاکمیت سیاه بلشویکها با استناد به مشکلات عرصه های مختلف فروپاشی را سرنوشت محتوم این مجموعه اعلام می کردند.
گفت: امام خمینی(ره) نیز در ۱۳دی۶۷ با ارسال نامه خطاب به گورباچف صدر هیات رییسه شوروی با ذکر مقدمه طولانی به آغاز فروپاشی شوروی به دلایلی مانند سرکوب تفکر و معنویت دینی و فطرت انسانی اشاره فرمودند.
گفتم: گورباچف رهبر برخواسته از نسل بعد از انقلاب عملا فاقد مواضع و تعصب سنتی رهبران پیشین شوروی  نسبت به باورها و عملکرد ۶۹ ساله حاکمیت سوسیالیستی بود، لذا پس از تکیه بر مسند قدرت و برکناری متعصبین کمونیست به سرعت موضوع ضرورت انجام اصلاحات سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی را آغاز کرد.
گفت:  گورباچف راسا با طرح ضرورت اصلاحات سیاسی و اقتصادی در صدد رفع معضلات در هم پیچیده شوروی و بلوک شرق بود، اما حداقل فضای باز سیاسی به فوران اراده مردم تحت فشار ۶۹ ساله محصور در پرده آهنین منجر و در کمترین زمان ممکن به درهم شکستن بلوک شرق و اتحاد جماهیر شوروی انجامید.
گفتم: هیات رییسه شوروی طی چند دهه با اندیشه ی بسیاری از بزرگان در خصوص ناکارآمدی و کجراه انتخابی برای شوروی و بلوک شرق با جهنم یخ زده اردوگاه های کار اجباری و مدل بهار پراگ پاسخ دادند، تا جایی که حاکمیت تحت حمایت سازمان های جهنمی مانند KGB و ارتش بسیار پرقدرت سرخ ها به محض دستیابی مردم به کمترین فضای تنفسی از هم گسیخته و درهم شکستند.
گفت: گورباچف پس از اصلاح ساختار  در سال ۱۹۸۸ رسما کنارگیری از دکترین برژنف در مورد مدیریت متمرکز کشورهای بلوک شرق را اعلام و استقلال و جدایی کشورها را به رسمیت شناخت، گورباچف در ۱۵مارس۹۰ با حدف دبیرکل حزب از ساختار قدرت شخصا بعنوان اولین و البته آخرین رییس جمهور اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شد.
گفتم: فرو ریختن دیوار برلین با تجمع و حرکت مردم دو کشور در ۹نوامبر۸۹ انجام و تشکیل آلمان واحد در ۳ اکتبر ۹۰ بعنوان نماد خاتمه بلوک شرق و جنگ سرد شناخته شد.
گفت: واقعیت بزرگ این ایت که پیشگامی گورباچف در آغاز اصلاحات سیاسی به فروپاشی غیر خونین بلوک شرق و البته اتحاد جماهیر شوروی انجامید، در حالیکه ادامه روند رهبران سلف، توسط گورباچف و تلاش برای حفظ اقتدار کمونیست می توانست به فاجعه خونین تغییرات سیاسی در شوروی و بلوک شرق منجر گردد.
گفتم: فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اعطای استقلال به کشورهای بالتیک ، آسیای میانه و قفقاز هم بدون هیچ مقاومت خاصی محقق و شوروی از صحنه جغرافیای سیاسی جهان برای همیشه حذف گردید.
گفت: گورباچف پس از خاتمه بلوک شرق در صدد بود تا معاهده جدیدی را با اتکا بر خواست مردم به جای مدل اتحاد جماهیر شوروی جایگزین کند که کودتای اوت۱۹۹۱ تندروها شرایط را دگرگون ساخت) گورباچف نیز پس از بازگشت به قدرت و مشاهده آغاز استقلال جمهوری ها طی آخرین سخنرانی در مسکو که در حضور یلتسین اجام شد پایان اتحاد جماهیر شوروی را نیز رسما اعلام کرد، مقام معظم رهبری نیز طی مطلب اخیر فقدان رابطه‌ بین رهبری و مردم را عامل فروپاشی شوروی تعبیر کردند.
گفتم: بنابراین گورباچف را باید عامل فروپاشی امپراطوری عظیم حاکمیت سیاه و خونین در شوروی و بلوک شرق بدانیم؟
گفت: آقاجون همانطور که امام راحل نیز خطاب به گورباچف فرمودند: صدای خرد شدن استخوان های امپراطوری شرق سال ها بود توسط اندیشمندان تا مردم شنیده می شد، بنابراین گورباچف را می توان عامل قابل احترام طی مراحل توام با آرامش انتقال قدرت و پایان حیات حاکمیت سیاه ۶۹ ساله استبداد سوسیالیست بر شوروی و بلوک شرق بجای استقلال طلبی خونین و فاجعه بار بدانیم.