تاريخ انتشار: 02 دي 1398 ساعت 21:10:32
چه‌کسی جواب خون‌های‌ریخته‌شده در اعتراضات را می‌دهد؟ یعنی چه انقلاب حجامت شد؟

این چه حرفی است که انقلاب حجامت شد؟ جواب خون‌های ریخته شده را چگونه خواهیم داد؟ تمام کنید این خودی و غیر خودی گفتن را. نمی‌شود که "بیکاری برای مردم، گرانی برای مردم، سختی برای مردم، محاصره اقتصادی متوجه توده مردم، آخرش هم پول مملکت را بدهند به این مسئول و آن مسئول بخورند و به ریش مردم و این انقلاب بخندند"، باید سوال کرد که ارگان‌های موازی این پول‌ها را می‌گیرند، چه خدمتی به مردم می‌کنند؛ جز اینکه آخرش به همه مردم درشت‌گوئی می‌کنند.

نماینده قزوین در مجلس با تأکید بر اینکه اگر بخواهیم همه چیز را قربانی سیاسی‌کاری‌های خود بکنیم نتیجه‌اش می‌شود؛ نا امیدی، بی عدالتی و به‌هم ریختگی، گفت: ما جز این مردم سرمایه‌ای نداریم.

به گزارش اعتدال؛ سیده حمیده زرآبادی خطاب به روحانی گفت: آقای رئیس‌جمهور امیدوارم نگوید که از حوادث آبان ماه هم بی‌اطلاع هستید، مگر شما نبودید که می‌گفتید من سرهنگ نیستم و حقوقدان هستم، حالا در مقام یک رئیس‌جمهور آن‌هم حقوق‌دان از حق و حقوق این مردم دفاع کنید تا شاید التیامی بر اندوه و داغ فروان آن‌ها باشد.

نماینده قزوین، آبیک و البرز در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس در نشست علنی امروز (دوشنبه، 2 دی ماه) مجلس شورای اسلامی نطق میان دستور داشت که به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام محضر هم‌وطنان فهمیم و ارجمندم

ابتدا بر خود لازم می دانم در آخرین نطق سالیانه‌ام در مجلس دهم از اعتماد مردمان بی‌بدیل حوزه انتخابیه‌ام قزوین، البرز و آبیک قدردانی نمایم که این اعتماد سرمایه اصلی‌ام برای پیگیری مطالبات آن‌ها در طول این دوره بوده‌است؛ در این چهارسال کوشیدم تا با بهره مندی از ظرفیت‌های موجود دولت، مجلس و همکاری مدیران دغدغه‌مند اقداماتی را در حوزه‌های مختلف عمرانی، نظارتی و قانون‌گذاری پیش ببرم، هرچند تا رسیدن به وضعیت ایده‌آل فاصله بسیار است. دلایل بسیاری می‌توان برای شرایط فعلی شمرد اما صرف‌نظر از تمام این اما و اگرها به واسطه تمامی کاستی‌ها و کمبودها عذرخواه مردم هستم و طلب حلالیت می‌کنم.

متأسفانه وجود شهرک‌های صنعتی متعدد در استان قزوین شاهد تعطیلی کارخانه‌ها و بی‌کاری جوانان هستیم، جوانانی که با سختی روزگار سپری می‌کنند و تنها خواسته‌یشان اشتغال است، قزوین با خاک حاصلخیز چون نگینی درخشان بوده‌است و امروز در سایه مدیریت مسئولان بی‌کفایت و منفعت‌اندیش و همچنین و به خواب رفتن دستگاه‌های نظارتی به محلی برای دفن پسماند و زباله دیگر استان‌ها تبدیل شده و آلودگی هوا آینده فرزندان این دیار مینودری را تهدید می‌کند؛ آنقدر وقیحانه تیشه به ریشه محیط‌زیست زدیم و به جنگ آن رفتیم تا آب فراوان و خاک‌حاصلخیز دشت قزوین را با بی‌تدبیری نابودکردیم و فریاد کشاورزان، باغداران و دامداران قزوینی را نشنیدیم. هنوز مشکل آب شهرستان آبیک حل نشده، در شهرستان البرز مردم از کمبود خدمات درمانی رنج می‌بردند و در حسرت یک بیمارستان مجهز هستند؛ همچنین در بحث تقسیمات کشوری با وجود پیگیری‌های بسیار هر روز به‌ روز دیگر موکول می‌شود؛ اما ایمان دارم و نیک می دانم که با همدلی مردم هرگز مقهور این کمبودها و کاستی‌ها نخواهیم شد و به نمایندگی از مردم غیور قزوین، البرز و آبیک برای توسعه و پیشرفت کشور و آبادانی قزوین از هیچ تلاشی دریغ نخواهم کرد.

از جمله دلایل اصلی در محقق نشدن مطالبات در حوزه‌های معیشتی و افزایش رفاه اجتماعی، ضعف در ساختار بودجه کشور است. بودجه‌ای کاملا وابسته به نفت، غیرشفاف و رانتی که البته تحریم‌های ظالمانه کشور ضعف در ساختار بودجه را بیش از گذشته آشکار ساخت تا شاید از تهدیدها فرصتی بسازیم و ایجاد عدالت و رشد اقتصادی در ساختار بودجه لحاظ شود اما متاسفانه این فرصت نیز در لایحه بودجه 99 با بی‌توجهی به نظرات کارشناسی از دست رفت و راه‌حل بودجه غیروابسته به نفت، فشار حداکثری به مردم با افزایش مالیات و برداشت از سهم آیندگان با انتشار اوراق خزانه شد. حال در این شرایط کشور برخی دستگاه‌ها با بودجه‌های کلان دولتی و بدون هیچ کارائی برای مردم افزایش بودجه هم دارند؛ نمی‌شود که "بیکاری برای مردم، گرانی برای مردم، سختی برای مردم، محاصره اقتصادی ضررش مستقیما متوجه توده مردم، آخرش هم پول مملکت را بدهند به این مسئول و آن مسئول بخورند و به ریش مردم و این انقلاب بخندند"، باید سوال کرد که ارگان‌های موازی این پول‌ها را می‌گیرند، چه خدمتی به مردم می‌کنند؛ جز اینکه آخرش به همه مردم درشت‌گوئی می‌کنند.

اما دردآورتر از تحریم‌ها، مشکلات اقتصادی و معیشتی؛ نشنیدن صدای مردم و نقض حقوق شهروندانی‌ است که بار تمامی این مشکلات بردوش آن‌هاست، این روزها و در پی‌حوادث اخیر زنان و مردان سرزمینم داغی بر سینه دارند؛ داغ جوانانی که تنها جرمشان این بود که به وضعیت معیشتی اعتراض داشتند و خونشان ریخته شد، و برخی آنقدر یاغی و گردن‌کش شده‌اند که نه تنها پول مملکت را می‌خورند بلکه از جان باختن افراد بی‌گناه به‌گونه‌ای سخن می گویند که داغ بر داغ این مردم بیافزاید؛ این چه حرفیست که انقلاب حجامت شد، وای به حال شما... این خون‌های ریخته را چطور می‌خواهیم جواب دهیم، چندبار باید از این داغ بمیریم، این‌ها همه مردم هستند اگر نیستند بگویید تا بدانیم چه کسی مشخص می‌کنید که چه افرادی حق شهروندی دارند؛ تمام کنید این خودی و غیرخودی را که تنها عده‌ای می‌توانند هر حرف و سخنی را بزنند و پاسخ‌گو هم نباشند؛ این ضعف ماست که نتوانسته‌ایم حقی را که در قانون برای اعتراض مردم در نظر گرفته شده‌است، محیا کنیم؛ این ضعف ماست که سر در زیر برف برده و از یاد برده‌ایم که تمام سرمایه کشور مردم هستند نه چاه‌های نفتی که با یک امضاء تحریم می‌شود نه بانک‌ها و موسساتی که پر از اختلاس و رباست.

آقای رئیس‌جمهور امیدوارم نگوید که از حوادث آبان‌ماه هم بی‌اطلاع هستید، مگر شما نبودید که می‌گفتید من سرهنگ نیستم و حقوقدان هستم، حالا در مقام یک رئیس‌جمهور آن‌هم حقوقدان از حق و حقوق این مردم دفاع کنید تا شاید التیامی بر اندوه و داغ فروان آن‌ها باشد.

چرا با مردم صادقانه صحبت نمی‌کنیم اگر در کنار مردم باشیم مشکلات حل می‌شود وگرنه این ره به ناکجا آباد خواهد رسید؛ نمی‌شود که فلان فرد دادگاهش علنی باشد و دیگری چون سفارش شده است نه دادگاهی و نه مجازاتی، اگر رانتی و سفارشی در برخورد با فساد عمل کنیم نتیجه‌اش بی‌اعتمادی مردم و گسترش فساد خواهد بود.

باز هم تکرار می‌کنم ما جز این مردم سرمایه‌ای نداریم و اگر با مردم صادقانه صحبت نکنیم و بخواهیم همه چیز را قربانی سیاسی‌کاری‌های خود بکنیم نتیجه‌اش می‌شود؛ ناامیدی، بی‌عدالتی و به‌هم ریختگی.

امروز قوانین ما نیازمند اصلاح و تغییر است، اما آنچه درد آور است؛ مدیرانی هستند که همین قوانین را هم در نظر نمی‌گیرند طوری رفتار می‌کنند که گویا قانون در اراده آن‌هاست، حق مردم را پایمال می‌کنند، گردن کشی می‌کنند و تنها خودشان را بر حق می دانند مگر می‌شود، مملکت را با قانونی میلی و مورد پذیرش خودمان دچار ضرر و زیان کنیم، و هرکسی هم اعتراضی داشت با میل خومان با آن برخورد کنیم.در پایان سخنان امام خمینی(ره) را یادآوری می‌کنم که فرمودند" این مردمی که شماها را روی کار آوردند این مردم کوچه، محله و زاغه‌های که شماها را روی مسند نشاندند، ملاحظه آنها را بکنید این جمهوری را تضعیف نکنید، بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، از آن روز بترسید... "

  تعداد بازديدها: 1064
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=84923
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.