وضعیت پیش و پس از تحریم درباره اعتراضات به تصمیم اتخاذ شده در خصوص بنزین، خوب است که به ریشهیابی این اعتراضات و از آن مهمتر یافتن ریشههای بحرانی که نتیجه آن، چنین اعتراضاتی است بپردازیم. با نگاهی به تحلیلهای مختلفی که در این خصوص ارائه شده است شاهد هستیم که در دو سر طیف تحلیلها برخی معتقد هستند که آمریکا، اسرائیل، اروپا و عربستان برای ضربه وارد آوردن به جمهوری اسلامی ماموران خود را به خیابان آوردهاند تا با «آشوب و اغتشاش» نظام سیاسی مستقر را با مشکلاتی جدی امنیتی مواجه سازند و در نقطه مقابل، برخی دیگر هر آن چه در خیابانها گذشته است را اعتراض مسالمتآمیز مردمی میدانند که خواهان تغییر کلی شرایط موجود هستند.
در میان این دو تحلیل نیز برخی، اعتراضات را اعتراضی اقتصادی نامیدهاند که مخاطب آن از دولت تا کلیت ساختار تصمیمگیری کشور متغیر است و برخی نیز این اعتراضات را به بهانه افزایش قیمت بنزین و نه به دلیل آن عنوان کردهاند و بر این باورند که اگر این تصمیم گرفته نمیشد هم شرایط جامعه به سمت و سویی در حرکت بود که چنین اعتراضی دیر یا زود رخ میداد.
اما در کنار این تحلیلها شاید ضرورت دارد که کمی به عقبتر بازگردیم که به این نکته بیندیشیم که وضعیت موجود چگونه شرایطی است که مردم را به این نتیجه میرساند که راهی جز اعتراض برایشان باقی نمانده است؟! با نگاهی به اظهارنظرهای مسئولان از جناحهای فکری و سیاسی گوناگون شاهد هستیم که اکثریت قریب به اتفاق مسئولان بر این باور هستند که شرایط کشور از زوایای مختلف بحرانی است. البته ذکر این نکته هم در همین ارتباط جالب توجه است که دولتمردانی که تا همین یکی دو سال پیش از واژه «اَبَربحران» استفاده میکردند مدتی است که به سادهسازی امور مشغول شدهاند. موضوعی که میباید در جایی دیگر به آن پرداخت. اما ریشه این بحران که کسی نمیتواند وجود آن را منکر شود کجاست و آیا میتوان راهی برای عبور از آن یافت؟!
برای پاسخ به این پرسش میباید وضعیت پیش و پس از تحریم اخیر را مقایسه کنیم. از آذرماه 92 که شاهد انعقاد توافق موقت هستهای بودیم تا خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای نفتی و بانکی شاخصهای اقتصادی با شیبی ملایم رو به بهبود بود به شکلی که سرعت افزایش قیمتها از 40 درصد در سال 91 به کمتر از ده درصد رسیده بود و نرخ رشد اقتصادی نیز پس از چندین فصل که اعدادی منفی را نشان میداد بالاخره مثبت شده و حتی در مقاطعی به بالای هفت درصد نیز رسید.
اما با اعمال مجدد تحریمها و ایجاد محدودیتهایی سنگین و کم سابقه در مسیر صادرات نفت ایران و همینطور نقل و انتقال پول شاهد بودیم که بار دیگر سایه شوم تورمی بالای چهل درصد و همینطور رکودی عمیق بر روی اقتصاد ایران بازگشت و در نتیجه نارضایتیهای مردم نیز از وضعیت اقتصادی بیشتر از گذشته خود را نشان داد. از طرف دیگر و علاوه بر کاهش شدید منابع که سبب مشکلات جدی اقتصادی شده است، تحریمها سبب درهمریختگی نظام تصمیمگیری نیز شده است و شاهدیم که نظامات قانونی کشور در برخی موارد همچون همین تصمیم اخیر در خصوص افزایش قیمت بنزین به کلی کنار گذاشته شده و مسیرهای فراقانونی و گاه غیرقانونی جایگزین تصمیمگیری با قاعده و اصول شده است. بنابراین میتوان گفت راه حل عبور از بحران چه در حوزه اقتصادی و چه در زمینه نظام تصمیمگیری کشور جز از مسیر رفع تحریمها نمیگذرد و تکیه بر هر موضوعی به جز یافتن راهی برای عبور از تحریم وقت تلف کردن و ارائه نشانی غلط است.
*بهارنیوز
|