نظریه قدرت و ذلت گفتم: آقاجون سرلشکر سلامی فرمانده کل سپاه در بازدید از پردیس نوآوری شهید تهرانی مقدم اظهار کرد: در دنیای امروز یا باید قدرتمند و خود اتکا بود یا وابسته و ذلیل و راه سومی وجود ندارد.
گفت: نظریه سرلشکر سلامی مبنی بر دو قطبی سازی جهان بر اساس دو مفهوم قدرت و ذلت باید قادر به توضیح واقعیات بیرونی و ملموس متعددی باشد.
*باید با ایجاد مفهومی کاربردی به ساده سازی تحلیل عینی جهان و جغرافیای سیاسی کمک کند، مانند نطریه دو قطبی جهان که با مصداق سازی بلوک شرق و غرب قادر بود به مدت هفتاد سال گزینه های انتخابی کشورها را به سادگی و بسیار ملموس مورد تعریف قرار دهد.
*مولفه های سازنده قدرت و ذلت کدام است؟ رابطه معنایی کشورهای قدرتمند و ذلیل چیست؟ آیا تلاش کشورها برای دستیابی به قدرت به معنای ورود به باشگاه قدرتمندان و تقابل ذاتی با اعضای باشگاه ذلیلان نیست؟
گفتم: نظریه سردار سلامی بطور ساده براساس دو قطبی قدرت و ذلت تعریف می شود، باشگاه قدرتمندان و باشگاه کشورهایی که ذلت را انتخاب یا گرفتار زندگی ذلیلانه هستند.
گفت: فرمانده کل سپاه تصریح کرد: گروه سومی را به رسمیت نمی شناسد جهان در دو گروه مجزای قدرتمندان و ذلیلان قابل تقسیم است، لذا کشورها اگر در گروه قدرت قابل تعریف نباشند به اعتقاد ایشان قطعا از گروه ذلیل هستند.
گفتم: سرلشکر سلامی با انکار قطعی امکان فعالیت بعنوان گروه سوم مشابه آنچه در قرن بیستم به کشورهای غیر متعهد و در حال توسعه می شناختیم عملا در صدد احیای دو قطبی اغنیا و ضعفا نظریه پردازی کرده است، دو قطبی که باید هر لحظه در انتظار جنگ یا قیام ذلیلان علیه قدرتمندان باشد.
گفت: تقسیم جهان بر مبنای مفاهیم ارزشی مانند استضعاف و استکبار یا براساس نظریه فرمانده کل سپاه، قدرت و ذلت بدلیل قابلیت تطبیق و تعبیر افکار و عمل افراد تا کشورها، از قابلیت تعریف حداقلی در جغرافیای سیاسی جهان برخوردار است.
بطوریکه شما می توانید حتی با استناد به آیات و روایت، فرعون را در شرایطی جلوه ملموس استکبار ورزی و در عین حال گرفتار استضعاف خود گم گشتگی بدانید که باید توسط موسی نبی الله برای تکبر زدایی و همزمان، رهایی از استضعاف حیرانی و سرگردانی به خدا دعوت گردد.
گفتم: شاید سرلشکر سلامی در صدد توضیح کاربردی سیاسی تعبیر مقام معظم رهبری از مفاهیم استضعاف و استکبار است، تعبیری که بتواند با قرار دادن کشورهای مختلف در دو بلوک متقابل قدرت و ذلت به نوعی به رسالت ایران در چنین عصری بپردازد.
گفت: استضعاف و استکبار دو مفهوم معیاری برای بیان موقعیت و شرایط فردی ، اجتماعی تا اقتصادی و فرهنگی و حتی سیاسی هستند. یعنی می توانیم با مطالعه و تطبیق عملکرد افراد تا کشورها در مقایسه با معیارهایی به تعیین موقعیت در محور منحنی دو قطبی استضعاف تا استکبار بپردازیم.
چنانکه استکبار شیطان بدلیل سرپیچی از فرمان خدا اعلام می شود قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ در حالیکه شیطان که ساجد است اقرار دارد در برابر اراده خدا هیچ نیست چنانکه بسیاری از اغنیا بدلیل عجز در اعلام بندگی مستضعف هستند إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِين
گفتم: مفهوم استضعاف و استکبار در صدد تعیین جایگاه و داشته های دنیاییِ فرد یا جامعه نیست و بیشتر به روحیات و باورها تاکید دارد؟
گفت: سلطنت فراگیر داوود و سلیمان نبی که از حیث قدرت بی نظیر بود، هرگز به معنای ابتلا به استکبار نبوده و نیست در حالی که کاهنان تحت حاکمیت داوود و سلیمان نبی سلام الله علیهما شاید از بالاترین استکبار برخوردار بودند، بر همین منوال مفاهیم مورد استفاده در نظریه فوق قادر به توضیح قدرت در جغرافیای سیاسی نیست و می تواند حامل اغتشاش فکری مخاطب گردد.
گفتم: بنابر نظریه فرمانده کل سپاه، قدرت - ذلت رابطه مشخص و تعریف شده ای با مفهوم حق و باطل یا عدالت و ظلم ندارد یعنی افراد تا کشورها می توانند قدرتمند ، عادل و به حق باشند، چنانکه ضعبف می تواند به همان اندازه ظالم و باطل باشد بنابراین قدرت - ذلت حامل بار ارزشی خاصی نخواهد بود چنانکه توصیه نظریه ایشان تلاش برای حضور در باشگاه قدرتمندان است، نه لزوما باشگاه حامیان عدالت که برای تحقق حق مجاهدت می کنند.
گفت: شاید مخاطب حجت الاسلام حاج صادقی رییس جدید دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه مبنی بر انحصار نظریه پردازی به ولی فقیه و لزوم تبعیت تعبدی سطوح مختلف مدیران کشور ناظر بر نظریه سردار باشد، شاید حاج صادقی در آغاز پذیرش ریاست دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه در صدد تذکر غیر رسمی به فرماندهان عالی رتبه برای بازگشت به حوزه فعالیت نظامی و پرهیز از نظریه پردازی دینی و سیاسی بوده است.
|